خبرگزاری فارس: امام جمعه موقت تهران با اشاره به تهدیدهای اخیر سردمداران آمریکا علیه ایران گفت: ملتهای آزاده جهان دوستدار این انقلاب هستند و اگر آمریکا بخواهد دیوانگی کند، دوستداران انقلاب اسلامی در سراسر جهان تمام منافع امریکا را به خطر میاندازند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، آیتالله سیداحمد خاتمی امام جمعه موقت تهران ظهر امروز در خطبه دوم نماز جمعه این هفته تهران با اشاره به روز ملی فناوری هستهای گفت: ملت ایران به دنبال فناوری هستهای است نه سلاح هستهای، چراکه دین اسلام به ما این اجازه را نمیدهد.
* اسلام به ما اجازه ساختن سلاح کشتار جمعی را نمیدهد
وی با بیان اینکه این دین به ما اجازه ساخت سلاح کشتار جمعی را نمیدهد، افزود: فناوری هستهای یک حق است و کاربرد پزشکی، کشاورزی و ... دارد و انرژی آینده جهان انرژی هستهای است.
* در مساله هستهای فقط حقمان را میخواهیم
امام جمعه موقت تهران ادامه داد: ما در مسأله هستهای فقط حقمان را میخواهیم و بیشتر از حقمان را نمیخواهیم و به فضل خدا در این موضوع محکم ایستادهایم.
آیتالله خاتمی با اشاره به وجود بیش از دو هزار و 500 کلاهک اتمی در آمریکا خاطرنشان کرد: کشوری که این لکه ننگ بر پیشانیاش است که با بمباران شیمیایی هیروشیما و ناکازاکی در سال 1941 صدها هزار نفر را کشت و صدها هزار نفر دیگر را معلول کرد و آثارش نیز تا امروز مشخص است، میخواهد جایش را با مدعی عوض کند و با گفتن اینکه ایران میخواهد سلاح اتمی داشته باشد، میخواهد جای مدعی و مجرم را عوض کند.
* رهبریهای داهیانه مقام معظم رهبری آمریکا را در فتنه سال گذشته ناکام گذاشت
وی با بیان اینکه آمریکا اخیراً دست به جاروجنجال کهنه زده، دلیل این موضوع را روشن دانست و گفت: آمریکا و استکبار به فتنه سال گذشته دل بسته بودند و خیلی امیدوار بودند که به تعبیر آنها تغییر از درون حاصل شود، اما رهبریهای داهیانه مقام معظم رهبری و حضور و همراهی به موقع مردم، آمریکا را در این طرح کاملاً ناکام گذاشت و به همین دلیل از روز 23 بهمن سال گذشته دور جدید تهاجمات، تهمتها و حرفهای کهنه و تکراری شروع شد که نشان دهنده استیصال و درماندگی آنهاست.
* آمریکا برای صلح و امنیت جهانی یک خطر است
امام جمعه موقت تهران در ادامه خطاب به جامعه جهانی گفت: اگر نگران صلح و امنیت جهانی هستید، "خطر، آمریکا است " چراکه در هرکجا پا گذاشته، ناامنی، کشتار و قتل و غارت با خود برده است.
آیتالله خاتمی با اشاره به حضور آمریکا در عراق، افغانستان و پاکستان افزود: اگر بشریت واقعاً نگران صلح و امنیت جهانی است، قبل از اینکه دیر شود به فکر بیفتد و در برابر یکهتازیهای این دولت یاغی بایستد، چراکه این دولت منطق سرش نمیشود.
وی همچنین خطاب به آمریکا تصریح کرد: شما بیش از 30 سال است که تهدید میکنید و گوش مردم ایران نیز از تهدیدهای شما پر است، اما به این تهدیدها اعتنایی نکردهاند و شما نیز هیچ غلطی نتوانستید بکنید و نخواهید توانست.
* اتحاد ملت ایران با تهدیدهای آمریکا بیشتر میشود
امام جمعه موقت تهران با یادآوری 8 سال دفاع مقدس خطاب به آمریکا تاکید کرد: دیدید این ملت وقتی پای دین، شرف، ناموس و میهن اسلامیاش به میان بیاید، آنچنان تو دهنی به متجاوزان میزند که مایه عبرت برای دیگران باشد، بنابراین با زبان تهدید با این ملت شجاع و فرهیخته سخن نگویید چرا که ملت ما با تهدیدهای امریکا اتحادش بیشتر میشود.
آیتالله خاتمی به فرمایشات امام خمینی(ره) درباره صدور انقلاب به جهان اشاره کرد و گفت: منظور امام از صدور انقلاب صدور سلاح نبوده بلکه صدور فرهنگ بوده است و این فرهنگ امروز به جهان صادر شده است.
* اگر آمریکا بخواهد دیوانگی کند، دوستداران انقلاب در جهان تمام منافعش را به خطر میاندازند
وی مقاومت 33 روزه لبنان و 22 غزه را نشانه صدور فرهنگ انقلاب دانست و گفت: ملتهای آزاده جهان دوستدار این انقلاب هستند، چراکه دوستدار اسلام و علاقمند به انقلاب هستند و اگر آمریکا بخواهد دیوانگی کند دوستداران انقلاب اسلامی در سراسر جهان تمام منافع امریکا را به خطر میاندازند.
امام جمعه موقت تهران مجدداً خطاب به آمریکا تاکید کرد: این تهدیدها را بارها شنیدیم، ولی مطمئن باشید اگر دیوانگی کنید به باتلاقی وارد خواهید شد که نخواهید توانست از آن بیرون بیایید.
* بازی با ایران بازی با دم شیر است
آیتالله خاتمی همچنین بازی با ایران را بازی با دم شیر توصیف کرد.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به نامگذاری امسال به نام "سال همت و کار مضاعف "، این نامگذاریها را ابتکار مقام معظم رهبری دانست و تاکید کرد: دستگاههای فرهنگی و سیاسی و اقتصادی باید خودشان را با این شعار همراه کنند، چراکه انتخاب این عنوان انتخابی دقیق، کارشناسی و گویای نیاز کشور است.
امام جمعه موقت تهران ادامه داد: همت و کار مضاعف مفهوم مبهمی نیست که نیاز به سمینار، نشست و همایش داشته باشد.
* دستگاههای فرهنگی در پی آوردن فرهنگ دینی به لایحههای اجتماعی باشند
آیتالله خاتمی همت و کار مضاعف در عرصه فرهنگ را اینگونه بیان کرد که دستگاههای فرهنگی از جمله وزارت ارشاد، وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و سازمان تبلیغات اسلامی باید در پی آوردن فرهنگ دینی به لایحههای اجتماعی باشند.
وی فرهنگ دین را فرهنگ حیات توصیف کرد و گفت: همت مضاعف این است که در عرصههای آموزشی درجا نزنیم و به فکر تحول و نوآوری باشیم.
* میشود اختلاف سلیقه داشت ولی متحد بود
امام جمعه موقت تهران درباره همت و کا رمضاعف در عرصه سیاسی خاطرنشان کرد: سیاسیون باید این واقعیت و حقیقت را بپذیرند که میشود اختلاف سلیقه داشت ولی متحد بود.
آیتالله خاتمی اختلاف سلیقه را نه یک بحران بلکه یک فرصت خواند و اظهار داشت: باید مراقب باشیم که اختلاف سلیقه به تفرقه تبدیل نشود، بنابراین باید منطقمدار و حق مدار باشیم و برای ما حق مطرح باشد و این موضوع نیاز به فصلالخطاب دارد.
* اگر همه التزام عملی به ولایت فقیه داشته باشند، قطعا اختلاف سلیقه به تفرقه منجر نخواهد شد
وی با تأکید بر لزوم حفاظت از حریم فصلالخطاب که در قانون اساسی کشور ولی فقیه است، اضافه کرد: اگر همه التزام عملی به ولایت فقیه داشته باشند قطعا اختلاف سلیقه به تفرقه منجر نخواهد شد.
امام جمعه موقت تهران درباره همت و کار مضاعف در عرصه سیاست خارجی، بر لزوم بکارگیری سیاست فعال و غیر انفعالی در این عرصه تاکید کرد و افزود: نباید بایستیم تا آنها برای ما مساله درست کنند بلکه ما باید مسائل مصلحت جهانی را مطرح کنیم و نگذاریم آنها مسائل حاشیهای و فرعی را مطرح و مساله اصلی را نادیده بگیرند.
* انتقاد از سکوت جهان اسلام و سازمان کنفرانس اسلامی در قبال مساله فلسطین
آیتالله خاتمی مساله اصلی جهان اسلام را مساله فلسطین ذکر کرد و یادآور شد: رژیم صهیونیستی از غفلت جهان اسلام استفاده میکنند و سراسر بیتالمقدس را یهودیسازی میکند و متاسفانه جهان اسلام در این خصوص سکوت کرده است.
وی حمایت از فلسطین را فلسفه تشکیل سازمان کنفرانس سران اسلامی عنوان کرد و اضافه کرد: بیش از یکسال از جنگ غزه گذشته اما مردم غزه هنوز در محاصره هستند.
عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری در بخش دیگر از سخنانش با بیان اینکه در عرصه داخلی نباید بگذاریم مسائل فرعی را برای ما به مساله اصلی تبدیل کنند، مساله اصلی در عرصه داخلی را حفظ نظام اسلامی با هویت اسلامی و محوریت دین اسلام، عدالت، مستضعف نوازی و استکبارستیزی دانست.
وی با اشاره به همت و کار مضاعف در عرصه صنعت، بر لزوم خودکفایی صنعت تأکید کرد و ادامه داد: حداقل باید صادرات را کم و واردات را زیاد کنیم و کیفیت تولیدات را افزایش دهیم.
* تعامل دولت و مجلس در هدفمند کردن یارانهها همت مضاعف است
امام جمعه موقت تهران با اشاره به طرح هدفمند کردن یارانهها، این طرح را یک آرمان دانست و افزود: دولت و مجلس میخواهند این آرمان صورت بگیرد و همت مضاعف نیز در این عرصه این است که دولت و مجلس با هم تعامل داشته باشند تا با کمترین آسیب این امر مهم که همه آن را قبول دارند و یک امر ارزشمند است صورت بگیرد.
آیتالله خاتمی همت مضاعف بدون کار مضاعف را بلند پروازی و کار مضاعف بدون همت مضاعف را درجا زدن و در خود تنیدن توصیف کرد.
امام جمعه موقت تهران همچنین در ابتدای خطبه دوم یاد و خاطره شهید صیاد شیرازی را گرامی داشت و وی را شهیدی سرفراز، عابد، زاهد، مخلص، ساده زیست و ولایت مدار برشمرد.
آیتالله خاتمی در ادامه با گرامیداشتن یاد و خاطره سید شهیدان اهل قلم شهید سید مرتضی آوینی شهادت او را اسوه و الگویی در عرصه هنر دانست که هنر متعهد را به نمایش گذاشت.
* در گفتنها و در مسائل سیاسی و در مسائل مالی باید همیشه به یاد خدا بود
به گزارش فارس، وی در خطبه اول نماز جمعه یاد خدا را یکی از اصول اخلاقی اسلام دانست و درباره ضرورت این اصل در هنگام معصیت گفت: میدان معصیت میدان واقعی جنگ است؛ جنگی که نبیاکرم نام آن را جهاد اکبر گذاشت.
امام جمعه موقت تهران درباره ضرورت یاد خدا در هنگامیکه مساله حلال و حرام مطرح است، تصریح کرد: در گفتنها و در مسائل سیاسی و در مسائل مالی باید همیشه به یاد خدا بود.
آیتالله خاتمی با طرح این پرسش که باید چکار کنیم که به هنگام معصیت به یاد خدا باشیم؟ تاکید کرد که باید همیشه خدا را در محضر خدا ببینیم، چراکه این موضوع سبب میشود بشر حیا کند.
وی غفلت از خدا را بستر گناه دانست و افزود: کسیکه خدا را با چشم دل نمیبینید، فرمان خدا را میشکند.
امام جمعه موقت تهران همچنین اظهار داشت: کسانیکه کارشان آبروریزی است و خوشحال میشوند برای این و آن پروندههای نامطلوب درست کنند، در روایات آمده که خداوند آبروی آنها را میبرد.
فتوای جدید یک متفکر اسلامی به نام "جمال البنا" از کشور مصر در خصوص حلال بودن بوسه بین دختران و پسران جوان" در اماکن عمومی بحث و جدال گسترده ای را در بین مجامع علمی و دینی مصر ایجاد کرده است.یکی از بزرگان دانشگاه الازهر و رئیس سابق بخش فتوای این دانشگاه بوده است به شدت به البنا اعتراض کرده و گفت: این گفتار سبب نشر فحشا و مسائلی کنترل ناپذیری خواهد شد... . وی همچنین به با اشاره به فتوای خود به العربیه گفت: به ما واجب است که نسبت به واقعیتی امکان تجاهل به ان در این عصر فعلی نیست شناخت پیدا کنیم. در واقعیت این عصر کنونی، بسیاری از دختران پسران جوان توانایی ازدواج را ندارند. این درحالی است که آنان در شرایطی هستند که بسیاری از عوامل خارجی که باعث تحریک غریزه جنسی می شود بر ایشان سایه گسترانده است. غریزه جنسی ای که خداوند در انسان بنا نهاده است. وی مدعی شد: ما نباید این مشکل را دست کم بگیریم و کوچک بدانیم. فلا یکلف الله نفسا إلا وسعها، و این فتوا به معنای دعوت به فساد نیست. البنا همچنین بالا رفتن سن ازدواج، زیاد شدن مشکلات آن و بیکاری را از مسائلی عنوان کرد که باعث این گناهان کوچک مثل بوسه زدن است، می شود. برخی از علمای الازهر البنا را متهم به انتشار فحشا از طریق این فتوا کرده و خواستار برگشت وی از این نظر شده اند. جمال قطب که یکی از بزرگان دانشگاه الازهر و رئیس سابق بخش فتوای این دانشگاه بوده است به شدت به البنا اعتراض کرده و گفت: این گفتار سبب نشر فحشا و مسائلی کنترل ناپذیری خواهد شد. گفتنی است صدور فتاوی جنجال برانگیز از سوی مرکز الازهر که عمدتا با قصد سازگاری بین دین و دنیای جدید صورت می گیرد، اخیرا افزایش خاصی پیدا کرده است، بطور مثال اخیرا دکتر عزت عطیه استاد و رئیس بخش حدیث در دانشگاه الازهر گفته بود که برای جلوگیری از خلوت یک زن و یک مرد نامحرم در محل کار، "زن می تواند به همکار مرد خود شیر بدهد تا آنها باهم محرم شوند. |
در مقابل سید حسن نصرالله احساس حقارت میکنم
آیت الله مصباح در ادامه با اعلام تواضع در برابر رهبر حزب الله افزودند: بنده که شصت سال با معارف دینی محشور بودهام به ایمان ایشان غبطه میخورم و از همین راه دور عرض میکنم: السلام علیک یابن رسول الله، نصرک الله نصرا عزیزا...
21:32 - 1 اسفند 88
روز گذشته، مراسم سالگرد شهادت شهدای بزرگ مقاومت اسلامی لبنان، شهیدان سید عباس موسوی، شیخ راغب حرب و عماد فایز مغنیه،روز گذشته در سالن موسسه امام خمینی شهر قم برگزار گردید. به گزارش شیرازه و به نقل از امت واحده، در بخشی از این مراسم، آیت الله مصباح یزدی حضور یافت و به ایراد سخنانی کوتاه پرداخت. ایشان در سخنان خود ضمن تاکید بر بزرگی شهدای مقاومت به خاطره خود از ملاقاتش با سید حسن نصرالله پس از ارتحال عماد مغنیه اشاره کرد و گفت: من تصور میکردم با شخص محزون و مصیبت زده روبرو خواهم شد لذا خودم را اماده عرض تسلیت نموده بودم اما وقتی ایشان را دیدم، هیچ نشانهای از حزن در چهره ایشان نبود و بسیار بشاش بودند و من ماندم که حالا چه بگویم! بالاخره با تلکؤ تسلیتی گفتم که ایشان با همان لب خندان گفتند: این یک موهبت بزرگ الهی برای ما بود. من بیشتر تعجب کردم، چون با همان اطلاعات ناقصم میدانستم که این سردار رشید، چه موقعیت و نقشی در حزب الله داشت. در حالی که ما شهادت ایشان را یک فاجعه میدانستیم و بود. ایشان سپس گفت: میترسم اگر موهبتهای متعددی که در شهادت ایشان بود را بگویم کسانی تصور کنند من در آن شریک بودهام!
آیت الله مصباح یزدی افزود: من اعتراف میکنم که بعد از هفتاد سال درس خواندن، در مقابل ایمان ایشان بریدم و آب شدم! این چه ایمان و چه معرفتی است؟ شما بهتر میدانید که ایشان چه نقشی برای سید بازی میکرد اما این مرد بزرگ به خاطر معرفت و باوری که به حکمتهای الهی دارد، خدا هم به او چیزهایی را چشانده است.
ایشان در ادامه با ذکر این نکته که کمتر کسی است که جایگاه عماد مغنیه را بداند و آنگاه صبر سید حسن نصرالله در شهادت او را بتواند درک کند، افزود: حقیقتا من احساس حقارت کردم که ما چه هستیم و چه معرفت و ایمان و فداکاری داریم و اینها چه!
این استاد برجسته حوزه علمیه در ادامه به ذکر ویژگی بارز دیگر سید حسن نصرالله که موجب غبطه ایشان شده است، پرداختند و ارادت و تبعیت سید از مقام معظم رهبری را ستودند. ایشان افزودند: سید، مثل یک سرباز سادهای که در مقابل یک فرمانده بزرگ تسلیم است، در برابر رهبری رفتار میکنند و فرمودند که ما نه تنها هر جا ایشان فرمان بدهند اقدام میکنیم بلکه هر جا احتمال بدهیم که ایشان رضایت دارند اقدام میکنیم. اینجور معرفت و اطاعتی در مقابل فرمانده چیزی است که خدا به هر کسی نمیدهد. ما انسانها مبتلای به انانیت هستیم و خودمان را در مقابل دیگران چیزی حساب میکنیم و به این آسانیها در مقابل دیگری تسلیم نمیشویم! آن هم چنین شخصیتی که اگر کسی ادعا کند که محبوبترین شخصیت روی زمین است گزاف نگفته است. این شخص در مقابل رهبری چنین عمل میکند. اینها همه یک نور الهی در این مرد خداست.
آیت الله مصباح در ادامه با اعلام تواضع در برابر رهبر حزب الله افزودند: بنده که شصت سال با معارف دینی محشور بودهام به ایمان ایشان غبطه میخورم و از همین راه دور عرض میکنم: السلام علیک یابن رسول الله، نصرک الله نصرا عزیزا...
ایشان همچنین در ادامه به تشریح برخی آیات قرآن پرداختند و در بخشی از سخنانشان، سید حسن نصرالله را مصداق بارز آیه «إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا...» دانستند و به تواضع ایشان از گذشته تا کنون که چهرهای جهانی هستند اشاره فرمودند و همه این توفیقات را به خاطر تعبد خداوند و ظهور عبودیت اباعبدالله الحسین در شخصیت ایشان دانستند.
این مراسم همچنین با سخنرانی برخی مسوولین حزب الله و اجرای گروه سرود جوانان حزب الله همراه بود.
« خب حالا با اطمینان می توان گفت دور مخملباف به پایان رسیده است، دوری که به اعتقاد من هرگز آغاز نشد...خواهد شد، اما همان تندی و داغی مانع از آن بود که این برودت قریب الوقوع را باور کنند. اما امروز دیگر در وجود او، باید «ایمان بیارویم به آغاز فصل سرد.» «نوبت عاشقی» و «شبهای زاینده رود» از لحاظ ساختار سینمایی به اولین کارهای دانشجویان بی استعداد سینما شبیه هستند و بنابراین، اصلا نباید درباره آنها به عنوان فیلم سخن گفت.»
به گزارش رجانیوز، این یکی از فرازهای نظرات انتقادی شهید سید مرتضی آوینی درباره محسن مخملباف است که در سال 67 در لابلای نقدهای سینمایی او آمده است.
آوینی در یادداشت "مضمون
سید مرتضی آوینی
وی در دو یادداشت
"یادداشت های
آوینی با اشاره به شخصیت وی می نویسد: "مسئلهی مخملباف از «دستفروش»به بعد، فقر و عدالت بوده است بیآنکه جواب را پیدا کند، و آدمی مثل او هرگز به جواب نخواهد رسید. شکاک است، اما این شک را مقدمهی رسیدن به یقین و بعد هم قطعیت و قاطعیت قرار نمیدهد. فقط شک میکند و دیگران را به شک میاندازد و بعد هم رهایشان میکند، چرا که خودش هم به جواب نرسیده است."
او در ادامه می نویسد: "وقتی که به سینمای مخملباف میروی باید قبول کنی که یک ساعت و نیم از زندگیات را در یک فضای آکنده از بدخلقی، عصبانیت، ظاهرگرایی، تردید، نیهیلیسم مزمنِ بدخیم، سیاهاندیشی، سرگردانی و عوامفریبی سر کنی. اشکال کار اینجاست که وقتی کسی به اینجا میرسد باز هم هیچچیز مانع از آن نیست که امکانات سینما در اختیارش قرار بگیرد و فیلم بسازد، فیلم اکران عمومی پیدا کند و آدمهای بسیاری فیلم را تماشا کنند و بیماریهای فیلمساز به آن کسانی که آمادگی دارند سرایت کند و مگر نه اینکه آقای مخملباف خودشان بارها گفته بودند که فیلم، کارگردان را لو میدهد؟"
آوینی ضمن مقایسه فضای روشنفکرمآبانه "فرماندار" با "هامون" و اشاره به اینکه "این سردرگمی صفت ذاتی روشنفکربازی است"، معتقد است فرماندار سردرگم تر از هامون است.
اهانت مخملباف به شهید رجایی در سال 65
فیلم سینمایی "فرماندار" حاوی اهانت هایی به رئیس جمهور شهید رجایی است و این نکته را سید مرتضی با نقل یکی از دیالوگ های فیلم فرماندار مورد اشاره قرار می دهد که میگوید: "وقتی یک سیرابی فروش معاون فرمانداری می شود و یک کاسه بشقابی رئیس جمهور، معلوم است که کار به کجا می کشد." و سپس می نویسد: "مقصود از رئیس جمهور کاسه بشقابی، شهید رجایی است و آدم در می ماند که مگر قرار نبود داستان در زمان بنی صدر اتفاق بیفتد!"
مخملباف؛ مدافع لیبرالیسم جنسی
سید شهیدان اهل قلم و تفکر، معتقد است مخملباف هنوز در اصول اعتقاداتش دچار شک و تردید است: "کسی که بر سر عدالت مشکل دارد باید بداند که پای عقل او در مسئلهی جبر و اختیار میلنگد؛ بگذریم از آنکه اصلاً جای مباحثه و حل مسائل فلسفی در سینما نیست. کسی تا به قطعیت نرسیده است نباید فیلم بسازد و اگر هم فیلم میسازد تا طرح مسئله کند، باید داستانی را طراحی کند که در طول آن، در متن وقایع و ارتباط میان افراد، این مسئله وجود پیدا کند. از زبان قاضی فیلم «نوبت عاشقی» میشنویم که: «قضاوت به درد کسی میخورد که به نتایج عمل مجرم فکر میکند نه به دلایلش.» و درست خود آقای مخملباف هم به همین درد مبتلاست."
آوینی که نمیدانست روزگاری کار محسن مخملباف به تولید فیلم «سکس و فلسفه» خواهد کشید، در ادامه این یادداشت او را مدافع لیبرالیسم جنسی معرفی می کند و می نویسد: "در جامعهای که «جبر موقعیت و شرایط» بسیاری از جوانان کشور را وا داشت تا خود را برای آزادی فدا کنند، «جبر همان موقعیت و شرایط» بچه مسلمان دیگری را هم وا داشت تا خط بطلان بر هرچه داشت بکشد و در صف اصحاب هربرت مارکز و پوپر از لیبرالیسم جنسی دفاع کند! به راستی از «جبر محیط» چه کارها که برنمیآید!"
دور مخملباف به پایان رسیده است
در ادامه همین مقاله بلند، جایی که نوبت به نقد "نوبت عاشقی" و "شبهای زاینده رود" می رسد؛ مرتضی آوینی در همان آغاز، فاتحانه می نویسد "خب حالا با اطمینان می توان گفت دور مخملباف به پایان رسیده است، دوری که به اعتقاد من هرگز آغاز نشد." و بعد هم پیش بینی می کند که "او هیچگاه فیلمساز نخواهد شد."
مخملباف که در "نوبت عاشق" نویسنده و در "شبهای زاینده رود" کارگردان است، اینگونه مورد خطاب فیلسوف فقید سینمای ایران قرار می گیرد که: "آقای مخملباف! شما متعلق به قشری از جامعهی ایران هستید که هرگز روشنفکر نخواهید شد. شما اگر بخواهید ادای روشنفکرها را در بیاورید فیلمی مثل «شبهای زایندهرود» میسازید که یک فیلمفارسی است و هر پلان فیلم داد میزند که سازندهی فیلم از روشنفکری و مراتب و لوازم آن بیخبر است و فقط راهگم کردهای حیران است. فیلم روشنفکری، «پردهی آخر» است با ساختی در کمال مهارت. فیلم روشنفکری، فیلم «نقش عشق» است. فیلم روشنفکری خودش داد میزند که فیلمسازش متعلق به بورژوازی اشرافمنش علمزده و غربزدهی ایرانی است. شما فیلمفارسی میسازید و از «دستفروش» به بعد، فقط شعار دادهاید."
آوینی حتی پا را فراتر می گذارد و بنا به شناخت شخصی که از این کارگردان سینما دارد، او را تحقیر می کند: "آقای مخملباف هنوز در مرحلهی «شک» است و خلاف آنچه وانمود میشود هیچچیز برای گفتن ندارد. فیلم ساختن برای او نوعی اظهار وجود است و هیچ غایت دیگری را در نظر ندارد. خانهتکانی هم نکرده است و فقط در شک خویش عمیقتر و عمیقتر شده است، اما باز هم حاضر به اعتراف به این حقیقت، لااقل در نزد خویش نیست. او باید روی به صداقت بیاورد تا نجات یابد."
وی در یک قضاوت کلی درباره شخصیتهای فیلم های مخملباف می نویسد: "انسان در فیلمهای مخملباف موجودی بیهویت، سرگشته، کور و حیوانصفت است و میان پرسوناژهای او با زندگی واقعی هیچ نسبتی نیست. او همه چیز را برای دستیابی به مطامعی خاص، آنسان که خود میخواهد شکل میدهد، اما از آنجا که هنوز خود به قطعیت نرسیده است، فیلمهایش نیز تجسم شکاکیت بیانتهای او هستند."
در
سید مرتضی آوینی
آوینی در تحلیلی از آغاز روند ابتذال و استحاله در برخی فیلم های ایرانی، پیش قراول آن را افرادی ظاهرا منتسب به انقلاب و باطناً پیوسته با دشمن می داند و با اشاره صریح به مخملباف می نویسد: «پیشقراولان ایجاد آن فضای مغشوشی که امکان ازالهی هویت از انقلاب را رفتهرفته فراهم کند باید افرادی باشند ظاهراً منتسب به خود انقلاب و باطناً پیوسته با دشمن. محسن مخملباف یکی از بهترین کسانی بود که میتوانست این وظیفه را بر عهده بگیرد؛ سیاهاندیشی و عصبیت او سالها بود که خود را در فیلمهایش به ظهور رسانده و گرگها را در کمین او نشانده بود.یک تحلیل درست از جلوههای تحولات فکری او در فیلمهایش میتوانست بهخوبی نشان دهد که مخملباف خودش نیز به همان دور باطلی گرفتار آمده است که «بایسیکلران» در آن رکاب میزد و به مقصد نمیرسید. دیگر پرسوناژهای او نیز به مقصد نرسیدند، نه دستفروش، نه حاجی و نه دیگران...»
آوینی به خودی ها تذکر می دهد و می نویسد: «آنچه که به آنان این جرأت را بخشیده یکی تفرقهی حاکم در میان ماست و دیگر، وجود افرادی چون مخملباف که به حریمهایی که روزی به آن اعتقاد داشتهاند وفادار نماندهاند... مخالفان سیاسی داخلی و خارجی، این کارگردان را به عنوان «یک فرد حزباللهی که از عقاید خویش برگشته است» میشناسند و به همین دلیل در هنگام نمایش فیلمهای او، درست در نقاطی که نیشی سیاسی به نظام میزند، تماشاگران جشنوارهای هم کف میزنند."
دستفروش؛ آینه نابخود مخملباف
سید مرتضی بارها به نمایان شدن انحراف مخملباف در فیلم «دستفروش» به نویسندگی و کارگردانی وی، اشاره می کند.
او بارها و بارها
او در این مقاله نیز این فیلم را آینه نابخود مخملباف می خواند و می نویسد: "آن "فیلم «دستفروش» ـ آینهی نابهخود مخملباف ـ نشان میداد که دیگر میان او و تفکر دینی هیچ پیوندی نمانده است و هرچه هست به تلنگری فرو خواهد ریخت و آقای مخملباف نیز در پرتگاهی خواهد افتاد که بسیاری دیگر فرو غلطیده بودند. و البته در عمق این پرتگاه، آغوشی شیطانی هم باز است که بازماندگان از قافلهی حق را میبلعد. آنچه که باعث میشد تا ما علیرغم آگاهیمان از تحولات فکری و درونی او سکوت کنیم همان ملاحظاتی بود که امروز ما را وا داشته است تا با تفکر او به مقابله برخیزیم."