سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس دانشی را که خداوند آن را برای امور دینی مردم سودمند قرار دادهاست پنهان کند، خداوند روز قیامت او را با لگامی از آتش لگام زند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

فرهنگی سیاسی اجتماعی

در واکنش به تهدیدات رژیم صهیونیستی/مشروح/
نصرالله: چنانچه "ضاحیه " را هدف قرار دهید، "تل‌آویو " را می‌زنیم

خبرگزاری فارس: دبیرکل حزب الله لبنان به رژیم صهیونیستی درباره هرگونه تجاوز به لبنان هشدار داد و خطاب به این رژیم گفت: اگر شما یک ساختمان را در ضاحیه ویران کنید، ما در مقابل چندین ساختمان را در تل‌آویو منهدم خواهیم کرد.


به گزارش فارس، سید "حسن نصرالله " در آغاز سخنرانی خود در مراسم سالروز شهدای مقاومت در منطقه "ضاحیه " در حومه جنوبی بیروت رحلت جانگداز پیامبر اکرم (ص) را به امت اسلامی تسلیت گفت.
در این مراسم نمایندگان روسای سه گانه حضور داشتند و "ولید جنبلاط " رئیس حزب سوسیالیست ترقیخواه دروزی لبنان نیز که در قطر به سر می‌برد فرزندش "تیمور " را به عنوان نماینده خود برای شرکت در این مراسم مامور کرد.
این مراسم همچنین با وی‍ژه برنامه‌هایی همراه بود و فرزند شهید شیخ "راغب حرب " سخنانی را برای خانواده شهدا ایراد کرد.
سید حسن نصرالله در سخنرانی خود در این مراسم که سخنانش از طریق شبکه تلویزیونی المنار پخش می‌شد، پنجمین سالگرد شهادت "رفیق حریری " نخست وزیر اسبق لبنان را به خانواده گرامی وی و همه اعضای جریان "المستقبل " و دوستدارانش تسلیت گفت.
دبیرکل حزب‌الله لبنان همچنین ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای مقاومت گفت: ما بار دیگر فقدان این عزیزان را تسلیت عرض می‌کنیم و در عین حال بار دیگر به خانواده شهدا تبریک می‌گوییم زیرا آنها به پیروزی عظیمی نایل شدند و مدال رفیع شهادت را بر گردن آویختند بنابراین شهدای ما در مکتب جهاد و مبارزه مایه افتخار و سربلندی ما هستند و من درباره مقاومت و تهدیدات و چگونگی مقابله در لبنان با این چالش‌ها و تهدیدات سخن خواهم گفت.
وی با اشاره به وی‍ژگی‌ها و صفات فرماندهان مقاومت گفت: صفات و وی‍ژگی‌های مشترک همه آنان تواضع، محبت، عطوفت و مهربانی است و فرماندهان جوان مقاومت از همان آغاز نسبت به درگیری با دشمن درباره قدس و فلسطین آگاهی و بینش داشتند که این بینش با حضور امام موسی صدر افزایش یافت و آنها از همان عنفوان جوانی در مسیر فعالیت، بخشش و جانفشانی حرکت می‌کردند و مردانی بزرگ بودند.
دبیرکل حزب‌الله تصریح کرد: پایداری 46 ساله "عماد مغنیه " از فرماندهان برجسته حزب‌الله به نوبه خود یک دستاورد است و فرماندهان مقاومت خون خویش را در عنفوان جوانی نثار کردند.
وی افزود: ما در هر مناسبتی و یادبود فرماندهان مقاومت، مسئولیت پاسداری از دستاورد آنها را برعهده می‌گیریم و آنها به همراه همه شهدای ارتش و ملت دستاورد به ارمغان آوردند، آنها سرزمین لبنان و اسیران را آزاد کردند و به لبنان و جایگاه این کشور احترام بخشیدند و وصیت آنها این است که از دستاورد آنها محافظت کنیم، دستاوردی که ثمره حیات آنها است و در نهایت ثمره خون آنها است. دستاوردی که آنها به یادگار گذاشتند، مقاومت و تاریخ، گزینه‌ها، حضور و قدرت و توانمندی آن در تحمل مسئولیت‌ها است.


* مقاومت ثابت کرد که لبنان قدرتمند است

سید "حسن نصرالله " با اشاره به عمر با برکت 46ساله حاج "عماد مغنیه " گفت که این مقداری که مغنیه پایداری کرد خود به تنهایی یک دستاورد به شمار می‌رفت.
وی حفاظت از دستاوردهای شهدای لبنان از مقاومت گرفته تا شهدای مردم و ارتش را مسئولیت مردم در قبال دستاوردهای آنان دانست و تاکید کرد: آنها سرزمین‌ و اسرا را آزاد کردند و احترام و موقعیت لبنان را به دیگران تحمیل کردند، وصیت آنها این است که ما از دستاوردهای آنان که ثمره زندگی و خون آنان است، محافطت کنیم.
دبیرکل حزب‌الله لبنان مقاومت را از دستاوردهای خون و جان شهدا دانست و گفت: گزینه مقاومت و قدرت و توانایی آن در تحمل مسئولیت‌ها است که ما را در مقابل برخی سوال‌ها قرار می‌دهد.
وی با اشاره به اینکه سوال‌هایی که در اوضاع داخلی لبنان مطرح است، همان سوال‌هایی است که در سال 1982 نیز مطرح بود، گفت: به عنوان مثال برخی از این سوال‌ها اینهاست: آیا آمریکا می‌تواند از لبنان حمایت کند؟ آیا آمریکا واقعا می‌تواند از لبنان محافظت کند؟ این در حالی است که اوباما نتوانست شهرک‌سازی را متوقف کند. آیا مصوبات بین‌المللی و جامعه جهانی از لبنان محافظت می‌کنند؟ این در حالی است که جامعه جهانی همواره تنها برای قدرتمند‌ها ارزش و احترام قایل است.
نصرالله ادامه داد: آیا ممکن است با گزینه بی طرفی بتوان مزارع "شبعا " را آزاد کرد یا آوارگان فلسطینی را [به خانه‌های خود] بازگرداند؟ امروز در روزنامه‌ها خواندیم که لیبرمن [وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی] گفته بود کسانی که فکر سازش در مقابل سرزمین را در سر می پرورانند در توهم‌اند. آیا لبنان با اتخاذ گزینه بی‌طرفی می‌تواند سرزمین‌های خود را در آینده بازگرداند؟
وی با اشاره به اینکه تجربه بشری نشان داده که زندگی برای افراد قوی است و افراد ضعیف جایی در این معادله‌ها ندارند، گفت: کسانی که به حمایت دیگران متوسل می‌شوند، هیچ جایگاهی ندارند. تنها قدرتمند‌ها هستند که می‌توانند اهداف خود را محقق کنند و ما ثابت کردیم که لبنان قوی است و امروز از هر زمان دیگری قدرتمندتر است.
دبیرکل حزب‌الله لبنان در ادامه اظهارات خود به افزایش تهدیدات علیه لبنان اشاره کرد و موضع رئیس‌جمهور، رئیس پارلمان، نخست‌وزیر و فرماندهی ارتش در مقابل این تهدیدات را ستود و آن را نشانگر رد این تهدیدات و همبستگی ملی در مقابل هر گونه جنایت اسرائیل دانست.
وی همچنین به صورت خاص به تلاش‌های رئیس جمهور و نخست‌وزیر لبنان در سفرهای خارجی برای مقابله با این تهدیدات اشاره کرد.
نصرالله در ادامه به برخی اظهارات در عرصه داخلی لبنان در مورد بهانه‌ دادن به رژیم صهیونیستی اشاره کرد و گفت که لبنان با چنین تهدیداتی از داخل مواجه نیست و بررسی این موضوع درست نیست، اسرائیل به هیچ بهانه‌ای نیاز ندارد، در تمام جنگ‌های خود علیه لبنان به این بهانه‌ها استناد نکرد و از سوی دیگر اگر نیاز به این بهانه‌ها باشد، خود آن را می‌تراشد.


* رژیم صهیونیستی از به راه انداختن جنگ ناتوان است


سید "حسن نصرالله " گفت: در رابطه با عدم بهانه دادن به اسرائیل مسئله خطرناک تلاش [برخی‌ها] برای توجیه اسرائیل و مسئول دانستن مقاومت است.
وی افزود: ما برای بحث‌وبررسی و متقاعد کردن‌ آنها به اشتباه بودن این مسئله آماده‌ایم اما خطرناک‌تر از آن این است که از یک ماه پیش در لبنان می‌شنویم در یک مکان محدود است نه در چارچوب یک نیروی گسترده و این سخن به این معناست که : نفس وجود مقاومت حتی اگر دست به اقدامی هم نزد، بهانه کافی است تا دشمن اقدام به جنگ کند و برای اینکه دشمن بهانه‌ای نداشته باشد باید مقاومت لغو شود، این سخن واقعا خطرناک است زیرا به معنی توجیهی کامل برای تجاوزگری اسرائیل است و متاسفانه آنچه برخی لبنانی‌ها به زبان می‌رانند برخی اسرائیلی‌ها این سخن را نمی‌گویند و پیشاپیش مقاومت را مسئول تجاوزگری می‌دانند، اینها ناخرسند هستند زیرا از زمان جنگ جولای تا به امروز هیچ حادثه‌ای در مرزها رخ نداده است.
دبیرکل حزب‌الله لبنان در ادامه سخنان خود با طرح این سوال که "آیا این فراخوانی برای جنگ نیست؟ " گفت: این توجیهی است که برخی لبنانی‌ها برای جنگ ارائه می‌کنند با این بهانه که وجود مقاومت برای آغاز جنگ علیه لبنان کافی است، آیا برخی‌ها گمان‌ می‌کنند طرح‌های آنها که اخیرا بر باد رفته است، تنها با جنگ جدید اسرائیل عملی خواهد شد؟ مسئولیت دولت لبنان در این زمینه چیست، آیا دولت برای کسانی که توجیه کاملی برای تجاوزگران به خاک ما ارائه می‌کنند، سکوت می‌کند؟
نصرالله در ادامه به کنار گذاشتن این منطق و سخنان فراخواند و گفت: این[سخنان] به معنی این است که در داخل لبنان کسانی هستند که توجیه می کنند و حساب باز می‌کنند و این واقعیت نیازمند پاسخگوئی در سطح فراگیر ملی است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به وضعیت داخلی اسرائیل تصریح کرد: به طور خلاصه وضعیت راهبردی اسرائیل از زمان شکست در تجاوز به لبنان در جولای 2006 را می‌توان اینگونه توصیف کرد: اسرائیل در تنگنای عدم توانائی برای تحمیل صلح ، ناتوانی برای آغاز جنگ و ناتوانی برای تحمیل شروط صلح بسر می‌برد و این موضوع در خصوص مزارع "شبعا "، تپه‌های "کفرشوبا " و اراضی اشغالی در سوریه و فلسطین منطبق است، آیا اسرائیل می‌تواند صلح را بر ملت‌های عربی بدون بازگرداندن سرزمین و قدس، تحمیل کند؟ با احترام به طرح صلح عربی [ می‌گوئیم] که زمان این امر گذشت، اسرائیل نمی‌تواند صلح را با شروط خود تحمیل کند و علاوه‌بر آن از آغاز جنگ ناتوان است.
وی همچنین گفت: آنچه ما پس از دو جنگ غزه و جولای شاهد هستیم، امری طبیعی است، اسرائیلی‌ها به شکست خود اعتراف کردند و بنا به اعتراف خود آنها مقاومت قدرتمندتر شده است، اولمرت[نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی] نیز در نوشته‌های خود اعتراف کرد که در جنگ غزه شکست خورد زیرا هدف این جنک نابودی حماس بود، امروز اگر اسرائیل قصد آغاز جنگ دارد با یک شرطی تحت عنوان نص قطعی و مطمئن روبرو است نه پیروزی احتمالی، ما در فلسطین، سوریه و لبنان قدرتمند هستیم تا جائیکه اسرائیل نمی‌تواند هر زمان که خواست دست به جنگ علیه ما بزند، اینکه اسرائیل احتمال قوی برای پیروزی داشته باشد کافی نیست، اسرائیل احتمال هیچ شکست جدید را نمی‌دهد.


* اعراب با مانع تراشی در آشتی فلسطین به اسرائیل خدمت می‌کنند

سید حسن نصرالله در ادامه سخنان خود گفت:«با این توصیف، مشاهده می‌کنیم که اسرائیل در حال حاضر مشکلی در به راه انداختن جنگ دارد لذا به بالا‌بردن توانمندی و قدرت خود روی می‌آورد و آنها مشکلاتی در زمینه جذب افراد [به ارتش] و همچنین مشکلات بی‌اعتمادی داخلی و نظایر آن دارند و به صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی می گویم که موضوع "گنبد آهنی " به یک فیلم سینمایی نزدیکتر است تا به واقعیت و برخی درحال بحث و مناقشه هستند که آیا این سپر فایده‌ای دارد؟»
رژیم صهیونیستی درحال شکل‌دهی به سامانه‌ای تحت عنوان "گنبد آهنی " است تا به گفته خود از آن برای مقابله با موشک‌های حزب‌الله و موشک‌های مقاومت در نوار غزه استفاده کند.
دبیرکل حزب‌الله لبنان تاکید کرد: اسرائیل همچنان به زمان برای سامان دادن به تاکتیک‌ها و فناوری‌های خود نیاز دارد و در مقابل، سیاست این رژیم اقدام برای عدم افزایش قدرت دشمنانش است و به این منظور سه وسیله دارد. نخست تهدید به جنگ، یعنی اگر این نوع سلاح را بیاورید ما هم اقدام کرده و همانند آن را خواهیم آورد؛ به عبارت دیگر تهدید به جنگ برای جلوگیری از تکمیل آمادگی.
وی گفت: دوم، فعالیت در زمینه امنیتی است، یعنی ترور حاج مغنیه، المبحوح و دیگران و در نتیجه ضربه‌زدن به قدرت بالا بردن آمادگی.
دبیرکل حزب‌الله گفت: سوم، گزینه فتنه‌انگیزی است. اسرائیل مانع اساسی پیشرفت آشتی در فلسطین است و هر یک از اعراب که در مسیر برقراری این آشتی مانع‌تراشی می‌کند، با همدستی با اسرائیل به این رژیم خدمت می‌کند و گزینه فتنه‌انگیزی در لبنان با مجله "اشپیگل " آغاز و به تهدیدات لیبرمن رسید.
وی افزود: وی‍ژگی لیبرمن این است که آنچه در درونش می‌گذرد را آشکارا می‌گوید و ما معتقدیم که این تهدیدات از این منظر که جنگی روانی است، بیشتر به بحث مرعوب کردن ملت لبنان، دولت لبنان و مقاومت نزدیکتر است تا از این طریق جلوی آنها را برای افزایش قدرت خویش بگیرد و وی با این سخنان همچنین به دنبال بالا بردن وضعیت روحی در فلسطین اشغالی و تلاش برای متقاعد کردن صهیونیست‌ها به این مسئله است که اسرائیل قوی است.

* چنانچه ضاحیه را هدف قرار دهید، تل‌آویو را می‌زنیم

سید "حسن نصرالله " با اشاره به تهدیدات رژیم صهیونیستی علیه لبنان گفت: این تهدیدات جنبه بازدارندگی دارد، چون بیش از 95 درصد از آن به صورت مشروط است، اگر مقاومت این کار را انجام دهد، ما آن کار را انجام می‌دهیم. این نشان می‌دهد که آنها ترسیده‌اند.
نصرالله ادامه داد: در تمام طول عمر خود عادت کرده بودیم که آنها تهدید کنند و ما به صورت مشروط پاسخ دهیم، اما اسرائیل الان مشروط تهدید می‌کند.
وی در ادامه به دومین نکته در مورد تهدیدهای رژیم صهیونیستی اشاره کرد و گفت: ما باید چگونه با این تهدیدات مقابله کنیم؟ ما یک نمونه در این موضوع داریم و آن این است که تهدیدات را با تهدید و شجاعت پاسخ دهیم. این چیزی است که در مقابل اسرائیل کارساز است. تهدید در مقابل تهدید بویژه اگر به صورت جدی باشد چیزی است که مانع از جنگ می‌شود یا آن را به تاخیر می‌اندازد.
وی در این زمینه مثال سوریه را مطرح کرد و گفت که بلافاصله بعد از اینکه تهدیدهای اسرائیل با پاسخ قاطع سوریه مواجه شد، کسی در اسرائیل نبود که این اظهارات تهدید‌آمیز را توجیه نکند.
سید حسن نصرالله در ادامه از تهدیدات "ایهود باراک " علیه لبنان سخن گفت و تاکید کرد که وی از پیروزی قاطع و سریع در جنگ آینده سخن گفت، این نشان می‌دهد که هدف اسرائیل از جنگ آینده همانند جنگ 33 روزه از بین بردن مقاومت است.
نصرالله ادامه داد: باراک در این تهدیدات گفته بود که نیروهای هوایی در این جنگ کافی نیست و ما به آنها گفتیم که با یگان‌ها خود به کوه‌ها و دره‌های لبنان خوش‌ آمدید، ما تعهد می‌دهیم که یگان‌های شما در خاک ما منهدم خواهند شد، بعد از این تهدیدها بود که اسرائیل از سخنان خود عقب نشست و دیگر ما از اهداف قاطع در جنگ‌های اسرائیل چیزی نمی‌شنویم و هر بار که از جنگ سخن می‌آورند، اهداف کوچکی را برای خود قرار می‌دهند.
وی در ادامه بار دیگر به استراتژی رژیم صهیونیستی برای از بین بردن ضاحیه جنوبی لبنان اشاره کرد و گفت: در جنگ گذشته گفتیم اگر بیروت را هدف قرار دهید، تل‌آویو را هدف قرار می‌دهیم، برای مرحله‌ آینده به شما گفتیم که اگر ضاحیه را هدف قرار دهید تل‌آویو را هدف قرار می‌دهیم.
نصرالله با اشاره به اینکه تمرکز صهیونیست‌ها در سرزمین‌های اشغالی از نوار ساحلی بعد از "حیفا " تا جنوب تل‌آویو است، گفت: در آنجا ساکنان و پالایشگاه‌های نفت و کارگاه‌ها و همه چیز قرار دارد، امروز من یک توضیح به تهدیدات اسرائیل اضافه می‌کنم، آنها فکر می‌کنند که ساختمان‌هایی در ضاحیه را هدف قرار می‌دهند، ساکت خواهیم نشست اما من به آنها می‌گویم اگر شما یک ساختمان را ویران کنید، ما در مقابل چندین ساختمان شما را در تل‌آویو منهدم خواهیم کرد.
دبیرکل حزب‌الله افزود: آنها هنگامی که فهمیدند نمی‌توانند از اراده مقاومت کم کنند، سراغ دولت و ملت لبنان رفتند و تهدید کردند که زیرساخت‌های لبنان را هدف قرار می‌دهند، لبنان زیرساخت‌هایی دارد، اما فلسطین [اشغالی] نیز زیرساخت‌هایی دارد.
نصرالله با تاکید بر اینکه زیرساخت‌های آنها در اسرائیل مهم‌تر از زیرساخت‌های لبنان است، گفت: من این نکته را می‌گویم و آنها می‌توانند در این زمینه مطمئن شوند، اگر شما فرودگاه بین‌المللی شهید "رفیق الحریری " در بیروت را هدف قرار دهید، ما فرودگاه "بن گوریون " در تل‌آویو را می‌زنیم.
دبیرکل حزب‌الله تاکید کرد: اگر بنادر ما را بزنید، بنادر شما را هدف قرار می‌دهیم و اگر تاسیسات نفتی ما را بزنید، کارخانه‌ها و تاسیسات نفتی‌تان را می‌زنیم.


* ما برای حفاظت از لبنان به هیچ کس نیازی نداریم

دبیرکل حزب الله لبنان تاکید کرد: ما در لبنان یعنی مردم، مقاومت و ارتش ملی با قدرت قادر هستیم تا از کشور خویش دفاع کنیم و برای حفاظت از لبنان به هیچ کسی نیاز نداریم.
وی افزود: ما این چنین با تهدید مواجه می‌شویم و با تهدیدات نه با عقب‌نشینی و ترس بلکه با ثبات قدم و مقابله به مثل روبرو می شویم و خواهان جنگ نیستیم و هیچ روزی جنگی به راه نیانداخته‌ایم اما از کشور خود دفاع و در سرزمین خویش ایستادگی می‌کنیم و از کرامت مردمان محافظت می‌نماییم.
سید حسن نصرالله گفت: یک سوال در یادبود رهبران و فرماندهان شهید باقی می‌ماند و آن هم درباره گرفتن انتقام خون حاج "معنیه " از رژیم صهیونیستی است و به صراحت به شما می گویم که برخی صهیونیست‌ها فکر می‌کردند که حزب الله یک هدف سطح پایین را برای گرفتن انتقام عماد مغنیه انتخاب خواهد کرد تا بگوید که این اقدام، انتقام خون حاج معنیه بود اما تاکید می‌کنم که در دو سال گذشته ما اهداف سطح بسیاری برای گرفتن انتقام وی داشتیم اما این کار را نکردیم زیرا کسی که می خواهیم انتقام خون او را بگیریم عماد مغنیه است.
وی افزود: ما اهدافی را که می‌توانیم از طریق آن به صهیونیست‌ها بگوییم که پاسخ ما به ترور مغنیه چیست، می شناسیم و دشمن ما نگران است و بگذارید تا در نگرانی به سر ببرد. ما کسی هستیم که زمان و مکان و هدف را انتخاب خواهیم کرد و در یادبود حاج عماد به شما می گویم انتقامی که می خواهیم بگیریم انتقامی متناسب با جایگاه عماد مغنیه است.
دبیرکل حزب الله لبنان افزود: ما انتقام را برای انتقام نمی خواهیم بلکه می خواهیم از کل موضوعی که عماد مغنیه تجلی‌بخش آن بود، حفاظت کنیم.
وی در پایان سخنان خود بر ادامه راه شهدای مقاومت تاکید کرد و گفت: ما به راه فرماندهان خویش وفادار هستیم و به شهدای خود می گوییم که مطمئن باشند راه شما را ادامه خواهیم داد و برادران شما آرزوهایتان را تحقق خواهند بخشید. مطمئن باشد ای فرماندهان.




رهروان شهادت ::: چهارشنبه 88/11/28::: ساعت 8:30 صبح

گفتاری از رهبر انقلاب پیرامون سیاست ‌ورزی امام رضا(ع)

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به کنگره جهانی امام رضا (ع) در سال 1363 سیاست ‌ورزی این امام همام را مورد تحلیل قرار دادند.

در این پیام آمده است: مهم‌ترین چیزی که در زندگی ائمه به‌طور شایسته مورد توجه قرار نگرفته، عنصر "مبارزه حاد سیاسی" است. از آغاز نیمه دوم قرن اول هجری که خلافت اسلامی به‌طور آشکار با پیرایه‌های سلطنت آمیخته شد و امامت اسلامی به حکومت جابرانه پادشاهی بدل گشت، ائمه اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) مبارزه سیاسی خود را به شیوه‌ای متناسب با اوضاع و شرائط، شدت بخشیدند. این مبارزه بزرگ‌ترین هدفش تشکیل نظام اسلامی و تأسیس حکومتی بر پایه امامت بود.

تاریخ نتوانسته است ترسیم روشنی از دوران ده‌ساله زندگی امام هشتم در زمان هارون و بعد از او در دوران پنج‌ساله جنگ‌های داخلی میان خراسان و بغداد به ما ارائه کند، اما به تدبر می‌توان فهمید که امام هشتم در این دوران همان مبارزه درازمدت اهل‌بیت را که در همه اعصار بعد از عاشورا استمرار داشته با همان جهت‌گیری و همان اهداف ادامه می‌داده است.

اکنون جای آن است که به اختصار، حادثه ولیعهدی را مورد مطالعه قرار دهیم. در این حادثه امام هشتم علی‌بن‌موسی‌الرضا در برابر یک تجربه تاریخی عظیم قرار گرفت و در معرض یک نبرد پنهانی سیاسی که پیروزی یا ناکامی آن می‌توانست سرنوشت تشیع را رقم بزند، واقع شد. مأمون از دعوت امام هشتم به خراسان چند مقصود عمده را تعقیب می‌کرد:

اولین و مهم‌ترین آن‌ها، تبدیل صحنه‌ی مبارزات حاد انقلابی شیعیان به عرصه فعالیت سیاسی آرام و بی‌خطر بود. همان‌طور که گفتم شیعیان در پوشش تقیه، مبارزاتی خستگی‌ناپذیر و تمام نشدنی داشتند،این مبارزات که با دو ویژگی همراه بود، تأثیر توصیف‌ناپذیری در برهم زدن بساط خلافت داشت، آن دو ویژگی، یکی مظلومیت بود و دیگری قداست... با این کار مأمون آن دو ویژگی مؤثر و نافذ را نیز از گروه علویان می‌گرفت زیرا جمعی که رهبرشان فرد ممتاز دستگاه خلافت و ولیعهد پادشاه مطلق‌العنان وقت و متصرف در امور کشور است نه مظلوم است و نه آن‌چنان مقدس.

دوم: تخطئه مدعای تشیع مبنی بر غاصبانه بودن خلافت‌های اموی و عباسی و مشروعیت دادن به این خلافت‌ها بود.

سوم: این‌که مأمون با این کار، امام را که همواره یک کانون معارضه و مبارزه بود، در کنترل دستگاه‌های خود قرار می‌داد و به‌جز خود آن حضرت، همه سران و گردن‌کشان و سلحشوران علوی را نیز در سیطره خود در می‌آورد.

چهارم: این‌که امام را که یک عنصر مردمی و قبله امیدها و مرجع سؤال‌ها و شکوه‌ها بود در محاصره مأموران حکومت قرار می‌داد و رفته‌رفته رنگ مردمی بودن را از او می‌زدود و میان او مردم و سپس میان او و عواطف و محبت‌های مردم فاصله می‌افکند.

هدف پنجم این بود که با این کار برای خود وجهه و حیثیتی معنوی کسب می‌کرد. طبیعی بود که در دنیای آن روز همه او را بر این‌که فرزندی از پیغمبر و شخصیت مقدس و معنوی را به ولیعهدی خود برگزیده و برادران و فرزندان خود را از این امتیاز محروم ساخته است ستایش کنند و همیشه چنین است که نزدیکی دین‌داران به دنیاطلبان از آبروی دین‌داران می‌کاهد و بر آبروی دنیاطلبان می‌افزاید.

ششم آن‌که در پندار مأمون، امام با این کار، به یک توجیه‌گر دستگاه خلافت بدل می‌گشت. بدیهی است شخصی در حد علمی و تقوائی امام با آن حیثیت و حرمت بی‌نظیری که وی به‌عنوان فرزند پیامبر در چشم همگان داشت، اگر نقش توجیه حوادث را در دستگاه حکومت برعهده می‌گرفت هیچ نغمه‌ی مخالفی نمی‌توانست خدشه‌ای بر حیثیت آن دستگاه وارد سازد. این همان حصار منیعی بود که می‌توانست همه‌ی خطاها و زشتی‌های دستگاه خلافت را از چشم‌ها پوشیده بدارد.

اکنون به تشریح سیاست‌ها و تدابیر امام علی‌بن‌موسی‌الرضا در این حادثه می‌پردازیم:
1- هنگامی‌که امام را از مدینه به خراسان دعوت کردند آن حضرت فضای مدینه را از کراهت و نارضائی خود پرکرد، به‌طوری‌که همه‌کس در پیرامون امام یقین کردند که مأمون با نیت سوء حضرت را از وطن خود دور می‌کند. امام بدبینی خود به مأمون را با هر زبان ممکن به همه‌ی گوش‌ها رساند. در وداع با حرم پیغمبر، در وداع با خانواده‌اش هنگام خروج از مدینه، در طواف کعبه که برای وداع انجام می‌داد، با گفتار و رفتار، با زبان دعا و زبان اشک، بر همه ثابت کرد که این سفر، سفر مرگ اوست. همه کسانی که باید طبق انتظار مأمون نسبت به او خوش‌بین و نسبت به امام به خاطر پذیرش پیشنهاد او بدبین می‌شدند در اولین لحظات این سفر دل‌شان از کینه مأمون که امام عزیزشان را این‌طور ظالمانه از آنان جدا می‌کرد و به قتلگاه می‌برد لبریز شد.

2- هنگامی‌که در مرو پیشنهاد ولایت‌عهدی آن حضرت مطرح شد، حضرت به شدت استنکاف کردند و تا وقتی مأمون صریحاً آن حضرت را تهدید به قتل نکرد آن را نپذیرفتند. این مطلب همه‌جا پیچید که علی‌بن‌موسی‌الرضا ولیعهدی و پیش از آن خلافت را که مأمون به او با اصرار پیشنهاد کرده بود نپذیرفته است. دست‌اندرکاران امور که به ظرافت تدبیر مأمون واقف نبودند ناشیانه عدم قبول امام را همه‌جا منتشر کردند، حتی فضل‌بن‌سهل در جمعی از کارگزاران و مأموران حکومت گفت من هرگز خلافت را چنین خوار ندیده‌ام، امیرالمؤمنین آن را به علی‌بن‌موسی‌الرضا تقدیم می‌کند و علی‌بن‌موسی دست رد به سینه‌ی او می‌زند.

3- با این همه علی‌بن‌موسی‌الرضا فقط بدین شرط ولیعهدی را پذیرفت که در هیچ‌یک از شئون حکومت دخالت نکند و به جنگ و صلح و عزل و نصب و تدبیر امور نپردازد و مأمون که فکر می‌کرد فعلاً در شروع کار این شرط قابل تحمل است و بعدها به تدریج می‌توان امام را به صحنه فعالیت‌های خلافتی کشانید، این شرط را از آن حضرت قبول کرد. روشن است که با تحقق این شرط، نقشه‌ی مأمون نقش برآب می‌شد و بیشترین هدف‌های او نابرآورده می‌گشت.

4- اما بهره‌برداری اصلی امام از این ماجرا بسی از اینها مهم‌تر است: امام با قبول ولیعهدی، دست به حرکتی می‌زند که در تاریخ زندگی ائمه پس از پایان خلافت اهل بیت در سال چهلم هجری تا آن روز و تا آخر دوران خلافت بی‌نظیر بوده است و آن برملا کردن داعیه‌ی امامت شیعی در سطح عظیم اسلام و دریدن پرده غلیظ تقیه و رساندن پیام تشیع به گوش همه مسلمان‌هاست. تریبون عظیم خلافت در اختیار امام قرار گرفت و امام در آن سخنانی را که در طول یکصد و پنجاه سال جز در خفا و با تقیه و به خصیصین و یاران نزدیک گفته نشده بود به صدای بلند فریاد کرد و با استفاده از امکانات معمولی آن زمان که جز در اختیار خلفا و نزدیکان درجه یک آن‌ها قرار نمی‌گرفت آن را به گوش همه رساند.

5- درحالی‌که مأمون امام را جدا از مردم می‌پسندید و این جدائی را در نهایت وسیله‌ای برای قطع رابطه‌ی معنوی و عاطفی میان امام و مردم می‌خواست، امام در هر فرصتی خود را در معرض ارتباط با مردم قرار می‌داد، با این‌که مأمون آگاهانه مسیر حرکت امام از مدینه تا مرو را به طرزی انتخاب کرده بود که شهرهای معروف به محبت اهل بیت مانند کوفه و قم در سر راه قرار نگیرند. امام در همان مسیر تعیین شده، از هر فرصتی برای ایجاد رابطه‌ی جدیدی میان خود و مردم استفاده کرد. در اهواز آیات امامت را نشان داد، در بصره خود را در معرض محبت دل‌هائی که با او نامهربان بودند قرار داد، در نیشابور حدیث سلسلةالذهب را برای همیشه به یادگار گذاشت و علاوه بر آن نشانه‌های معجزه‌آسای دیگری نیز آشکار ساخت و در جابه‌جای این سفر طولانی فرصت ارشاد مردم را مغتنم شمرد، در مرو که سر منزل اصلی و اقامت‌گاه خلافت بود هم هرگاه فرصتی دست داد حصارهای دستگاه حکومت را برای حضور در انبوه جمعیت مردم شکافت.

6- نه تنها سرجنبانان تشیع از سوی امام به سکوت و سازش تشویق نشدند بلکه قرائن حاکی از آن است که وضع جدید امام موجب دل‌گرمی آنان شد و شورش‌گرانی که بیشترین دوران‌های عمر خود را در کوه‌های صعب‌العبور و آبادی‌های دوردست و با سختی و دشواری می‌گذراندند با حمایت امام علی‌بن‌موسی‌الرضا حتی مورد احترام و تجلیل کارگزاران حکومت در شهرهای مختلف نیز قرار گرفتند.

مأمون نه تنها با حضور او نتوانسته معارضان شیعی خود را به خود خوشبین و دست و زبان تند آنان را از خود و خلافت خود منصرف سازد بلکه حتی علی‌بن‌موسی مایه‌ی امان و اطمینان و تقویت روحیه آنان نیز شده است، در مدینه و مکه و دیگر اقطار مهم اسلامی نه فقط نام علی‌بن‌موسی به تهمت حرص بدنیا و عشق به مقام و منصب از رونق نیفتاده بلکه حشمت ظاهری بر عزت معنوی او افزوده شده و زبان ستایش‌گران پس از ده‌ها سال به فضل و رتبه معنوی پدران مظلوم و معصوم او گشوده شده است. کوتاه سخن آن‌که مأمون در این قمار بزرگ نه تنها چیزی بدست نیاورده که بسیاری چیزها را از دست داده و در انتظار است که بقیه را نیز از دست بدهد. این‌جا بود که مأمون احساس شکست و خسران کرد و در صدد بر آمد که خطای فاحش خود را جبران کند و خود را محتاج آن دید که پس از این همه سرمایه‌گذاری سرانجام برای مقابله با دشمنان آشتی‌ناپذیر دستگاه‌های خلافت یعنی ائمه اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) به همان شیوه‌ای متوسل شد که همیشه گذشتگان ظالم و فاجر او متوسل شده بودند، یعنی قتل.

بدیهی است قتل امام هشتم پس از چنان موقعیت ممتاز به آسانی میسور نبود. قرائن نشان می‌دهد که مأمون پیش از اقدام قطعی خود برای به شهادت رساندن امام به کارهای دیگری دست زده است که شاید بتواند این آخرین علاج را آسان‌تر به کار برد، شایعه‌پراکنی و نقل سخنان دروغ از قول امام از جمله این تدابیر است، به گمان زیاد این‌که ناگهان در مرو شایع شد که علی‌بن‌موسی همه مردم را بردگان خود می‌داند جز با دست‌اندرکاری عمال مأمون ممکن نبود.

هنگامی‌که ابی‌الصلت این خبر را برای امام آورد حضرت فرمود: "بار الها، ای پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین تو شاهدی که نه من و نه هیچ یک از پدرانم هرگز چنین سخنی نگفته‌ایم و این یکی از همان ستم‌هائی است که از سوی اینان به ما می‌شود."

تشکیل مجالس مناظره با هر آن کسی که کمتر امیدی به غلبه او بر امام می‌رفت نیز از جمله همین تدابیر است. هنگامی‌که امام، مناظره کنندگان ادیان و مذاهب مختلف را در بحث عمومی خود منکوب کرد و آوازه دانش و حجت قاطعش در همه جا پیچید، مأمون در صدد برآمد که هر متکلم و اهل مجادله‌ای را به مجلس مناظره با امام بکشاند، شاید یک نفر در این بین بتواند امام را مجاب کند. البته چنان که می‌دانیم هر چه تشکیل مناظرات ادامه می‌یافت قدرت علمی امام آشکارتر می‌شد و مأمون از تأثیر این وسیله نومیدتر.

در آخر چاره‌ای جز آن نیافت که به دست خود و بدون هیچ‌گونه واسطه‌ای امام را مسموم کند و همین کار را کرد و در ماه صفر دویست و سه هجری یعنی قریب دو سال پس از آوردن آن حضرت از مدینه به خراسان و یک سال و اندی پس از صدور فرمان ولیعهدی به نام آن حضرت دست خود را به جنایت بزرگ و فراموش نشدنی قتل امام آلود.




رهروان شهادت ::: سه شنبه 88/11/27::: ساعت 7:24 صبح

جنبش سبز به تاریخ پیوست+گزارش تصویری
تکمیلی:موسوی همان آغاز با پوشش پارچه‌ای گریخت
اسب تروا توخالی از آب درآمد

راهپیمایی 22 بهمن در حالی با سخنرانی رییس جمهوری و حضور میلیونی مردم ایران برگزار شد که سبزها از چندین روز قبل تبلیغات وسیعی را برای حضور و ایجاد اغتشاش در مسیرهای راهپیمایی کلید زده بودند.

به گزارش رجانیوز علی رغم برنامه ریزی های گسترده ای که این جریان برای برهم زدن نظم برنامه داشتند، با حضور گسترده مردم از ایجاد اغتشاش بازماندند. مطابق طراحی های انجام شده قرار بود با مدل اسب تروا سبزها میدان آزادی تهران را به صورت کاملا آرام و بدون نمادهای سبز تسخیر کنند(!) و بعد در میان برنامه با هماهنگی ضمن استفاده از پوشش های سبز و نمادهای سبز با شعارهای پی در پی برنامه را به نفع خود مصادره کنند؛ به گونه ای که صدای شعارهای آنها از بلندگو نیز به گوش برسد.

سبزها در عین حال از مدت ها قبل مسیرهای مختلفی را برای حضورهای خیابانی خود معرفی کرده بودند. این همه البته از جنس همان رویاهای کودکانه بود که شعار "ما بی شماریم!" را هم برای کسب روحیه مورد توجه قرار می داد.

حضور یک پارچه و گسترده مردم در خیابان های شهرها و استان های کشور اما جایی برای عرض اندام اغتشاشگران باقی نگذاشت. میرحسین موسوی که پیش تر عدم حضورش در راهپیمایی 13 آبان انتقادات گسترده ای را در میان سبزها موجب شده بود، این بار نیز ترجیح داد تا به کارهای شخصی خود برسد(!) و همراهانش را واگذارد. این همه در حالی است که برخی از او با عنوان رهبر عافیت‏طلب یاد کرده اند که در شرایط حساس در صحنه حاضر نمی شود و تنها با شعار و بیانیه دیگران را به حضور دعوت می کند.

پیش از این صادق زیباکلام در مورد عدم حضور میرحسین در راهپیمایی 13 آبان گفته بود:«فکر می کنم خود میرحسین موسوی با صدور بیانیه ای علت عدم حضورش در راهپیمایی 13آبان را تبیین نماید.» این در حالی بود که برخی حامیان او کوشیدند تا با طرح موضوع در حصر بودن او بر عدم حضورش صحه بگذارند. این همه البته همان زمان با واکنش حسین کروبی مواجه شد. فرزند مهدی کروبی طی مصاحبه ای که فایل صوتی آن هم منتشر شد، با رد در حصر بودن میرحسین گفت:«نباید به ملت دروغ گفت و در واقع او شهامت حضور در راهپیمایی 13آبان را نداشت.

در عین حال حضور خاتمی و کروبی نیز در جمع مردم با واکنش گسترده آنها مواجه شد، به گونه ای که مردم این دو را با شعار "مرگ بر منافق" و "مرگ بر ضد ولایت فقیه" بدرقه کردند و آنان را مجبور کردند که با ماشین فرار کنند. این در حالی است که کروبی در نمایشگاه مطبوعات و استان قزوین نیز با واکنش مردم مواجه شده بود. اعتراضات مردمی به گونه ای بود که کروبی را از بازدید از نمایشگاه منصرف کرد و فرار او از قزوین را موجب شد.

مردم به حضور هاشمی رفسنجانی در راهپیمایی نیز واکنش نشان دادند و با شعار "هاشمی، هاشمی، بصیرت، بصیرت" از او استقبال کردند.

با وجود تلاش های گسترده اقلیت معدود آشوبگر، راهپیمایی با نظم کامل برگزار شد و تلاش های گسترده سبزهای بی شمار(!) در حالی که پیش بینی می شد سلطنت طلب ها و اپوزیسیون حضوری ویژه در این برنامه داشته باشند، تنها در حد اجتماعات محدود و درگیری های پراکنده خلاصه شد.

همراه با مردم قم حضور مراجع عظام تقلید نیز چشمگیر بود به گونه‌ای که آیت‌الله نوری همدانی، آیت‌الله مکارم شیرازی، آیت‌الله جوادی آملی، آیت‌الله ملکوتی، آیت‌الله امینی، آیت‌الله استادی و... در رأس این راهپیمایی وحدت آفرین حضور داشتند.

به نظر می رسد اکنون حضور ملت در مراسمی که با سخنرانی رییس جمهور برگزار شد، حجتی بوده باشد برای مسئولین در برخورد بدون مسامحه با سران فتنه و این همه طبیعتا به معنی پیوستن جنبش سبز(!) به تاریخ است.

تکمیلی:

میرحسین موسوی که درصدد ورود به میان جمع راهپیمایان بود با مشاهده حجم انبوه جمعیت و ترس از مواجهه آنان، با انداختن پوشش بر روی سر و هیئتی ناشناس از صحنه گریخت.

به گزارش رجانیوز میرحسین که تصمیم داشت به جمع مردم بپیوندد، همان آغاز با شعارها و واکنش مردم مواجه شد که در نهایت فرار را برقرار ترجیح داد.میرحسین موسوی ساعت 11 امروز به قصد شرکت در راهپیمایی 22 بهمن از خیابان رودکی عازم راهپیمایی بود که پس از مشاهده حضور میلیونی مردم به سمت یکی از کوچه‌های این خیابان به نام بن‌بست مصطفی رفته و در یکی از کوچه های این خیابان متواری و پنهان شد.

برپایه این گزارش که فارس جزئیاتی از آن را منتشر کرده است، وی تا ساعت دو و نیم بعد از ظهر امروز خود را در این منزل پنهان کرد. تیم حفاظتی وی پس از مشاهده خلوتی خیابان‌ها و عدم حضور مردم او را تحت مراقبت




رهروان شهادت ::: سه شنبه 88/11/27::: ساعت 7:22 صبح

با تاکید بر کاهش رابطه کشورمان با دولت انگلیس؛
کوثری: سفارت انگلیس منبع اطلاعاتی آمریکایی‌ها در ایران است

خبرگزاری فارس: نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه نامه سفیر انگلیس مبنی بر عدم کاهش رابطه با دولت متبوعش از موضع ضعف است، گفت که آمریکا و صهیونیست‌ها از طریق سفارت انگلیس در تهران اطلاعات خود را تامین می‌کنند.


اسماعیل کوثری نماینده مردم تهران و نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی که پیرامون کاهش روابط ایران با دولت انگلیس و نیز نامه نگاری سفیر انگلیس در تهران با خبرنگار پارلمانی فارس گفت‌وگو می‌کرد، اظهار داشت: مجلس در زمینه دخالت بی جای انگلیس به ویژه سفارت خانه این کشور در حوادث پس از انتخابات، تصمیم گیری قاطعی مبنی بر کاهش و تقلیل روابط با این کشور در همه ابعاد گرفت.
وی با بیان اینکه تصمیم مجلس مبنی بر کاهش و تقلیل روابط با دولت ایران در همه ابعاد سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و فرهنگی اقدامی کارشناسی شده است، خاطر نشان کرد: این موضوع با رایزنی‌های مختلف با وزارتخانه‌های مرتبط در کمیسیون امنیت ملی مجلس صورت گرفته و قرار است به هیئت رئیسه مجلس ارائه ‌شود.

* نامه سفیر انگلیس مبنی بر عدم کاهش رابطه با دولت متبوعش از موضع ضعف است

کوثری نامه نگاری سفیر انگلیس در تهران مبنی بر عدم کاهش روابط با دولت متبوعش را پیش دستی عنوان کرد و گفت: نامه سفیر انگلیس به رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس مبنی بر عدم کاهش رابطه با انگلیس اقدامی از موضع ضعف بود که بیانگر وابستگی دولت انگلیس به ایران است.
وی علت نگرانی شدید مسئولان دولت انگلیس در طرح کاهش روابط ایران با این کشور را وابستگی آنان در برخی ابعاد به کشورمان دانست.
نائب رئیس کمیسیون امنلیت ملی و سیاست خارجی مجلس تاکید کرد که از بعد اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی اطلاعات خود را از سفارت خانه انگلیس می‌گیرد و در امور سیاسی و فرهنگی سفارتخانه این کشور به دخالت در مسائل داخلی کشورمان می‌پردازند.

* باید دست انگلیس را به طور کامل از کشورمان قطع کنیم

وی دخالت انگلیس در کشورمان را ریشه در تاریخ به ویژه دوره پهلوی دانست و گفت که باید دست انگلیس را به طور کامل از کشورمان قطع کنیم.
کوثری دخالت‌های مکرر و گستاخانه دولت انگلیس در امور داخلی کشورمان را کاملا مشهود دانست و گفت: راه اندازی شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی و نیز گسترش برنامه‌های این شبکه و رادیو بی بی سی فارسی و نیز حضور برخی از افراد مرتبط با سفارت خانه این کشور در ایران در حوادث پس از انتخابات از جمله مصادیق دخالت این کشور در امور داخلی‌مان است.
وی ادعای سفیر انگلیس در تهران مبنی بر عدم دخالت کشورش در امور داخلی ایران را دروغ و از اساس کذب خواند و گفت: همواره برخی از مسئولین با ساده انگاری این گونه ادعاها را باور کرده در حالی که دخالت انگلیس در مسائل کشورمان کاملا مشهود است.

* برخی مخالفان کاهش رابطه با انگلیس در این کشور منافع دارند

نمانیده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نگرانی برخی افراد داخلی در کاهش روابط کشورمان با دولت انگلیس را ناشی از داشتن منافع آنان در این کشور عنوان کرد و افزود: کمیسیون امنیت ملی و سیاسی خارجی مجلس نظر کارشناسی در خصوص کاهش رابطه با دولت انگلیس را بیان کرد و از این پس مجلس و نیز مسئولان سیاست خارجی در این خصوص نظر خود را اعلام خواهند کرد.
وی در بخش پایانی سخنان خود به ادعای سفیر انگلیس مبنی بر اینکه "کاهش روابط کشورمان با دولت متبوعش موجب ضرر هر دو کشور می‌شود "، واکنش نشان داد و گفت: کاهش روابط با دولت انگلیس قطعا به نفع ما است.




رهروان شهادت ::: سه شنبه 88/11/27::: ساعت 7:20 صبح

بازتاب سردرگمی و شکست سنگین فتنه گران در راهپیمایی 50 میلیون نفری
مجله آمریکایی فارین‌پالسی: حباب جنبش سبز در 22 بهمن ترکید

خبرگزاری فارس: یک مجله آمریکایی با اشاره به حماسه دهها میلیونی مردم ایران در روز 22 بهمن و شکست جنبش سبز در این حماسه نوشت: حباب جنبش سبز در 22 بهمن ترکید.


به گزارش فارس، مجله آمریکایی "فارین‌ پالسی " در گزارشی به حماسه عظیم 22 بهمن امسال اشاره کرد و تلاش‌های جنبش سبز را در این روز ناکام خواند و آن را به مثابه حبابی دانست که در این روز نهایتاً ترکید.
این مجله آمریکایی در آغاز گزارش خود با اشاره به فعالیت‌های ضد دولتی جنبش سبز اینگونه نوشت: گروهی از فعالان جنش سبز، برنامه مشخص و دقیقی برای کاری که می‌خواستند در روز 22 بهمن انجام دهند، داشتند. آنها استراتژی خود را برای این روز " اسب تروجان " نامیده بودند.
فارین پالسی نوشت: قرار بود بر اساس این استراتژی، طرفداران "میر حسین موسوی " در راهپیمایی 22 بهمن میان مردم حاضر شوند و در زمانی ‌که از قبل برنامه ریزی شده بود به یکباره با نمادهای سبز در مقابل دوربین خبرنگاران خارجی در راهپیمایی حاضر شوند.
فارین‌پالیسی سپس به شکست این جنبش در 22 بهمن اشاره کرد و نوشت: همانطور که می دانیم موفقیتی در راهپیمایی 22 بهمن به دست نیامد و این برنامه جواب نداد و این ناکامی در ذهن فعالان جنبش سبز به عنوان یک شکست نقش بست.
مجله فارین‌ پالسی در گزارش خود اینگونه نوشت: حامیان جنبش سبز همچون حبابی بودند و در روز راهپیمایی 22 بهمن این حباب ترکید و هم‌اکنون بسیاری از حامیان جنبش سبز در حال تجربه شکست شدیدی هستند.
این مجله آمریکایی نوشت: "محمد صادقی " مرد 27 ساله (ایرانی - آلمانی) که مسئولیت مدیریت صفحه "فیس بوک " میر حسین موسوی را به عهده داشت اعتراف کرده است که نمی داند که سرنوشت اعتراضات در آینده چه خواهد بود و در حالیکه مدعی شد که همیشه توانسته بود یک قدم از اتفاقاتی که قرار است رخ دهد جلو باشد ولی حالا سر درگم است.
بر اساس این گزارش، او صفحه مربوط به میرحسین را ژانویه سال گذشته ایجاد کرده بود، زمانی که حتی میرحسین کاندیداتوری خود را هنوز رسما اعلام نکرده بود. طی تنها چند ماه این صفحه توانست نظر عده‌ای از طرفداران و نزدیکان موسوی را به خود جلب کرد و صادقی توانست از این طریق، تمایل خود را برای همکاری و ارائه مشاوره به موسوی در انتخابات به میرحسین و اطرافیان او منتقل کند.
گزارش فوق افزود: صادقی تصمیم گرفت مسئولیت خود را در این وب‌سایت اجتماعی انجام دهد و این رقابت تبلیغاتی را به طور مستقل و تحت نام موسوی ادامه بدهد و از این صفحه برای ایجاد فضایی برای ملاقاتها، اتاق‌های کنفرانس و انتشار بولتن‌های حامیان موسوی استفاده کرد.
مجله فارین‌پالیسی گزارش خود را اینگونه ادامه داد: وی از طریق صفحه‌ای که اداره آن را برعهده داشت، توانست نقش کلیدی در گسترش مبارزات [ضد دولتی] شبانه که مخالفان به پشت بام‌های خود می‌رفتند و الله‌و اکبر می‌گفتند ایفا کند و اعتراضات عاشورا و تاسوعا را هدایت کند.
این مجله سپس به تصورات جنبش سبز اشاره کرد و نوشت که صادقی اعتراف کرده است که او و حامیان جنبش سبز تنها قرار بوده است تا از این صفحه فیس بوک تا روز 22 بهمن استفاده کنند و تصور می کردند تا آن موقع قدرت جنبش سبز به اندازه ای قوی می شود و می توانند مشروعیت نظام را به اندازه‌ای تضعیف کنند که سران جنبش سبز بتوانند با حکومت وارد مذاکره شوند و دیگر احتیاجی به ادامه اعتراضات نخواهد بود اما هم‌اکنون صادقی روزهای تاریکی را [برای جنبش سبز] در آینده می‌بیند.
بر اساس این گزارش، صادقی اعتراف کرده است با وجود آنکه فعالان جنبش سبز را در صفحه فیس‌بوک هدایت می‌کرده است اما نمی‌داند که چه تعداد از مراجعه‌کنندگان این صفحه داخلی و چه تعداد از خارج از کشور ایران بوده‌اند اما آمار رسمی نشان‌ می‌دهد که تعداد زیادی از مراجعه‌کنندگان این صفحه از خارج کشور ایران بودند.
فارین‌پالسی با اشاره به ناامیدی جنبش سبز در 22 بهمن تلاش خود را به حامیان جنبش سبز در خارج از کشور متمرکز کرد و نوشت: موثرترین کاری که فعالان خارج از کشور می‌توانند انجام دهند، این است که بر دولت‌های کشورهایی که در آنجا اقامت دارند فشار بیاورند تا توجه دولت‌های این کشورها را به جنبش سبز در ایران جلب کنند.




رهروان شهادت ::: سه شنبه 88/11/27::: ساعت 7:19 صبح

   1   2   3   4   5   >>   >
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 6


بازدید دیروز: 2


کل بازدید :144895
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<