هر که در آنچه فرا می گیرد بسیار بیندیشد، دانش خود را استوار ساخته و آنچه را نفهمیده می فهمد . [امام علی علیه السلام]

فرهنگی سیاسی اجتماعی

تابناک اجتماعی ـ پلیس مکزیک با حمله به یک زیرزمین، موفق به کشف 31 قبضه سلاح‌های طلاکوب و جواهرنشان شد که ظاهرا متعلق به رئیس یک شبکه قاچاق مواد مخدر است.

به گزارش «تابناک» به نقل از تلگراف، مقام‌های فدرال مکزیک اعلام کرده‌اند که نیروهای مکزیکی در غرب «خالیسکو» موفق شده‌اند 31 قبضه سلاح تزئین شده با طلا و نقره و الماس را بیابند که نام «لولو والنسیا» روی آنها حکاکی شده است.


از این زیرزمین در «زاپوپان» 4 تفنگ، 700 بسته مهمات و 200 گرم ماریجوانا، جواهرات و اسنادی که نام اسکار اورلاندو ناوا والنسیا را شامل می‌شود، کشف شده است.

این گزارش می‌افزاید: نام والنسیا در فهرست 24 رئیس باند قاچاقی که مکزیک به دنبال آنهاست، نیست. جایزه تعیین شده برای همه این افراد، 2.4 میلیون دلار است، اما وی دست راست «خواکین گوزمان» یکی از افراد موجود در این فهرست است.



هیلاری کلینتون سال گذشته اعلام کرده بود شبکه‌های قاچاق مواد مخدر از راه قاچاق موادمخدر به آمریکا سالانه 25 میلیارد دلار درآمد دارند، اما دیگر کارشناسان بر این باورند که این درآمد بسیار بیشتر است.







اسکار اورلاندو ناوا والنسیا، کارتل مواد مخدر دستگیر شده




















رهروان شهادت ::: شنبه 89/2/18::: ساعت 6:56 عصر

 تعدادی از دانشجویان دانشگاه صنعتیشریف از بلاتکلیفی در معرفی مسئول جدید نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه شریف انتقاد و از برخی تحرکات به‌منظور منصرف کردن حجت‌الاسلام محمدیان مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها درخصوص این انتصاب ابراز نگرانی کردند.

این دانشجویان در تماس با رجانیوز، به اخبار منتشر شده در خصوص انتصاب حجت‌الاسلام اصغر هادوی در اسفندماه سال گذشته اشاره کرده و با توجه به سوابق مثبت و اثرگذار وی در نهاد نمایندگی دانشگاه شاهد و ضرورت تحول در نهاد نمایندگی دانشگاه شریف پس از حضور 12 ساله حجت‌الاسلام مرتضوی در این نهاد، افزودند: به‌نظر می‌رسد برخی افراد که سابقه خوبی نیز از آن‌ها در ذهن دانشجویان نیست، درصدد هستند مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها را از این تصمیم تحول‌آفرین منصرف کنند.

این در حالی است که گفته می‌شود دکتر دانشجو وزیر علوم نیز پیش از این موافقت ضمنی خود را با این تصمیم اعلام کرده است.

بیست و چهارم اسفندماه سال گذشته مجموعه تشکلهای دانشجویی و کانون های فرهنگی و سیاسی دانشگاه صنعتی شریف با صدور با صدور نامه ای از فعالیت های مسؤول پیشین نهاد نمایندگی ولی فقیه در این دانشگاه قدردانی کردند.

خبر انتصاب مسئول جدید برای نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه شریف البته از سوی بولتن داخلی این نهاد در دانشگاه شریف تکذیب شد اما نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها به مسئولیت حجت‌الاسلام محمدیان که قاعدتاً در صورت نادرست بودن خبر و انتصاب تصمیم به تغییر به وی، باید در این زمینه اظهارنظر می‌کرد، هرگز خبر تغییر را که بازتاب گسترده‌ای نیز در رسانه‌ها داشت، تکذیب نکرد.

حضور 12 ساله حجت‌الاسلام مرتضوی در نهاد نمایندگی دانشگاه شریف و برخی جهت‌گیری‌های سیاسی این نهاد مورد اعتراض تشکل‌های دانشجویی جریان انقلاب مانند بسیج دانشجویی بوده و این دانشجویان معتقد به ضرورت تحول در این نهاد مهم دانشگاهی هستند.




رهروان شهادت ::: شنبه 89/2/18::: ساعت 6:34 عصر

امیرحسین ثابتی: در دو قسمت پیشین سلسله مطالب «مشارکت و مجاهدین انقلاب، از انحراف تا فرجام» به اصلاح قانون مطبوعات، لوایح دوقلو، تحصن، تقاضای نوشیدن جام زهر از رهبر انقلاب و ...پرداخته شد.

در بخش سوم، سخنان هاشم آغاجری در خانه معلم همدان، حمایت سازمان مجاهدین انقلاب از وی، اعلام عدم مشروعیت سازمان مجاهدین توسط جامعه مدرسین، حمایت های عناصر مرتد همچون حسین باقرزاده و سلمان رشدی از آغاجری، کنفرانس برلین، مواضع شرکت کنندگان در این کنفرانس، حمایت های حزب مشارکت از برگزاری کنفکرانس برلین و موضع گیری علما دراین رابطه را از نظر می گذرانیم:

29 خرداد 81، هاشم آغاجری عضو سازمان مجاهدین انقلاب، در خانه‌ معلم همدان به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد درگذشت دکتر شریعتی به سخنرانی پرداخت و در سخنرانی‌اش با عنوان «پروتستانتیسم اسلامی» به دین اسلام، مذهب شیعه و روحانیت، اهانت کرد.

در واکنش به این سخنان اهانت‌آمیز، مراجع، فقها، علمای حوزه‌ علمیه‌ قم، امامان جمعه، گروه‌های مذهبی و شخصیت‌های فرهنگی و سیاسی متعددی سخنان وی را محکوم کردند و خواستار برخورد قاطع قوه‌ قضائیه با او شدند.

جامعه‌ مدرسین حوزه‌ علمیه‌ قم در واکنش به هتک مقدسات توسط آغاجری و همچنین حمایت بی‌چون و چرای سازمان مجاهدین از وی، بیانیه‌ای که به امضای مرحوم آیت‌ ا ... مشکینی رسیده بود را در 18 تیرماه 1381 منتشر نمود و طی آن این حزب را «نامشروع» اعلام کرد. در این بیانیه آمده است: «سازمان موسوم به مجاهدین انقلاب اسلامی برای بدبین کردن نسل جوان به اسلام و روحانیت و تفکیک دین از سیاست، که هدف دشمنان جهانی اسلام نیز هست، تلاش می‌کند ... سخنان موهن یکی از اعضای مرکزیت این سازمان در همدان (توهین او به عقاید دینی، مراجع تقلید و مردم متدین ایران) و حمایت بی‌دریغ آن سازمان از گفته‌های او، شاهدی بر این مدعاست ... جامعه‌ مدرسین حوزه‌ علمیه قم، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را فاقد مشروعیت دینی می‌داند و متدینین را از همکاری با آنها برحذر می‌دارد»

همرمان به دنبال شکایت رئیس دادگستری استان همدان به منزله‌ مدعی‌العموم، پرونده‌ای در دادگستری استان همدان برای‌ هاشم آغاجری تشکیل شد و شعبه‌ 14 دادگاه عمومی همدان، وی را احضار نمود اما وی از حضور در دادگاه سرباز زد و برای دومین بار نیز در 1381.8.15 از حضور در دادگاه خودداری کرد. بدین ترتیب با توجه به عدم توجه آغاجری به احضاریه‌های دادگاه، وی دستگیر شد و طی جلسات متعددی با حضور وکیل مدافعش مورد تحقیق قرار گرفت. سرانجام دادگاه بدوی در 1381.8.15 وی را به اتهامات:
1- اهانت به دین حنیف اسلام و تشبیه آن به مسیحیت محرّف و منسوخ و ارتجاعی خواندن آن
2- اهانت به علمای اسلام و مرجعیت شیعه و مقلدان
3- اهانت به ائمه‌ طاهرین (علیهم السلام) و انکار مقام قدسی و الهی آنان
و 4- اختلال در نظم و آرامش شهروندان همدانی و ایجاد تشنج در سرتاسر کشور محکوم نمود.

به‌دنبال صدور حکم دادگاه برای عضو ارشد سازمان مجاهدین، حزب مشارکت در حمایت از آغاجری بیانیه‌ای صادر ‌کرد و در آن ضمن ستایش‌ هاشم آغاجری، در عباراتی محاکمه‌ این اهانت‌کننده به مقدسات را در جهت ایجاد رعب در دل اصلاح‌طلبان دانست! این حزب، قوه‌ قضائیه‌ جمهوری اسلامی را نیز به خاطر اجرای عدالت مورد حمله قرار ‌داد: «این حکم چیزی جز نقطه‌ سیاه دیگری در پرونده‌ قوه‌ی قضائیه نیست» 47

آغاجری چه گفت؟

آغاجری بدون در نظر گرفتن تفاوت های بنیادی مسیحیت قرون وسطی و اسلام ناب از پروتستانتیزم اسلامی سخن به میان آورد و روحانیت، مرجعیت، مردم و مقدسات را به باد تمسخر گرفت. او آموزه‌های دین را «سیاه و تاریک لقب داد» و مردم را به واسطه تقلید میمون صفت خواند و تصریح کرد: «برای اصلاحات باید دین را تغییر داد.» 48 آغاجری نهضت پروتستانتیزم را اینطور تئوریزه می‌کرد: «نهضت پروتستانتیزم می‌گفت ما مسیحیت را باید از دست روحانیت سنتی کلیسایی آزاد کنیم و دین را باید از دست پاپ نجات داد.» و از این مسیر حمله به روحانیت را در دستور کار داشت: «کی قبل از صفویه ما این سلسله مراتب را داشته‌ایم؟ ...نظام کلیسایی. از بالا شروع می‌شود، پاپ، اسقف‌ها، کاردینال‌ها، کشیش‌ها، کشیش محلی، کشیش فلان، بعد به تدریج در دوره ما تأثیر این فرهنگ و البته تحت تأثیر زمینه‌های اجتماعی و اقتدارگرایی در ایران، به سمت این سلسله مراتب طبقه‌ای با یک نظم سلسله مراتبی و یک نفر در رأس آن به نام آیت‌ا ... العظمی فی العالمین و السموات و الارضین و... تا آخر، این در رأس و بعد همین‌طور می‌آید پایین سلسله مراتب، آیت‌ا ...، حجت‌الاسلام، ثقة‌الاسلام، چی چی‌الاسلام (خنده تمسخر حضار) حالا در این چند سال اخیر که حوزه ما تبدیل به مسند دولتی هم شده، مسئله حساس شده، قبلا این عناوین دولتی نبوده.» 48

آغاجری درباره‌ مسئله‌ تقلید مردم از مراجع تقلید نیز گفت:«رابطه با مردم رابطه‌ معلم و متعلم است نه رابطه‌ مراد و مرید، نه رابطه‌ مقلِّد و مقلَّد که تقلید بکنید. مگر مردم میمون هستند که تقلید بکنند؟!» 49

وی در ادامه نیز جنبه‌ لاهوتی ائمه را به روحانیت نسبت می‌دهد و ولی صفاتی را برای امامان معصوم می‌شمارد که جز استهزا، هیچ تفسیر دیگری ندارد: «این طبقه [روحانی] ابتدا امامان معصوم را لاهوتی می‌کرد تا خودش هم به عنوان نایبان آن معصوم لاهوتی بشود ... نباید به عنوان موجودات فرا انسان نگاه کنیم، یک موجودات غیر‌بشری، غیر‌انسانی که اصلاً همه چیز آنها با ما فرق بکند. اصلاً قبل از خلقت یک چیز دیگر است، ناف بریده متولد می‌شوند، وقتی متولد می‌شوند، از شکم مادر که بیرون می‌آیند با دست می‌آیند زمین و پاهایشان روی هواست، در همان حال اذان می‌گویند. وقتی که راه می‌روند اصلاً سایه ندارند، برخلاف آدم‌های دیگر که سایه دارند، آنها سایه ندارند. دو چشم جلوی سر دارند و دو چشم پشت سرشان، چهارچشمی هستند. اول امام را یک موجود دست نیافتنی لاهوتی می‌کردند که البته او دیگر یک الگو نبود» 50

سخنان آغاجری به گونه ای بود که علی مطهری فرزند شهید مطهری در گفتگویی که روزنامه خراسان در 19/6/79 منتشر ساخت، اظهار داشت:«وقتی متن سخنرانی آقای آغاجری را خواندم، احساس کردم که به 22 سال پیش بازگشته ام و در حال مطالعه جزوه گروه فرقان هستم. به خود لرزیدم و از اینکه خون استاد مطهری در حال لوث شدن است، بیمناک شدم. حال چقدر قلب واقعیت است که درباره کسی که در راه مبارزه با این افکار انحرافی و خطرناک ناجوانمردانه و در حالی که امام و امت سخت به او نیازمند بودند، شهید شد، بگوییم او دارای همین افکار بود. به راستی اگر اعضای گروه فرقان که تز اصلی شان اسلام منهای روحانیت بود، امروز حضور داشتند، سخنی غیر از همین حرف ها می گفتند؟»

و حتی مهدی کروبی رییس مجلس ششم نیز به این سخنان واکنش نشان داد: «متاسفانه برخی حرف ها و کارهای کشور روی حساب نیست. برای ما یک عنوان حجت الاسلامی باقی مانده که یک آقای دانشگاهی آمده و می خواهد آن را از ما بگیرد و می گویند این عناوین از کلیسا آمده است!» 51

اما در نهایت سازمان مجاهدین انقلاب در 12 تیر 81 و طی بیانیه ای رسما از اظهارات گستاخانه آغاجری حمایت کرد: «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران افتخار می کند که اعضایی همچون دکتر هاشم آغاجری دارد»

اگرچه بعد از این ماجرا و آشکار شدن عمق سخنان ضد دینی و ساختارشکنانه آغاجری، محسن آرمین سخنگوی سازمان مجاهدین به نوعی سعی بر توجیه سخنان آغاجری را داشت اما حمایت های صریح ضد انقلاب، منافقین و سلمان رشدی از اظهارات آغاجری محل تردیدی برای افکار عمومی باقی نگذارده بود. آرمین ابتدا با بیان اینکه «من می دانم مشکل ایشان (آغاجری) چیست. مشکل وی لحن و ادبیاتش است. معمولاً با همین ادبیات صحبت می کند و منظور بدی ندارد!» 52 عقب نشینی را آغاز نمود اما حسین باقرزاده از عناصر مرتد گروهک تروریستی منافقین گفت: «سخنان آغاجری را که خواندم، حیفم آمد به او تبریک نگویم» 53 و حتی سلمان رشدی هم در حمایت از آغاجری به میدان آمد و اظهار داشت: «وقتی اکثریت میانه روی مسلمانان در برابر این گونه افراد اقدامی نمی کنند، رشدی هایی پیدا می شوند که مأموریت را انجام می دهند» 54

کنفرانس برلین:

در آخرین روزهای فروردین ماه 1379 که مصادف با دهه نخست ماه محرم بود، «بنیاد هاینریش بل» که زیر نظر حزب اسلام ستیز «سبزهای آلمان» اداره می شد، کنفرانسی را جهت بررسی فضای سیاسی جمهوری اسلامی ایران بعد از انتخابات مجلس ششم که کمتر از 2 ماه از برگزاری آن می گذشت برگزار نمود و طی آن از تعدادی از چهرهای شاخص و بعضا نیز تازه مطرح شده اصلاح طلبان دعوت به عمل آورد که عزت ا... سحابی، حمید رضا جلایی پور، حسن یوسفی اشکوری (روحانی خلع لباس شده)، علیرضا علوی تبار، اکبر گنجی، مهرانگیز کار، علی افشاری، علی کردوانی، چنگیز پهلوان، شهلا لاهیجی، جمیله کدیور، شهلا شرکت و محمود دولت آبادی از جمله آنان بودند.

برگزاری این کنفرانس مورد حمایت بسیاری از گروه‌های ضد‌‌انقلاب قرار گرفت تا جایی که گروهک سازمان سوسیالیست‌های ایران، از بنیاد‌ هاینریش بل به خاطر برگزاری کنفرانس برلین سپاسگزاری کرد و از امیداوری خویش جهت ادامه برگزاری چنین کنفرانس هایی که عملا به وحدت اپوزیسیون داخلی و خارجی می انجامد سخن گفت55 و حتی چهار گروهک تروریستی «فدائیان خلق، فراکسیون متحد جبهه‌ ملی ایران، حزب دموکراتیک مردم و جمهوری‌خواهان ملی» نیز با امضای بیانیه‌ مشترکی، سمینارهایی از این نوع را مفید ارزیابی کردند. 56

بهمن نیرومند از بانیان برگزاری این کنفرانس نیز بعدها در تحلیلهای خود پیرامون این کنفرانس گفت: «من فکر می کنم برای اولین بار این امکان پیدا شد که در گفتگوهایی که انجام گرفت بین نیروهای چپ و سکولار با اصلاح طلبان، رابطه جدیدی برقرار شد. کنفرانس برلین سرآغاز دید نوینی در اپوزیسیون خارج از کشور بود نسبت به آنچه در ایران می گذرد. اطلاع اپوزیسیون خارج از کشور نسبت به رویدادهایی که در آن سال های بعد از انتخابات دوم خرداد در ایران در جریان بود، بسیار بسیار ناچیز بود» 57

ولیکن آنچه که علیرغم گذشت بیش از 10 سال از این ماجرا هم چنان بدون پاسخ مانده است، سخنان ایراد شده از سوی تعدادی از افراد مذکور در این کنفرانس است که رسما با زیر سوال بردن بسیاری از مبانی دینی جمهوری اسلامی و هم چنین حمله به قانون اساسی و چارچوب های پذیرفته شده ی نظام، عملا ابهامی جهت علت برگزاری و شرکت خویش در این کنفرانس باقی نگذاردند و بعدها با گذشت زمان، بسیاری از حوادث دوره حاکمیت اصلاحات به روشنی نشان داد کنفرانس برلین تنها یکی از قطعات مجموعه ای بود که در راستای آن باید نظام اسلامی مورد هجمه قرار می گرفت تا در نهایت با مطرح شدن مبانی ترجمه ای و سکولار در پوشش دموکراسی و آزادیخواهی، پروسه استحاله جمهوری اسلامی با سرعت بیشتری رقم بخورد، که به همین علت مرور برخی از اظهارات شرکت کنندگان در این کنفرانس ضروری به نظر می رسد.

در بخشی از این کنفرانس 2 روزه، عزت ا... سحابی حکومت ایران را حکومتی دیکتاتوری توصیف کرد و گفت: «شما که علیه دیکتاتوری داخل ایران مبارزه می‌کنید، باید بدانید کسانی که اینجا هستند نیز همچون شما در حال مبارزه با دیکتاتوری در داخل هستند» 58 شهلا لاهیجی مدیر یکی از مؤسسات انتشاراتی در تهران و دیگر اصلاح‌طلب شرکت‌کننده در این کنفرانس نیز در موضعی ضد‌‌دینی اظهار داشت: «باید این باور در حاکمیت پدید آید که دوران کمربند‌های عفت گذشته است» 59

در ادامه این کنفرانس چنگیز پهلوان از اعضای کانون ضدانقلابی نویسندگان نیز سخنانی را ایراد نمود و طی آن جمهوری اسلامی را «کودکی عقب افتاده» توصیف کرد 60 و همه این اظهارات در حالی بود که برگزار کنندگان این کنفرانس در ابتدا از حاضران خواستند که برای ضدانقلابیون تروریستی که در ایران اعدام شده‌اند، یک دقیقه ایستاده و ادای احترام نمایند و اصلاح‌طلبان شرکت‌کننده در این برنامه نیز به پاخواسته و همراه با دیگر ضد‌‌انقلابیون خارج کشور در ادای احترام به منافقین اعدام شده در ایران همراهی نمودند و در نهایت در پایان این کنفرانس 2 روزه «فوکس»، عضو هیئت رئیسه‌ بنیاد‌هاینریش بل در حضور حاضران در این کنفرانس مدعی شد: «من به انتقادکنندگان به برگزاری این سمینار می‌گویم که هیچ‌کس از ما، از روش‌های سرکوبگرانه‌ جمهوری اسلامی ایران دفاع نمی‌کند» و در ادامه نیز از لزوم حمایت از اصلاح طلبان در ایران سخن گفت 61 و بعد از وی نیز «ولفگانگ ایشنیگر» معاون وزیر خارجه وقت آلمان، به جمع‌بندی کنفرانس پرداخت و با تاکید بر مقوله سکولاریزم در ایران گفت: «بحث سکولاریسم در ایران ابعاد ویژه‌ای دارد و بسیار حساسیت‌برانگیز است» 62

اما حمایت تمام عیار حزب مشارکت از حضور تعدادی از اعضای خود در این کنفرانس، موضوعی نبود که به راحتی بتوان از آن گذشت. با وجود محکومیت کنفرانس برلین از سوی بسیاری از گروه‌ها و شخصیت‌ها در طیف‌های مختلف، حزب مشارکت نه تنها از محکوم کردن این سمینار خودداری کرد بلکه در حمایت از افراطیون شرکت‌کننده، به‌ویژه اعضای ارشد حزب خود در این کنفرانس، در حرکتی فرار به جلو، طی بیانیه‌ای علیه صدا و سیما موضع گیری کرد و بدون اشاره به علت حضور اعضای سرشناس خود در این کنفرانس خفت بار، پخش کنفرانس برلین از شبکه اول سیما را توطئه خواند! و در بیانیه ای که در 13 اردیبهشت ماه 79 و در روزنامه کیهان منتشر شد، مدعی شد: «جبهه‌ مشارکت ایران اسلامی این اقدام را در مجموعه تحریکات وحدت‌شکنانه برای جلوگیری از تشکیل مجلس شورای اسلامی، مقابله با دولت جناب آقای خاتمی و رویارو قرار دادن گروه‌ها و گرایش‌های سیاسی و به زیر سؤال بردن اصلاحات مورد نظر جبهه‌ دوم خرداد ارزیابی می‌کند»

از سوی دیگر، فارغ از اظهارات ساختارشکنانه دیگر اصلاح طلبان در این کنفرانس از جمله اکبر گنجی، علیرضا علوی تبار، حسن یوسفی اشکوری، علی افشاری و ... آنچه که در این بین بسیار دردآور بود، اهانت های بی شرمانه تعدادی از ضد انقلاب شرکت کننده در این کنفرانس به مقدسات بود که پخش صحنه های کوتاهی از آن توسط صدا و سیما موجب فشار گسترده افکار عمومی نسبت به شرکت کنندگان در این مراسم گشت.

اهانت به تمثال امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب و سردادن شعارهایی از سوی گروهک های ضد انقلاب علیه جمهوری اسلامی ایران و حضور منفعلانه و تامل برانگیز اصلاح طلبان شرکت کننده در این مراسم و از همه ناگوارتر حمایت های حزب مشارکت و طیف تجدیدنظر طلب از کلیت و برگزاری این کنفرانس، سوالی بود که هیچ گاه افکار عمومی ملت ایران توانست خود را نسبت به آن قانع سازد. و در همین راستا بود که رهبر معظم انقلاب و بسیاری از مراجع تقلید و روحانیون از جمله آیات عظام جوادی آملی، نوری همدانی، مکارم شیرازی، مشکینی، مصباح یزدی، امامی کاشانی، معرفت و ... اقدام ساختارشکنان در این رابطه را محکوم و تقبیح نمودند.




رهروان شهادت ::: شنبه 89/2/18::: ساعت 6:12 عصر

مدیران مسئول روزنامه‌ها، خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری، روزهای پرکاری را در دادسرای کارکنان دولت و رسانه‌ها پشت سر می‌گذارند، این پرکاری مربوط به پاسخگویی به شکایات افرادی است که حداقل هشت ماه از سال گذشته، به‌طور مستقیم کشور را درگیر آشوب و نزاع‌هایی کردند که در جریان آن، علاوه بر متهم کردن نظام اسلامی به انواع مسائل بی‌پایه، خوراک مفصلی نیز برای شبکه‌های ضدانقلاب و بیگانه مهیا شد.

به گزارش رجانیوز، در فاصله 11 ماه پس از انتخابات 88، موسوی، کروبی و خاتمی که از آن‌ها به‌عنوان سران فتنه یاد می‌شود، به شکایت فله‌ای از رسانه‌های اصولگرای تبیین کننده ابعاد این فتنه اقدام کرده‌اند و این شکایات در حال رسیدگی است.

در دستور کار قرار دادن این شکایات از سوی قوه قضائیه البته اقدامی بر اساس روال اسلامی و قانونی است و دستگاه قضایی موظف است حتی شکایت نامسلمانان را نیز مورد بررسی دقیق قرار دهد و احقاق حق کند.

این در حالی است که اقدام فتنه‌گرانی که نظام اسلامی و دستگاه قضایی آن را طی ماه‌های پس از انتخابات بارها نامشروع خوانده بودند، در شکایت بردن به همین نهاد قابل تأمل و مصداق یک بام و دو هوا است.

اما آنچه که در این میان محل سؤال است، نامعلوم ماندن سرنوشت شکایت 140 نماینده مجلس از میرحسین موسوی به‌عنوان عامل اصلی فتنه‌های سال 88 است. سال گذشته این نمایندگان شکایت خود را به دفتر دادستان کل کشور تحویل داده بودند و دادستان کل کشور و دادستان تهران نیز این شکایت را اعلام وصول کردند.

با این حال، پس از گذشت حدود 6 ماه از وصول این شکوائیه هیچ خبری در خصوص مراتب رسیدگی به آن در دست نیست و مشخص نیست به چه دلیل سران فتنه در حاشیه امن قرار دارند.

اگرچه حرکت عظیم مردمی در 9 دی و 22 بهمن 88، پایان فتنه‌انگیزی‌های این جریان در سال گذشته بود و پس از آن نیز فتنه‌گران نتوانستند حتی بخشی از ساختارشکنی‌های خود را تکرار کنند، تا به این ترتیب، بدون دادن هرگونه فرصت مظلوم‌نمایی به این افراد در اثر احضار و بازداشت و صرفاً‌ بر مبنای روشنگری، میخ آخر بر تابوت آن‌ها کوبیده شود اما در حال حاضر و با فرونشستن غبار این فتنه‌گری‌ها به نظر می‌رسد زمان رسیدگی به "جرم بزرگ" آن‌هم در شرایطی که 140 نماینده پای شکوائیه آن را امضا کرده‌اند، فرا رسیده باشد.




رهروان شهادت ::: شنبه 89/2/18::: ساعت 6:10 عصر

دیدارهای نوروزی میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد و همچنین مهدی کروبی و افرادی همچون مصطفی تاج‌زاده با خانواده شیوا نظرآهاری در حالی است که سوابق گروهکی و ارتباطات گسترده وی با منافقین به اطلاع سران فتنه رسیده بود.

به گزارش رجانیوز، شیوا نظر آهاری 26 ساله است و در سال 1382 همکاری خود را با گزارشگران حقوق بشر آغاز کرد و با افرادی همچون حسن اردشیر زارع زاده و سعید کلانکی آشنا شد.

نظرآهاری در ادامه فعالیت‌های خود با عناصر فعال پوششی گروهک منافقین ارتباط برقرار می کند و از طریق ایمیل، اخبار و اطلاعات داخل کشور را برای بهره برداری گروهک منافقین ارسال می کند. وی با هدایت گروهک منافقین در سال 1382 اقدام به تأسیس انجمن زنان تارا و همچنین جبهه متحد دانشجویی کرد.



وی همچنین از سال 1384 به ارتباطات خود به صورت مستقیم با سر پل گروهک منافقین ارتباط داشته است.

براساس این گزارش، فعالیت های وی در این کمیته به شرح زیر است:

1- ارتباط گیری با سرپل گروهک منافقین از طریق تلفن و اینترنت و جمع آوری اخبار و اطلاعات از زندانیان و ارتباط گیری با خانواده های آنان و ارسال برای گروهک منافقین.

2- ارتباط با رسانه های خارجی از سال 83 تا قبل از دستگیری و شانتاژ علیه جمهوری اسلامی ایران با انتشار اخبار کذب

3- جمع آوری اطلاعات متهمین نفاق از داخل زندان و ارسال به سایت‌های خارجی و سرپل های گروهک

4- جمع آوری اطلاعات از معدومین گروهک تروریستی نفاق از جمله اعضای تیم های تروریستی این گروهک، و ارسال به سایت‌های خارجی و گروهک منافقین به منظور محکوم کردن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران

5- عضو هیأت مؤسس، دبیر سابق و سخنگوی فعلی کمیته گزارشگران به اصطلاح حقوق بشر و دفاع از زندانیان سیاسی.

6- حضور در تجمعات غیرقانونی و اغتشاشات اخیر در تهران در تاریخ 23/4/88، 13/7/88، 16/9/88 و ارسال اخبار متعدد به گروهک منافقین و رسانه های خارجی

7- تشویق و ترغیب دانشجویان و جوانان جهت حضور در تجمعات و اغتشاشات تهران

8- تهیه لیست اسامی کشته شدگان از اول انقلاب تاکنون برای گروهک منافقین و شانتاژ علیه جمهوری اسلامی ایران

9- اخذ وکیل برای زندانیان با رهنمود نفاق و تخلیه وکلای مزبور در راستای دستیابی به اطلاعات درون پرونده قضایی متهمین و ارسال برای منافقین و سوخت و سوز روش های اطلاعاتی



نظرآهاری که چندین بار دستگیر و با اخذ تعهد و رأفت اسلامی آزاده شده بود نهایتاً و با عنایت به مستندات فراوانی مبتنی بر ارتباط با گروهک بازداشت شد.

وضعیت نظرآهاری و اسناد انکارناپذیر ارتباط وی با گروهک نفاق در رسانه های جمعی اعلام شده است و با این حال، موسوی و کروبی در منزل وی حاضر شده اند.

موسوی و کروبی همچنین سال گذشته پس از اعدام دو تن از متهمان انجمن پادشاهی که در بمب‌گذاری فروردین 87 حسینیه کانون رهپویان وصال نقش مستقیم داشتند، نسبت به این اقدام اعتراض کردند.




رهروان شهادت ::: شنبه 89/2/18::: ساعت 6:7 عصر

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 28


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :145745
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<