طی حکمی از سوی رییس سازمان بسیج مستضعفین سردار سرتیپ علی فضلی به سرپرستی کل کاروانهای راهیان نور منصوب شد

به گزارش جوان، در حکم سردار سرتیپ بسیجی محمدرضا نقدی، رییس سازمان بسیج مستضعفین خطاب به سردار فضلی با اشاره با اینکه پرچمدار کاروانهای راهیان نور 89-88 شهیدان بزرگوار « سرلشکر خلبان مصطفی اردستانی» و« سرلشکر خلبان پاسدارمهدی زین الدین» می باشند و کتاب راهیان نور امسال نیز کتاب ارزشمند وغنی «دسته یک» نوشته اصغر کاظمی معرفی شده اظهار امیدواری شده است: راویان عزیز و دستگاههای فرهنگی برای معرفی هرچه بهتر و برجسته تر آثار و افکار این شهیدان وترویج این کتاب باارزش تلاش شایسته به عمل آید.

سردار نقدی همچنین در این حکم از دستگاهها و نهادهای دولتی و مردمی دعوت کرده است با خدمات رسانی روان و مؤثر به زائران در طول مسیر و در منطقه ، شرایط آرامش و آسایش زائران عزیر را مهیا سازند.

گفتنی است سردار سرتیپ علی فضلی چهره ماندگار دوران پرافتخار دفاع مقدس ، هم اکنون با حفظ سمت جانشینی ریاست سازمان بسیج مستضعفین را به عهده دارند.

گروه سیاسی- محمد مهدی تهرانی:«از ابتدای کار مجلس می دانستیم که اصلاح قانون انتخابات مجلس مهمترین کار ما در آن دوره قانونگذاری است. این نکته به کرات در جلسات فراکسیون مشارکت مطرح شده بود و برخی دوستان از جمله خود بنده در مصاحبه ها روی آن تأکید کرده بودند.» احمد شیرزاد

حدود 7 سال از آن روزها می گذرد؛ مشارکتی هایی که بعدها برای اغتشاشات سند راهبردی نوشتند و از ضرورت تغییر ساختار حقیقی و حقوقی در کوتاه مدت و میان مدت سخن گفتند، آن روزها تمام سودایشان در لوایحی بروز و ظهور داشت که به عنوان عصاره همه تلاش های اصلاحاتیان شناخته می شد. در واقع از همان آغاز یک و تنها یک استراتژی وجود داشت اما هر روز تاکتیکی جدید و به فراخور ایام برای آن تعریف شد.

به گزارش رجانیوز اصلاح طلبان برای مصادره قدرت می بایست از موانع حاضر عبور می کردند؛ سند راهبردی جبهه مشارکت در واقع تبیینی جامع و حایز اهمیت بود از مراحل عبور از این موانع. حزب، استراتژی خود را در سه مرحله مهم مطرح کرده بود:«1-کوتاه مدت: مقابله با ساختار حقیقی 2- میان مدت: تغییر ساختار حقوقی 3- بلند مدت: مردم سالاری تمام عیار.»

بیان ساده این همه را شاید بتوان این گونه شرح داد: مرحله اول عبور از احمدی نژاد بود، مرحله دوم عبور از شورای نگهبان و قانون اساسی و مرحله سوم حمله به رهبری و محدود کردن اختیارات ولی فقیه.

این همه ترجمان یک پازل معنی دار بود که برخی آگاهانه و برخی ناآگاهانه باید قطعات آن را تکمیل می کردند تا هدف غایی اتاق فکر مشارکتی ها حاصل شود. پازلی که از همان سال های اصلاحات هم به شکلی مشابه وجود داشت، اما سوم تیر با مشکلات دوچندان مواجه شد و چندین سنگر به عقب نشست. اصلاح طلبانی که سرمست از قدرت در فکر گام دوم منشور راهبردی کنونی یعنی مواجهه با نهادهای قانونی و قانون اساسی بودند، ظهور دولتی را به نظاره نشستند که از گفتمان امام سخن می گفت و این گونه بود که هر روز که گذشت فرستادن این گفتمان به موزه های تاریخ با چالش های جدی تری مواجه شد.

تمام تلاش ها در انتخابات دهم حول محور "نه احمدی نژاد" شکل گرفت تا گام اول سناریوی مشارکتی ها عملیاتی شود. شرایط بحرانی بود! این بخش از پازل را برخی اعضای مجمع تشخیص نیز باید کامل می کردند. این گونه بود که طرح های موسوم به وحدت ملی یکی از پس از دیگری مطرح شد. عطریانفر هم به صحنه آمد تا از نقش آفرینی هاشمی سخن بگوید و تصریح کند که او رسما مدیریت جبهه اصلاحات را بر عهده گرفته است!

قرار بود همه گرد هم بیایند. اصلاح طلبان و اصولگرایان با هم دست دوستی بدهند و در جشنی گرم و دوست داشتنی دست های اپوزیسیون را برای اداره همه جوره کشور به گرمی بفشارند. در بازی جدید قرار بود مرزها تغییر کند. اصولگرا و اصلاح طلب دیگر معنی نداشت. خارج نشینان هم که دیگر خودی بودند. اصلا ادبیات خودی و غیر خودی عمر خویش را به پدر بزرگ "وحدت" سپرده بود! دیگر همه نخودی بودند. یعنی نه خودی و نه غیر خودی! همایش سی سال قانون گذاری هم در مجلس شورای اسلامی که ریاست لاریجانی را تجربه می کرد، به اتفاق دوستان و آشنایانی نظیر عزت الله سحابی، هاشم صباغیان، علی حکمت، فضل الله صلواتی، ابراهیم بای سلامی، محمدمهدی جعفری، اعظم طالقانی، علی‌اکبر موسوی‌خوئینی و... برگزار شد تا همگان بدانند چقدر طعم "وحدت" شیرین است!

همچنینتلاش‌هایی برای شکل گیری "دولت ائتلافی"انجام شد که در نهایت بی‌نتیجه ماند. پیشنهاد آن به اصطلاح مانیفست که مورد توجه هیچ کس قرار نگرفت، این بود که نامزدهای اصولگرا و ارزشی در چارچوب طرح، وحدت کنند و یک دولت ائتلافی کارآمد و متعهد برای چهار سال آینده تشکیل بدهند و در انتخابات ریاست جمهوری هم تلاش کنند تنها یک نفر به نمایندگی از آنها به صحنه بیاید ولی بقیه هم در دولت او حضور داشته باشند.

سلسله طرح های ائتلافی با یک محتوا اما با بسته بندی جدید پشت سر هم می رسید. برخی هم به فکر "نجات ملی" بودند. همان ها که در دوره خودشان دنبال کسی می گشتند تا از بحران های روز به روز نجاتشان بدهد! همان ها که اختیارات خود را برای کار کردن کافی نمی دانستند و زانوی غم بغل گرفته بودند. تقصیر آنها نبود. اصلا با اختیارات کم نمی شد کار کرد. آنها تلاششان را کرده بودند. این رئیس جمهور جدید با همان اختیارات، معلوم نبود چگونه همه چیز را به هم ریخته بود!

بعد از شکست سلسله طرح های ائتلافی نوبت به طراحی بدل عدالتخواه احمدی نژاد رسید تا در مواجهه با او با چهره ای فراجناحی حاضر شود. او می توانست آرای اصولگرایان ناراضی ای که موسوی، را نمی پسندند، جمع کند. قطعات یک پازل خیلی دقیق در کنار هم قرار می گرفتند. کروبی هم قرار بود نقش یک چهره تندرو را بازی کند تا در کنار او موسوی،‌معتدل تر به نظر برسد.

اما همه چیز به یکباره به هم ریخت. مناظره احمدی نژاد پرده از یک بازی پشت پرده برداشت و این گونه بود که بازی به ناچار بدون توفیقی در مرحله اول وارد فاز جدیدی شد که در آن انتخابات و قانون انتخابات مورد هجمه قرار می گرفت.

سال 81 بود که خاتمی لوایح دوقلوی دولت اصلاحات را به مجلس فرستاد. یک لایحه به تعیین اختیارات رئیس جمهور مربوط می شد و دیگری به اصلاح قانون انتخابات. شیرزاد در مورد لایحه دوم این گونه توضیح می دهد:«در لایحه اصلاح قانون انتخابات مجلس نیز اصلی ترین نکته، حذف نظارت استصوابی، جلوگیری از ردصلاحیتهای بی ضابطه و پاسخگو کردن نهاد ناظر بود. امید می رفت که در صورت تصویب این قانون، تضمینی جدی برای تداوم اصلاحات از طریق رأی آزادانه مردم و دستیابی به حق تعیین سرنوشت که فی نفسه یکی از اهداف اصلاحات بود به وجود آید.»

لایحه‌ اصلاح قانون انتخابات مجلس را ابطحی که آن روز در کسوت معاون حقوقی و امور مجلس رئیس‌جمهور نقش ایفا می کرد، به مجلس برد. در مجلس نیز کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ششم به ریاست میردامادی تشکیل جلسه داد و ظرف چند دقیقه، بدون طرح نظرات مخالف و موافق لایحه را به تصویب رسانید.

خیلی زود رسانه های وابسته و ضد انقلاب به استقبال از اقدام مجلس و لایحه اصلاح قانون انتخابات شتافتند. هم زمان باب فشارها باز شد و تهدید به خروج از حاکمیت کلید خورد. عباس عبدی تصریح کرد:«در صورت تأیید نشدن کامل این دو لایحه، اصلاح‌طلبان از حاکمیت خارج خواهند شد؛ زیرا عملاً کاری از دست آنها برنخواهد آمد تا به مطالبات مردم پاسخ دهند. خروج از حاکمیت هم شامل استعفای دسته‌جمعی رئیس‌جمهوری و نمایندگان مجلس ششم است.»

حجاریان هم با اشاره به موضع خاتمی در مورد این لوایح تاکید کرد:«اگر خط قرمزش را بشکنند، ادامه نخواهد داد و با رد لوایح دوگانه، خاتمی از رئیس‌جمهوری کناره‌گیری خواهد کرد.»

در نهایت اما شورای نگهبان این لایحه را در 39 مورد خلاف قانون اساسی و در 7 مورد خلاف شرع تشخیص داد و آن را رد کرد. کمیسیون های سه گانه مجلس، دولت و شورای نگهبان هم نتوانستند کاری از پیش ببرند و این گونه بود که با توجه به زمان محدود باقی مانده از مجلس ششم این لوایح عملا به حاشیه رفت تا با رد صلاحیت برخی داوطلبان انتخابات مجلس هفتم باب تحصن و استعفا در مجلس شورای اسلامی باز شود.

سال ها گذشت و اصلاحات از اتوپیای خود بی نصیب ماند تا اینکه نوبت به انتخابات دهم رسید و زمان برای مقدمه چینی های لازم فراهم شد. مقصود اصلی از بحث تقلب اثبات ناکارآمدی ساختارهای کنونی بود. می بایست وضعیت حاکم به چالش کشیده می شد تا بتوان طراحی راهکارهای جایگزین را در پیش گرفت.

و اکنون از پس تمام ماههای پر التهاب بعد از انتخابات بدون توفیق در فاز اول، نوبت به بخش دوم سناریوی سند راهبردی اصلاحات رسیده است. بهانه لازم برای در دستور کار قرار دادن بحث انتخابات در مجمع تشخیص نامه سال 87 پورمحمدی برای اصلاح برخی مسائل قانونی انتخابات در مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. نامه ای که با موافقت رهبر انقلاب به مجمع تشخیص رفت اما به جای رفع مشکلات مد نظر پورمحمدی به فرصتی برای تغییر ساز و کار انتخابات و اعمال نظرهای هدفمند بدل شد.

این گونه بود که به گفته اکبر ترکان مشاور حسن روحانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام طرح "کمیسیون ملی انتخابات" یا همان افغانیزه کردن انتخابات با پیشنهاد او در دستور کار مجمع قرار گرفت.

این طرح که می توان آن را دور زدن شورای نگهبان دانست توسط همان حلقه هایی دنبال شد که پیشتر در طرح "نه احمدی نژاد" با هم متحد شده بودند.

مطابق بند 4 از فصل «ساماندهی اجرا» در طرح 28 ماده ای یاد شده؛«کمیسیون ملی انتخابات» مسئولیت برگزاری انتخابات، بررسی صلاحیت داوطلبان، کنترل و نظارت بر تبلیغات و هزینه های انتخاباتی و انجام بازرسی و رسیدگی به شکایات را برعهده خواهد داشت.

بند 5 طرح پیشنهادی البته نقشی را هم شاید از سر ناچاری برای شورای نگهبان در نظر گرفته است و یکی از اعضای آن را به عنوان عضو ناظر و بدون حق رای(!) جزو ترکیب کمیسیون ملی انتخابات قلمداد کرده.

این همه در واقع یک پازل است. پازلی که می بایست بخش هایی از آن آگاهانه و بخش هایی غیرآگاهانه تکمیل شود تا منافع اتاق فکر جبهه مشارکت از آن بیرون بیاید. بعد از طی دو مرحله اول سند راهبردی است که زمینه برای مرحله سوم یعنی هجمه به رهبری مهیا خواهد شد و اکنون تمام تلاش ها بر دو مرحله نخست متمرکز است.

نقش آفرینی برخی چهره ها و جریان ها در برهه های مختلف اجرایی شدن این سناریو محل توجه است. این گونه است که با تبیین برخی تطابق ها می توان از علل سر در آوردن طرحی مشابه لوایح دوقلو از مجمع تشخیص مصلحت نظام سخن گفت؛ عللی که در نوع خود قابل تأمل است.

به گزارش فارس، پایگاه اینترنتی کانترپانچ در مقاله‌ای به قلم پاتریک بیوکنان (Patrick J. Buchanan) نوشت: جمهوریخواهانی که در حال شمارش کرسی‌هایی هستند که پاییز امسال به دست خواهند آورد، باید توجه داشته باشند که "اوباما " هنوز یک برگ برنده در دست دارد که آن را رو نکرده است.
به ادعای نویسنده برگ برنده اوباما آغاز جنگ با ایران است؛ وی در این‏باره ابراز داشت: اگر اوباما اعلام کند که ما به اندازه کافی در مورد برنامه هسته‌ای ایران مذاکره کرده‌ایم و تحریم‌هایی که در سال 2008 قول داده بود را اعمال کند، آمریکا در مسیری قرار خواهد گرفت که سرانجامی به جز جنگ ندارد. چرا که به اعتقاد وی "اگر این جنگ اتفاق بیافتد، این پایانی بر رویاهای حزب جمهوری‌خواه مبنی بر در اختیار گرفتن چند کرسی بیشتر در مجلس نمایندگان و سنا خواهد بود. "
وی در ادامه به لایحه‏ای که "هری رید " (Harry Reid) به سنا برده اشاره کرده و نوشته است: هری رید به خوبی می‌داند که با جنگ با ایران می‌تواند انتخاب دوباره خود را تضمین کند. چندی پیش هری رید لایحه‌ای را به سنا برد که به موجب آن این فرآیند سرعت بیشتری به خود می‌گیرد. طبق مصوبه 2799 سنا هر شرکتی که به ایران صادرات بنزین داشته باشد با جریمه‌های سنگین مواجه خواهد شد.
وی سپس با بیان این جمله که ممنوعیت از ورود نفت و یا گاز به داخل یک کشور به مثابه آغاز جنگ است، به ذکر چند نمونه تاریخی در این زمینه پرداخته است: در 1941، آمریکا دارایی‌های ژاپن را بلوکه کرد، چراکه آمریکا مدعی شده بود ژاپن پول نفتی را که از آمریکا خریداری کرده نپرداخته است. آمریکا با این شیوه قصد داشت ژاپن را تحت فشار قرار دهد تا از امپراطوری خود عقب نشینی کند و یا تنها از منابع نفتی در دسترس خود در خاور دور استفاده کند. تنها قدرتی که قادر بود امپراطوری ژاپن و اقدامات آن در خاور دور را تحت تاثیر قرار دهد "ناوگان پاسیفیک " آمریکا در بندر "پرل هاربر " (Pearl Harbor) بود.
"جمال عبدالناصر " مصری در 1967 تهدید کرد که تنگه "تیران " (Tiran) در حد فاصل بین "دریای سرخ " (Red Sea) و "خلیج عقبه " (Gulf of Aqaba) را به روی کشتی‌هایی که به سمت "الات " (Elath) در سرزمین‌های اشغالی می‌روند خواهد بست. این کار باعث می‌شد تا 95 درصد از میزان نفت صادراتی به رژیم صهیونیستی کم شود. و پاسخ اسرائیل در این زمینه چه بود؟ یک جنگ تمام عیار با مصر که نیروی هوایی مصر را به کلی نابود کرد و نیروهای خود را در "شرم الشیخ " و تنگه تیران مستقر کرد.
وی سپس با طرح این سوال که آیا رید و همکاران او درصدد بودند تا قدرت چانه‌زنی اوباما را بالا ببرند؟ نوشته است: خلاف این قضیه درست است. با اصرار بر تحمیل تحریم‌های بیشتر علیه ایران و نابود کردن مسیر مذاکرات و شروع جنگی دیگر، سنا به دنبال این است که اوباما را تحت فشار قرار داده و آزادی عمل او را محدود کند - جنگ بر علیه تسهیلات هسته‌ای ایران که در دسامبر 2007 سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا اعلام کردند از سال 2003 ایران حرکت به سمت ساخت سلاح‌های هسته‌ای را متوقف کرده است.
به گفته این تحلیل‏گر غربی رهبر جمهوری‌خواه، "میچ مک کانل " (Mitch McConnell) اعلام کرده است که سنا قصد دارد تا کنترل پرونده ایران را در دست بگیرد. " اگر دولت اوباما هیچ حرکتی در قبال جمهوری اسلامی انجام ندهد، سنا باید این کار را انجام دهد. "
این نویسنده آمریکایی با بیان اینکه تحریم ایران موجب اتحاد ایرانیان خواهد شد، افزوده است: قطع صادرات بنزین به ایران مستقیما طبقه متوسط این کشور را تحت فشار قرار خواهد داد.
وی در ادامه با اشاره به گزارش‏های سرویس‏های اطلاعاتی آمریکا مبنی بر صلح‏آمیز بودن فعالیت‏های هسته‏ای ایران افزوده است: علیرغم تنش‌ها و هیجانات زیادی که در مورد آزمایش بمب اتم از سوی ایران ایجاد شده است، سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا همچنان معتقد هستند که تحقیقات آنها درست بوده و ایران به دنبال دستیابی به بمب نیست.
به گفته بیوکنان اورانیوم با غنای کم که در سایت "نطنز " غنی شده است و برای آزمایش یک بمب کافی است، هنوز برای غنی سازی بیشتر جهت استفاده در بمب برده نشده است. احمدی‌نژاد چند روز پیش به غرب پیشنهاد کرد که این اورانیوم را تحویل گرفته و در عوض سوخت راکتورهایشان را تحویل دهند. مراکز شناخته شده هسته‌ای ایران تحت نظارت سازمان ملل است. تعداد سانتریفیوژهای فعال در نطنز به کمتر از 4000 رسیده است.
وی در همین رابطه تاکید کرده است: اگر ایران به بمب دست یافته است، چرا "دنیس بلر " (Dennis Blair) رئیس سرویس اطلاعاتی آمریکا، نتایج گزارش سال 2007 خود را تغییر نداده است؟
این تحلیل‏گر غربی در ادامه به استقرار سیستم سپر موشکی آمریکا در خلیج فارس اشاره کرده و نوشته است: سایت‌های سپر موشکی نیز در کشورهای عربی استقرار می‌یابند. ژنرال "دیوید پترائوس " (David Petraeus) چند روز پیش هشدار داد که شلیک حتی یک موشک به سمت ایران باعث خواهد شد تا تمام مردم به طور یکپارچه به حمایت از حکومت به پا خیزند.
وی با بیان اینکه با همه این اوصاف، دوباره به طبل جنگ کوبیده می‌شود، افزوده است: "ریچارد پایپز " - نماینده جمهوری‏خواه - که یک ضمیمه آنلاین در مورد مسائل داخلی است و توسط "جروزالم پست " منتشر می شود- "چگونه ریاست جمهوری اوباما را می‌توان نجات داد: ایران را بمباران کنید " - به اوباما فشار می‌آورد که برای تغییر وجهه عمومی خود یک ژست "دراماتیک " گرفته و به عنوان یک "ایدئولوژیست " تاثیرگذار دستور حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران را صادر کند. پایپز ادامه می‌دهد که امروزه آمریکایی‌ها از جنگ حمایت می‌کنند و اگر اولین بمب شلیک شود به دور پرچم کشورشان به شادی خواهند پرداخت.
در پایان این مقاله می‏خوانیم: آیا اوباما فریب این حرفها را خواهد خورد و یک جنگ دیگر را شروع خواهد کرد؟ و به گفته پایپز محافظه‌کاران را تحقیر کرده و خود و حزب متبوعش را نجات خواهد داد؟ باید منتظر بود و دید.

به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس، نشست ماهانه جامعه اسلامی مهندسین شب گذشته با حضور سید عزت الله ضرغامی برگزار شد.
بنابراین گزارش، در این مراسم که با حضور محمدرضا باهنر دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین و نایب رئیس مجلس، امیری قائم مقام جامعه اسلامی مهندسین و اعضاء این جامعه برگزار شد، ضرغامی در ابتدای ورودش و قبل از آغاز سخنرانی از خبرنگاران و تصویربرداران صداوسیما خواست تا دوربین‌ها را جمع کرده و تصویری از سخنان وی در این مراسم منعکس نکنند.
سید عزت الله ضرغامی در این مراسم، گفت: جامعه اسلامی مهندسین تشکل ارزشمندی است که شخصیت‌های انقلابی و متهعد، شخصیت‌های علمی، دانشگاهی، سیاسی، فرهنگی و ... با تجربیات ارزشمند در طول انقلاب اسلامی این مجموعه را ایجاد کردند که پویاست و در مقاطع مختلف سیاسی کشور نقش مهمی ایفا کرده و حتما در ساختن بنای رفیع آرمانی ما می‌تواند نقش جدی‌تری ایفا کند.
وی افزود: درست است که تخصص دوستان مهندسی است اما امروز مهندسی یک مفهوم وسیع‌تری پیدا می‌کند و با توجه به عرصه و گستره مفهوم مهندسی و ظرفیت بالای آن، امروز می‌بینیم که مهندسی کلمه مانوس‌تر و قابل درکی است و علت آن هم به هویت مهندسی برمی‌گردد.
رئیس سازمان صداوسیما در ادامه اظهارداشت: در خیلی از اوقات مدل مهندسی به دلیل اینکه مفهوم‌سازی می‌کند، یک مسیر عقلانی را ترسیم می‌کند، می‌تواند در یک پروژه متغیرها را شناسایی و تفکیک کرده و به آنها وزن بدهد، یک جایگاه منطقی در ذهن ترسیم کند و امروز می‌بینیم که مدل‌های مهندسی، مدل‌های پذیرفته شده‌ای هستند.
وی با بیان اینکه مهندسی می‌تواند ما را به موضوعات معنا نزدیک ند، تا تعبیر یکسانی داشته باشند، قابلیت ارائه مدل‌های مهندسی بسیار بالاست و در اداره کشور می‌توان از آن استفاده کرد. من به خاطر علاقه‌ام به مهندسی تلاش کردم از الگوهای مهندسی در مسائل فرهنگی استفاده کنم و خیلی از فرمول‌های عام مهندسی در حوزه‌های رسانه‌ای جواب خوبی می‌دهد و قابل تطبیق است. یک مدل مهندسی خوب حتما می‌تواند کمک کند تا بسیاری از مسائل انسانی جامعه را تحلیل کنیم.
ضرغامی ادامه داد: در کل جامعه و انقلاب را می‌توانیم یک سازه تعریف کنیم و درباره پایداری آن حرف بزنیم که البته مساله تازه‌ای نیست و خیلی از مسائل اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و ... نیز در طول تاریخ این چنین تعبیر شده‌اند چراکه برای بشر کاملا مفهوم است. در جامعه خودمان ما می توانیم از این مدل‌ها برای پایدای نظام جمهوری اسلامی ایران که برای ما اهمیت بسیاری دارد و دشمنان قصد نابودی آن را دارند، استفاده کنیم و همان‌طور که شما در ساختمان نقطه نظرات را مشخص و سازه‌های غرب را ارزیابی می‌کیند، در فضای اجتماعی و سیاسی ما نیز قابل تطبیق است. ما مسائلی نظیر خمش، برش، کمانه، پیچش و ... در مهندسی داریم که مفاهیم روشنی هستند اما یکی از این موارد که امروز مد نظر من است، مفهوم کمانش است که خیلی جالب است و طی 40 الی 50 سال گذشته خیلی مورد توجه نبود اما بعد از بروز ساختمان‌های مرتفع و بلند پدیده کمانش جدی‌ شد و مورد توجه است و فرق آن با بقیه پدیده‌ها این است که انهدام سازه به صورت ناگهانی، بدون بروز علائم و یک‌باره انجام می‌شود و به انهدام کل بنا منجر می‌شود. اما خمش این‌گونه نیست و شما حتی با چم غیر مسلح نیز می‌توانید آن را ببینید یا با مطالعات و وجود سنسور و ... آن را پیدا کنید و تشخیص داده و فکری به حال آینده آن بکنید.
وی تصریح کرد: کمانش در مسائل سیاسی و اقتصادی وجود دارد و اگر مسائل ناپایداری در جامعه مانند فقر عمومی، نابسامانی‌های معیشتی، مسائل اخلاقی یا حتی مسائل سیاسی بروز پیدا کند در برخی موارد به خمش و در برخی به کمانش تبدیل می‌شود. بخش کمان قابل ملاحظه است و روشنفکران، دانشگاهیان و رسانه از تغییر شکل جامعه برداشت می‌کنند و نسبت به آن هشدار می‌دهند. اما در مورد کمانش این‌گونه نیست و ما باید نگران مجموعه نیروهایی باشیم که از ورودشان هیچ‌کس خبر ندارد و علایمی هم بروز نمی‌دهد و یک دفعه می‌بینیم که چیزی شکست.
رئیس رسانه ملی در ادامه سخنان خود با اشاره به حوادث پس از انتخابات اظهار داشت: پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران اتفاقاتی افتاد که انتخابات بهانه آن بود. بحث‌هایی پیش آمد که انتخابات و نتایج آن کبریتی به یشکه باروتی بود که آن را مشتعل کرد که البته ما در نهایت همه آنها را باعث تقویت نظام می‌دانیم و رهبر معظم انقلاب نیز در سخنان خود بارها به آن اشاره کرده‌اند.
وی در ادامه سخنان خود به فرمولی از کمانش اشاره کرد و گفت: این فرمول بدین مفهوم است که هرچه ارتفاع بالاتر می‌رود، احتمال کمانش هم بالاتر می‌رود. این معنایش این است که اگر تعداد رای دهندگان از 30 میلیون به 40 میلیون رسید، شما حتما باید منتظر کمانش باشید. وقتی میزان مشارکت مردم در انتخابات نیز به 85 درصد می‌رسد، فرمول‌ها و قواعد نیز تغییر می‌کند. همه ما شاید کمی غافلیم. یکی از مسائلی که خیلی مهم است، به شکل سازه برمی‌گردد که تیرآهن‌های لانه زنبوری از مصدیق بارز آن است و می‌تواند بسیاری از فشارهای ساختمان را بگسرد. ما در جامعه خود چقدر از فرمول ممان اینرسی استفاده می‌کنیم تا فشارها تحمل شود؟ بسیاری از نهادهای مدنی، ان‌جی‌اوها و ... می‌توانند بسیاری از فشارها را بگیرند.
رئیس رسانه ملی با بیان اینکه در انقلاب اسلامی مشکل این است که در حوزه‌های ورزشی، هنری و مسائل اقتصادی طوری عمل می‌کنیم که اگر کسی حرف مخالف می‌زند، فکر می‌کنیم با حاکمیت مخالفت می‌کند، تصریح کرد: اصلا در دعوای یاسی همیشه بزرگ ترها را خارج می‌کنند که خیلی لطمه نخورند. ما خیال می‌کنیم که هر ندای مخالفی کل حاکمیت را زیر سوال می‌برد. مثلا در یک سریال طنز، از یک دیالوگ معمولی ایراد می‌گیرند و می‌گویند که این سریال ساخته شده تا کل حاکمیت را بزند. کجا به این مساله مربوط است؟ طنز است دیگر. اشکال ما این است که اگر کسی به ما با زبانی که نمی‌فهمیم، فحش بدهد، آن را در تریبون ترجمه می‌کنیم تا همه بفهمند. خوب هرکس نفهمید، نفهمید دیگر.
وی با بیان اینکه قابلیت انعطاف مساله بعدی است که مورد توجه قرار دارد، گفت: در مساله انعطاف هم کش می‌آید و هم گسیخته نمی‌شود. طلا هم قابل انعطاف است و هم گسیخته نمی‌شود و پایداری بالایی دارد. پس از آن هم آهن در این رتبه قرار دارد. ما در یک مجموعه‌ای هستیم که اگر اتفاقی بیافتد، همه باید به هم کمک کنیم. مثلا در زمان انتخابات، فیلم‌هایی که آقایان ساختند، توسط خودشان ساخته شد و صداوسیما حتی یک فریم از آن را سانسور یا حذف نکرد و حتی در بخشی از فیلم اول کروبی بدترین ‌حرف‌ها هم به حاکمیت زده شد. ما در این باره از مقام معظم رهبری پرسیدیم که ایشان فرمودند، انتخابات است و همه باید بتوانند حرف‌هایشان را بزنند. ما در این حوزه هم برنامه‌های بسیاری داشتیم و آزادی عمل هم بسیار بود و ما باید از این آزادی حفاظت کنیم و آن را پایدار کنیم.
وی افزود: اگر در روز 25 خرداد آن اتفاقات غیر قابل کنترل نمی افتاد، یک عده‌ای حرفشان را می‌زدنند و می‌رفتند و نظام هم با آنها مشکلی نداشتند اما اینکه اعلام شود شما به خانه‌هایتان نروید و در خیابان بمانید، نظام که دیگر نمی‌گوید شما همین‌طور بمانید. خیلی از بحث‌های اقناعی باید در دانشگاه‌ها به طور سینه به سینه منتقل شود و ما باید در بنای ساختمان نظام مواظب پدیده‌هایی نظیر کمانش باشیم و از آن جلوگیری کنیم و قابلیت انعطاف را بالا ببریم. اگر اهداف متناسب با توان‌مندی‌ها نباشد، سیستم مدیریتی به هم می‌ریزد. همه این‌ها به هم مرتبط است و اگر ما بتوانیم مدل سازی درستی داشته باشیم، می‌توانیم توفیقات بسیاری داشته باشیم.
به گزارش فارس، رئیس سازمان صداوسیما در ادامه سخنان خود به دوره 5 ساله اول مدیریتش بر سازمان صداوسیما اشاره کرد و اظهارداشت: ما در 5 سال گذشته اول شناسایی محیط را انجام دادیم و بعد از شناسایی محیط سازمانی و شناخت عوامل برون سازمانی، با استفاده از مدیریت استراتژیک نقاط قوت و ضعف را احصاء کرده و برنامه‌ریزی کردیم که حدود 6 ماه به طول انجامید. از دل آن هم راهبردهای اصلی ما درآمد و ماموریت‌ها و روش‌های اداری سازمان استخراج شد. در 5 سال دوم نیز مطالعات جدیدی صورت گرفته و تغییر شرایط محیطی از مهم‌ترین نقاط مورد توجه ماست که بدانیم تغییرات بیشتر در کدام نواحی بوده و استراتژی سازمان روی آنها متمرکز شود.
وی اظهار داشت:‌ امروز شیوه‌های اطلاع رسانی و خبرنگاری تغییر کرده است و با توجه به موضوع شهروند خبرنگار، اینترنت و موقعیت‌هایی که ایجاد شده، شرایط هم تغییر کرده است. این‌گونه نیست که خبر و تصویر منتقل نشود و در حوادث بعد از انتخابات هم برخی از شبکه‌های خبری معروف که برای انتشار یک خبر آن را از فیلترهای بسیاری می‌گذرانند، این فرصت را در اختیار قرار داده و بسیاری از این تصاویر را پخش کردند بگویند ما از این حوادث تصویر داریم و امروزه به نوعی رهبری اینترنتی ایجاد شده است. اما با همه این موارد ما توانستیم بسیار موفق عمل کنیم.
ضرغامی گفت: البته ما در برخی از حوزه‌ها نمی‌توانیم وارد شویم و برخی از شبکه‌های ماهواره‌ای با برنامه‌های ساده‌ای نظیر آموزش میک آپ می‌توانند موفق شوند. رویکرد راه اندازی شبکه‌های فارسی زبان هم این بوده که مدام مصادیق تازه‌تری پیدا می‌کنند تا مزیت‌های ما را بگیرند. مثلا وقتی شبکه مستقل فیلم و سریال فارسی زبان راه‌اندازی کردند و وارد فضای مزیت نسبی شده‌اند و مدام تلاش می‌کنند تا نزدیک تر شوند. امروزه درباره هیچ مساله‌ای نمی‌توان سکوت کرد و هیچ چیز را نمی‌توان بدون پاسخ گذاشت.
رئیس سازمان صداوسیما تصریح کرد: در مجامع بین الملل اجماع جدی پیدا کرده‌اند تا اهرم‌های جدیدی علیه ایران به کار ببرند. مثلا شبکه العربیه در مورد مسائل اخیر از صبح تا شب بدترین اخبار را با اهانت‌های بسیار نشان داد و دریغ نکرد و هیچ‌گونه حرمتی را نگه نداشت، اما ما هرچه پی‌گیری می‌کنیم به نتیجه نمی‌رسیم اما در شبکه العالم که در میزگردی پیرامون خاندان سعودی صحبت کردند، به ما اصلا خبر ندادند و این شبکه را یک‌باره قطع کردند که حتی بشار اسد نیز با این اقدام مخالفت کرد. در مورد مسائل بین المللی ما باید با دقت بیشتری عمل کنیم. چند سال است که می‌گوییم نقطه مداری برای ارسال ماهواره در حال از دست رفتن است، پول بگذارید تا مشکل حل شود اما برطرف نشده و اگر ما زودتر صاحب ماهواره شویم، می‌توانیم مالک شبکه‌های خود باشیم و از حالت مستاجری خارج شویم.
وی اظهارداشت: پخش دیجیتال برنامه‌های صداوسیما به طور زمینی و فقط در تهران آغاز شده و ما دیگر با توجه به سیستم آنالوگ قادر به افزایش شبکه‌های تلویزیونی نیستیم ولی با راه اندازی سیستم دیجیتال می‌توانیم تعداد شبکه‌ها را تا 15شبکه اضافه کنیم. در حال حاضر شبکه العالم، پرس تی وی، کوثر، شبکه‌های استانی به‌صورت ادواری روی یک شبکه و ... را به صورت دیجیتال پخش می‌کنیم و اگر ماهواره اختصاصی صداوسیما در اردیبهشت ماه راه‌اندازی شود، می‌توانیم تعداد کانال‌ها را تا 70 مورد افزایش دهیم. همچنین یک دیش تهیه کرده‌ایم که آرم مخصوص صداوسیما را دارد و آن را در اختیار مردم قرار می‌دهیم تا از آن استفاده کنند.
انتهای پیام/ا