از دست شدن دوستان ، غربت است . [نهج البلاغه]

فرهنگی سیاسی اجتماعی

اسلام آباد- سخنگوی ارتش پاکستان دوشنبه شب در گفت و گو با خبرگزاری جمهوری اسلامی ضمن تمجید از دستاوردهای دفاعی کشورمان اظهار داشت
ژنرال "اطهر عباس" افزود: روابط تاریخی دو کشور همسایه ایران و پاکستان،ضرورت همکاری های دفاعی را اجتناب ناپذیر کرده و طبیعی است که دو کشور در این زمینه نیز همکاری خوبی داشته باشند.
وی گسترش همکاری های دفاعی تهران - اسلام آباد را مثبت و سازنده خواند و تاکید کرد:تفاهم دو جانبه و همبستگی چند جانبه یکی از اصلی ترین راه های کنترل بحران های امنیتی منطقه محسوب می شود.
سخنگوی ارتش پاکستان تصریح کرد:بنیان دفاع و امنیت کشورها ایجاب می کند تا براساس فرآیندهای معطوف به ثبات پایدار، همکاری و مشارکت را پیگیری کنند.
اطهر عباس با اشاره به توانمندی های ایران در عرصه های نظامی - دفاعی تصریح کرد: توانایی های دفاعی ایران برای همه کشورهای منطقه افتخار آمیز است.
وی درباره آزمایش های موشکی اخیر ایران تاکید کرد: این گونه آزمایش ها به هیچ وجه برای سایرکشورها تهدیدنیست و در واقع توسعه سیستم موشکی جمهوری اسلامی ایران در راستای اهداف عمومی منطقه تلقی می شود.
سخنگوی ارتش پاکستان تصریح کرد: فعالیت‎های نظامی ایران بیش از آن‎ که ماهیت تعارضی یا تهاجمی داشته باشد، دارای رویکرد تدافعی و بازدارنده است و بازدارندگی تسلیحات ایران در واقع انعکاسی از فضای امنیت منطقه‎ای است.
اطهر عباس در پایان ابراز امیدواری کرد همکاری های ایران و پاکستان به تحکیم و گسترش امنیت پایدار در منطقه منجر شود.



رهروان شهادت ::: سه شنبه 89/1/31::: ساعت 8:29 صبح

فطرت کودک دروغ نمی شناسد، شما به کودکان دروغ می آموزید
گفتار تربیتی آیت الله آقا مجتبی تهرانی در آخرین جلسه درس اخلاق

اندیشه  - آیت الله مجتبی تهرانی در ادامه درس گفتارهای تربیت فرزند، درباره تاثیرگذاری تربیت در سه رابطه دیداری، گفتاری و کرداری سخن گفته است.
آیت الله تهرانی در این درس گفتار که در پایگاه اطلاع رسانی ایشان درج شده، درباره تربیت از نگاه پیامبر می گوید : " پیغمبر سه خصوصیت را درباره تربیت گفته اند: 1- دیداری، 2- گفتاری، 3- رفتاری. اول فرمود: آن کسی که وقتی او را می بینی، با دیدن او به یاد خدا بیفتی! که تو به یاد خدا بیفتی نه آنکه این مطلب را از صفر به تو یاد دهد. یادآور خدا باشی! توحید در نهاد تو هست.<\/h2>

بذر توحید، در نهاد همه ما هست. بذر تربیت چه در بعد الهی آن و چه در بعد انسانی اش، همه در وجود انسان هست؛ به عنوان عقل عملی و عقل نظری. اول از نظر دیداری، به چهره او که نگاه می کنی به یاد خدا بیفتی. دوم؛ وقتی حرف می زند به علم تو بیفزاید، یعنی نادانی را از تو بکاهد. سوم؛ عمل او را که نگاه می کنی، کار او را که می بینی، تو را به آخرت ترغیب کند. "

ایشان در ادامه درباره تربیت دیداری فرزندان می گوید : " اول، با زبان حال پیکره ات و هیکلت او را تربیت می کنی. او این صحنه ها را عکسبرداری می کند و فوری در روحش بایگانی می کند. اسم بایگانی روحش را می گذاریم «حافظه». اتاق بایگانی او حافظه اوست. همینطور هر چیزی که می بیند، عکسبرداری می کند و به حافظه اش می سپارد. این فقط تأثیر هیکل بود. "

استاد اخلاق در ادامه می افزاید : " دوم؛ حرف که می زند، باید حرف هایش به قدری درست باشد که شبیه به دیداری بشود. حالا این یعنی چه؟ علی(علیه السلام) فرمود، بهترین برادرانت آن کسی است که با راستگویی اش تو را به راستگویی بکشاند. این همانی است که عرض کردم. آنجا که کلام جنب? اخباری دارد، باید به نحوی باشد که شبیه به دیداری است. حتی ما در محاورات عرفیه و روزمره خودمان، از آن تعبیر به دیداری می کنیم، می گوییم: دیدم راست می گفت! دیدی یا شنیدی که راست می گفت؟ دیدم دروغ می گفت! ما هم این تعبیرات را داریم، چون آنقدر روشن است که کَأَنَّه صحّت آن را می بینیم. "

آیت الله تهرانی در توصیه راستگویی به والدین می گوید : " پدر! مادر! با بچه تان که صحبت می کنید و حرف می زنید، مواظب حرف هایتان باشید که جلوی او دروغ نگویید! راستگویی را با راستگویی بیاموزید. اینها معارف ما است. راست بگو! چه به او، چه در حرف ها و نقل هایی که او مطّلع است راست بگو! هم به بچه راست بگو، هم جلوی بچه راست بگو! نگذار دروغ گفتن را یاد بگیرد! "




رهروان شهادت ::: سه شنبه 89/1/31::: ساعت 8:23 صبح


محمود حسین، مبارز مصری و از نزدیکان جمال عبدالناصر:

در ابتدا پس از معرفی کامل خود، کمی از سوابق سیاسی خودتان برایمان بیان کنید؟

بنده ‌محمود حسین‌ متولد قاهره و از نزدیکان خانوادگی ‌جمال عبدالناصر‌ هستم. از شاگردانش بودم و زیر چتر وی زندگی کردم و دوران نوجوانی و جوانی خود را گذراندم. پس از دوران ریاست ‌جمال عبدالناصر‌ یعنی از زمان ریاست ‌انور سادات‌ به بعد من جزو گروه معارضه شدم. از همان ابتدایی که ‌انورسادات‌ روی کار آمد، بلافاصله ما فهمیدیم که او آدم دروغگویی است. با اینکه وی مدتی پس از روی کار آمدن در سال 1973 میلادی با ارتش صهیونیستی به جنگ برخاست و توانست به موفقیت بسیار اندکی در برابر اشغالگران دست یابد، اما باز هم روند اوضاع مشخص کرد که وی آدم دروغگویی است و حتی آن جنگ را به راه انداخت تا بتواند با صهیونیست‌ها پیمان صلح امضا‌ کند. در مجموع جنگ 1973 مصر با اسرائیل را می‌توان جنگی تحریک‌آمیز به جای جنگ آزادسازی سرزمین نامید زیرا همانطور که عرض کردم سرزمین اشغالی فلسطین و بخش‌هایی از صحرای سینا در شمال شرقی مصر که در اشغال صهیونیست‌هاست آزاد نشد بلکه تنها نتیجه آن جنگ پیمان صلح مصر و اسرائیل بود. از همان زمان گروه معارضه فعالیت خود را به رهبری ارتشبد ‌سعدالدین شاذلی‌ آغاز کرد. وی یکی از فرماندهان و قهرمانان دریایی نبرد 1973 بود. پس از آغاز شدید فعالیت معارضه، ‌شاذلی‌ از مصر گریخت و به دوبی پناهنده شد. ما به همراه تعداد زیادی از دانشجویان معارض به فعالیت‌های خود علیه دولت انور سادات ادامه دادیم. بنده در تاسیس جنبش دانشجویی آن زمان نیز نقش مستقیم داشتم. در 18 ژانویه 1977 در تظاهرات مشترک دانشجویان و کارگران، علیه دولت ‌سادات‌ قیام کردیم و دست به انتفاضه‌ای گسترده‌ زدیم. اعتصاب عمومی ما 3روز طول کشید. در طول مدت آن 3 روز در خیابان‌ها بودیم و تقریبا توانستیم کشور را به طور کامل فلج کنیم اما متاسفانه بعد از 3 روز به دلایلی، اعتصابمان پایان یافته و نیمه‌تمام ماند و از ‌دید بسیاری از کارشناسان، انتفاضه‌ای شکست خورده بود.


چرا آن انتفاضه شکست خورد؟

من همیشه به دوستانم می‌گویم ای کاش انتفاضه ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران انجام می‌شد تا ما می‌توانستیم از آن درس‌ها و عبرت‌هایی بیاموزیم اما متاسفانه چنین نشد. در واقع یکی از دلایل اصیل شکست آن انتفاضه این بود که رهبری برژوازی رهبری اصلی انتفاضه را در دست داشت و این امر باعث شد که آن رهبران در کاخ‌های خود بنشینند و مردم در خیابان‌ها باشند در حالی که باید در میان مردم می‌بودند و از نزدیک با آنان ارتباط برقرار می‌کردند. مشکل اصلی این بود که میان رهبری انتفاضه و مردم فاصله افتاد و مردم خود را تنها در خیابان‌ها یافتند. با شکست انتفاضه، ‌انور سادات‌ توانست در قدرت بماند و پس از آن اوضاع داخلی مصر به‌طور کامل تغییر کرد و حزب حاکم روز به روز آمریکایی‌تر شد. بدون شک در زمان جمال عبدالناصر نیز مصر ارتباطات و وابستگی‌هایی به آمریکا داشت اما در زمان ‌انور سادات‌ به نظامی کاملا آمریکایی ‌و در زمان ‌حسنی مبارک‌ به نظامی کاملا آمریکایی – اسرائیلی تبدیل شد.


کمی درباره چرایی و چگونگی فرارتان از مصر برایمان بگویید؟

بنده دقیقا یکی، دو روز بعد از ترور ‌انور سادات‌ از مصر فرار کردم، یعنی هنوز ‌حسنی مبارک‌ بر کرسی قدرت تکیه نزده بود. البته من چند هفته پیش از آن پیش‌بینی کرده بودم که ‌انور سادات‌ را ترور خواهند کرد از همین رو از چند روز پیش از آن مقدمات سفر خود را فراهم کرده بودم. بنده حتی بارها و بارها به دوستان و نزدیکان گفته بودم که این فرعون ‌انور سادات‌ باقی نخواهد ماند اما متاسفانه با رفتن فرعون اول، فرعون دوم یعنی ‌حسنی مبارک‌ روی کار آمد.

با روی کار آمدن فرعون دوم، در همان یکی، دو روز اول من با او دیدار کردم و مذاکره‌ای با هم داشتیم اما او به درخواست‌های ما پاسخ منفی داد، از همین رو فعالیت معارضان مجددا آغاز شد. دولت نیز موج بازداشت‌ها را آغاز کرد به همین دلیل من فورا از مصر خارج شدم. علت اصلی اینکه فرار کردم این بود که من جزو اعضای اصلی و بسیار فعال معارضه بودم. زمان ترور سادات، ما فکر می‌کردیم که اگر انور سادات به هر صورت، یعنی چه ترور، چه مرگ یا هر صورت دیگری از قدرت کنار رود، نظامی ملی یا اسلامی روی کار خواهد آمد. البته سال اول ریاست حسنی مبارک رسانه‌ها به گونه‌ای عمل می‌کردند که نشان دهند چیزی در سیاست کلی مصر تغییر نکرده اما بعد از یک سال گرایش رو به آمریکا و اسرائیل روزبه‌روز بیشتر و بیشتر شد. از آن زمان بعد هم معارضه تلاش کرد روز به روز خود را قدرتمندتر کند اما متاسفانه در مجموع فعالیت 3 دهه اخیر معارضه مصر، می‌توان آن را معارضه‌ای ناموفق و شکست‌خورده دانست. در حال حاضر هم که ریاست معارضان مصر را جنبش اخوان‌المسلمین برعهده دارد که متاسفانه آنها هم خیلی ضعیفند. البته اعتراف می‌کنم که گروه‌های دیگر معارض مانند طرفداران ‌جمال عبدالناصر‌ که ما هستیم و احزاب و جناح‌های چپگرا مانند حزب کمونیست مصر نیز بسیار بسیار ضعیفند زیرا بیشتر اعضای این گروه‌های معارض دست از معارضه واقعی برداشته‌اند و فقط نام معارضه را با خود به همراه دارند. آن افراد دیگر اهداف و آرمان‌های سابق را در سر ندارند بلکه هرکس دنبال زندگی خود رفته و راه دیگری را برای خود انتخاب کرده است. بسیاری از آنها هم همکاری با دیگر کشورها مانند لیبی، عربستان و... را آغاز کردند. البته دستگاه‌های امنیتی کشورهای عربی در از هم پاشیدگی این معارضه بی‌تاثیر نبودند.


آینده مصر بعد از کنار رفتن ‌حسنی مبارک‌ را چگونه می‌بینید؟ به اعتقاد شما قوی‌ترین نامزدهای احتمالی جانشینی ‌حسنی مبارک‌ چه کسانی هستند؟

به اعتقاد بنده قوی‌ترین نامزد که به احتمال بسیار زیاد جانشین ‌حسنی مبارک‌ خواهد شد، ‌جمال مبارک‌، فرزند رئیس‌جمهور فعلی مصر است.

یعنی به اعتقاد شما افرادی چون ‌عمر سلیمان‌، ‌محمد البرادعی‌، ‌ایمن نور‌، ‌احمد ابوالغیط‌ و... هیچ شانسی برای این جانشینی ندارند؟

همه این افرادی که نام بردید، زیر چتر آمریکا قرار دارند از همین رو به اعتقاد بنده رقابت داخلی میان این افراد هیچ نتیجه‌ای را دربر نخواهد داشت بلکه پشت پرده آمریکاست که فرد موردنظر را انتخاب می‌کند. البته به اعتقاد بنده، ‌محمد البرادعی‌ نیز نامزد خوبی برای این سمت است زیرا فردی معتدل است اما متاسفانه او نیز شدیدا به آمریکا وابسته است، از همین رو می‌گویم نامزد مناسبی وجود ندارد. نکته منفی دیگری که در تمام نامزدها وجود دارد این است که همه آنها به بودن و ضرورت وجود اسرائیل معتقدند. تنها گروهی که معتقد به حذف و نابودی اسرائیل است، جنبش اخوان‌المسلمین است اما آنها به دلیل اینکه با آمریکا رابطه ندارند امکان ندارد که به قدرت برسند. از سوی دیگر تنها یک‌سوم جمعیت مصر هوادار اخوان المسلمین است و این مقدار طرفدار برای رسیدن به قدرت کفایت نمی‌کند. به اعتقاد بنده با آمدن اخوان‌المسلمین به قدرت، در مصر فتنه‌ای ایجاد خواهد شد زیرا آنها همپیمان عربستان سعودی هستند. در حال حاضر ما فتنه سنی- شیعی در مصر نداریم اما به اعتقاد بنده با آمدن اخوان‌المسلمین که نیروهای افراطی در خود جای داده‌اند، فتنه‌ای مذهبی و طایفه‌ای در‌خواهد گرفت.

آیا به نظر شما این احتمال وجود دارد که بعد از مرگ ‌حسنی مبارک‌ کودتای نظامی در مصر رخ دهد؟

خیر، تقریباً محال است. حداقل می‌توانم بگویم در حال حاضر محال است‌ اما بعد از مرگ‌ حسنی مبارک‌ احتمال وجود دارد ولی باز هم ضعیف است. اگر حسنی مبارک زمانی بمیرد که هنوز جانشین وی صددرصد تثبیت نشده، احتمال کودتای نظامی قوی‌تر می‌شود اما اگر بعد از آن باشد تقریبا محال است. اگر قرار شود جانشینی ضدآمریکایی یا به دور از سیاست‌ها و خواسته‌های آمریکایی روی کار بیایید احتمال کودتا قوی‌تر می‌شود زیرا ارتش مصر را تقریبا آمریکایی‌ها هدایت می‌کنند، البته از طریق ‌عمر سلیمان‌ که رئیس سازمان اطلاعات و امنیت است. امید زیادی به‌ عمر سلیمان‌ داشتیم و فکر می‌کردیم که جانشین خوبی خواهد بود اما پس از سفر اخیرش به اسرائیل از وی قطع امید کردیم بویژه اینکه او یکی از موافقان سرسخت محاصره نوار غزه بود.


به اعتقاد شما روابط قاهره- تل‌آویو پس از رفتن حسنی‌مبارک چگونه خواهد بود؟

احتمال زیاد دارد که این رابطه ادامه یابد و روز به روز نیز عمیق‌تر شود.

تغییر و تحولات منطقه پس از روی کار آمدن رئیس‌جمهور جدید در مصر را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

اگر در مصر کودتایی صورت گیرد، احتمال دارد منطقه کمی بی‌ثبات شود اما اگر به‌طور طبیعی یکی جایگزین شود، منطقه آرام خواهد ماند زیرا مصر آرام خواهد بود. پیش‌بینی نمی‌کنم در آینده خیلی نزدیکی تغییری در مصر ایجاد شود. البته این احتمال هم وجود دارد که بعد از رفتن ‌حسنی‌ مبارک‌ انتفاضه‌ای مردمی در مصر رخ دهد. البته احتمالش تقریبا ضعیف است.

این انتفاضه‌ای که از آن سخن می‌گویید چه زمانی رخ خواهد داد؟

به نظر من اگر جمال مبارک روی کار آید،‌ این انتفاضه رخ می‌دهد اما درباره شدت و ضعف آن نمی‌توانم نظری بدهم. این انتفاضه اگر رخ دهد از سوی اخوان‌المسلمین به همراه مردم عادی که از دولت و نظام حاکم فعلی ناراضی هستند، رخ خواهد داد. البته من این نگرانی را دارم که این انتفاضه هم مانند انتفاضه زمان انور سادات باشد، یعنی هدایت آن را افرادی ضعیف و بورژوازی برعهده بگیرند. در آن صورت باز هم ناموفق خواهد بود.


یعنی در مجموع شما معتقدید هرکس به جای حسنی مبارک روی کار بیاید انتفاضه‌ای در مصر رخ خواهد داد درست است؟

بله، چون اگر جمال مبارک باشد، اخوان‌المسلمین و مردم انتفاضه خواهند کرد و اگر محمد البرادعی روی کار آید، ارتشی‌ها که به آمریکا نزدیک‌تر هستند شبه‌کودتایی انجام خواهند داد، یعنی در کل با رفتن حسنی مبارک بی‌ثباتی نسبی در مصر را شاهد خواهیم بود زیرا نزاع بر سر قدرت روی خواهد داد.


روابط تهران- قاهره پس از حسنی مبارک را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

به اعتقاد بنده روابط ایران و مصر در چند ماه اخیر تحرک نسبتا خوبی داشته است. مثلا امسال برای نخستین‌بار سفیر مصر در سوریه، در جشن روز ملی ایران(22بهمن) در مراسم سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق حضور یافت. اینگونه رابطه بعد از رفتن شاه پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران وجود نداشته است. سفیر مصر در لبنان نیز در جشن سفارت ایران در بیروت شرکت کرد. نکته دوم این است که مصر در یکی، دو سال اخیر به قدرت واقعی ایران و توانایی مقابله این کشور با غرب پی برده است و همین امر موجب شد که به فکر بهبود رابطه با تهران بیفتد. پیشرفت علمی ایران بویژه در زمینه هسته‌ای موجب شد مصر در تصمیم خود برای بهبود روابط با تهران مصمم‌تر باشد. به نظر من هرکسی هم که جانشین حسنی‌ مبارک شود،‌ برای بهبود این رابطه بیشتر تلاش خواهد کرد.


مشکل فعلی ایران و مصر را مشکلی ایدئولوژی، سیاسی یا رابطه با اسرائیل می‌دانید؟

بدون شک مشکل سیاسی است زیرا مصر روابط بسیار خوبی با اسرائیل دارد در حالی ‌که اسرائیل دشمن اصلی ایران است، رابطه مصر با ایالات متحده آمریکا نیز بی‌تاثیر نیست.

با توجه به اینکه می‌گویید بعد از حسنی مبارک روابط مصر با آمریکا و اسرائیل ادامه خواهد داشت، پس چگونه می‌گویید روابط تهران- قاهره بهبود خواهد یافت؟!

باتوجه به اینکه مصر به لزوم بهبود رابطه خود با ایران پی برده و از سوی دیگر اسرائیل در حال حاضر در ضعف بسر می‌برد، به نظر بنده روابط مصر با اسرائیل نسبت به روابط مصر با ایران کاهش خواهد یافت، یعنی روابط قاهره- تل‌آویو تیره‌تر و روابط قاهره- تهران بهتر خواهد شد.


جایگاه فعلی جمهوری اسلامی ایران در منطقه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بنده ایران امروز را یک «نمونه» می‌دانم. یعنی کشورهای دیگر باید از این کشور یاد بگیرند و آن را الگوی خود قرار دهند. من، ‌محمود احمدی‌نژاد‌‌ را یک قهرمان ملی مانند ‌جمال عبدالناصر‌ می‌دانم. همین امر باعث شد که بیشتر مردم مصر احمدی‌نژاد را دوست داشته باشند.


از چه زاویه‌ای احمدی‌نژاد را با جمال عبدالناصر مقایسه می‌کنید؟!

مقاومت و مبارزه علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی و مقاومتش در برابر ایالات متحده آمریکا. البته شخصیت احمدی‌نژاد نیز مانند شخصیت جمال‌عبدالناصر محبوب و مردمی است. مردم او را فردی می‌یابند که می‌خواهند. مردم خود را نیازمند وی می‌دانند و معتقدند اوست که می‌تواند نیازهایشان را برطرف کند. البته خود شخص بنده عاشق سیدعلی‌خامنه‌ای هستم زیرا ایشان را فردی که دارای موضع قوی است،‌ می‌دانم. ایشان فردی واضح و شفاف است. بنده وقتی مقاله‌ای از ایشان درباره«تهاجم فرهنگی» خواندم، بیشتر عاشق ایشان و اندیشه‌هایشان شدم و احساس کردم که ما با رهبری طرف هستیم که نمونه وی کمتر پیدا می‌شود. از همین رو برای طول عمر ایشان دعا کردم.

طی 3ماه اخیر جنگ رسانه‌ای شدیدی میان اسرائیل و حزب‌الله را شاهد بودیم. باتوجه به سخنرانی اخیر سیدحسن نصرالله که گفته بود حزب الله، فرودگاه بن‌گوریون در تل‌آویو را مورد هدف قرار خواهد داد، به نظرتان آینده اسرائیل چگونه خواهد بود؟

بله، بنده به طور کامل حرف‌های سیدحسن نصرالله را قبول دارم و معتقدم به هر وعده‌ای که می‌دهد، عمل می‌کند. اگر گفته می‌زند، خواهد زد. البته نگران رفتار احمقانه‌ای از سوی اسرائیل و آمریکا هستم، زیرا احتمال دارد به طور ناگهانی به سوریه حمله کنند تا راه ارتباطی ایران و حزب‌الله را قطع کنند.


چه زمانی پیش‌بینی می‌کنید به سوریه حمله کنند؟!

اگر قرار باشد حمله کنند احتمالا سال آینده خواهد بود. آنان به هیچ‌وجه نخواهند توانست حزب‌الله را از بین ببرند، اما با حمله به سوریه تلاش می‌کنند همپیمانی ایران و سوریه و حزب‌الله را تضعیف کنند و در واقع زمان سرنگونی و فروپاشی اسرائیل را به تاخیر بیندازند. البته بنده حمله به ایران را نیز بعید می‌دانم.

باتوجه به اینکه باراک اوباما با شعار تغییر به ریاست‌جمهوری آمریکا رسید، به نظرتان آیا احتمال حمله آمریکا به سوریه، حزب‌الله یا ایران وجود دارد؟

اوباما یک فرد دروغگو است، شعارهایی هم که داد همه دروغ بود. او یک جورج بوش دیگر است. او یک اسرائیلی با چهره و نقابی آمریکایی است. شعارهایی که داد برای پیروزی در انتخابات بود. او هم از نظر داخلی و هم خارجی ضعیف است و هر گامی که برمی‌دارد به نفع اسرائیل است زیرا لابی صهیونیستی بر آمریکا مسلط است.

نظرتان درباره دیوار فولادی که در مرز مصر با نوار غزه ساخته می‌شود، چیست؟

مردم مصر از این اقدام دولت ناراضی هستند اما کار زیادی از دستشان برنمی‌آید. فقط می‌توانم بگویم که رژیم مصر با این کار میخی بر تابوت خود زد و گامی دیگر رو به از بین رفتن نظام حاکم در این کشور برداشت.

در چند دهه اخیر مصر و عربستان تلاش کرده‌اند خود را رئیس اعراب جا بزنند، نظرتان چیست؟

مصر شاید ده‌ها سال پیش رئیس اعراب بوده اما اکنون رئیس اعراب در خیانت است. عربستان هم قدرتی نیست که رئیس اعراب باشد. البته عربستان تلاش زیادی می‌کند اما نمی‌تواند که باشد. اکنون تلاش اصلی عربستان این است که خود را رئیس جهان عرب جا بزند اما در برابر ایران ناتوان است زیرا چهره واقعی آن نمایان شده است.اکنون در جهان عرب رقیب اصلی عربستان را سوریه می‌توان دانست زیرا از عربستان قوی‌تر و محبوب‌تر است و لیاقت این ریاست را هم دارد. دمشق و ریاض پشت پرده رقابت شدیدی با هم دارند اما در ملأ‌عام و در رسانه‌ها روابط خود را خیلی خوب نشان می‌دهند. عربستان از سوریه می‌خواهد دست از رابطه‌اش با ایران بردارد اما سوریه این کار را به هیچ‌‌وجه نخواهد کرد زیرا می‌داند وجودش و قدرتش به این رابطه بستگی دارد. آنان به سوریه وعده می‌دهند که اگر ایران را رها کند، حمایتش خواهند کرد اما سوریه می‌داند که اگر این کار را کنند همان بلایی که سر رژیم صدام حسین آوردند، سرشان خواهد آمد. آمریکا ابتدا از صدام حمایت کرد و آن را به جان ایران انداخت و بعدا دست از وی برداشت و بعد هم به عراق حمله کرد. سوریه اگر دست از حمایت ایران بردارد، همان بلایی را سرش خواهند آورد که سر عراق آوردند، نه به معنی اینکه سوریه را به جان ایران می‌اندازند بلکه خودشان به سوریه حمله خواهند کرد.

سوریه اگر دست از حمایت و دوستی با ایران بردارد، مجبورش خواهند کرد که دستبوس آمریکا شود.

در پایان اگر سخنی دارید، بفرمایید؟

دوست دارم به تمام ملت ایران و امام علی خامنه‌ای و دکتر احمدی‌نژاد سلام و درود بفرستم. بنده جمهوری اسلامی ایران را یکپارچه‌کننده امت اسلامی و مدافع اصلی مسلمانان می‌دانم از همین‌رو معتقدم نخبگان و تاثیرگذاران جهان عرب باید رابطه بیشتری با ایران داشته باشند و گرد ایران جمع شوند و به این کشور نزدیک‌تر شوند و از آن حمایت کنند. من معتقدم انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب انسانی بود که خداوند به تمام بشریت لطف کرد و باعث به وجود آمدن این انقلاب شد. یکی از نمونه‌ها و پیامدهای بسیار مثبت این انقلاب پایین آمدن پرچم سفارت اسرائیل و بالا رفتن پرچم سفارت فلسطین به جای آن بود.




رهروان شهادت ::: سه شنبه 89/1/31::: ساعت 8:20 صبح

مطهری:نادران قبل از اثبات جرم نباید از کسی نام می‏برد
رجانیوز:نمی‏توانید حسابتان را از هم جدا کنید

گروه سیاسی: انتشار مطلب "رطب خورده ای که منع رطب می کند" موجب شد تا علی مطهری طی جوابیه ای به رجانیوز توضیحاتی را درخصوص برخی مواضع و رویکردهای متناقض خود ارائه کند. در مطلب مورد اشاره موضوع نقد نگارنده به همین مواضع پاردوکسیکال او اختصاص داشت.

در مطلب فوق الذکر آمده بود:«علی مطهری از جمله چهره هایی بود که در ماههای بعد از انتخابات کوشید تا جدال تمام قامت اقلیت معترض با نظام را به دعوای میان دو جناح تقلیل دهد و این همه را به مناظره های انتخاباتی و حرف و حدیث های مطرح شده در آن برنامه مربوط سازد. آن روز به این بهانه او به نقد رویکردهایی پرداخت که خود اکنون در چرخشی درخور توجه رادیکاله شده آن را در پیش گرفته است.»

رجانیوز همچنین مواضع متناقض آقای مطهری در مورد هاشمی و خاندان ایشان را نیز مورد توجه قرار داده بود و با تاکید بر اینکه سخنان احمدی نژاد در مناظره های انتخاباتی تنها گوشه ای از اظهارات صریح گذشته علی مطهری بوده است، با اشاره به انتقادات اخیر علی مطهری از معاون اول رییس جمهور نوشته بود:«اینکه رحیمی مرتکب تخلفی شده یا نه چیزی است که خود قطعا باید پاسخگو باشد و حرفی هم در پیگیری قانونی موضوع نیست. اما حرف این است که رطب خورده نمی تواند منع رطب کند. اگر بدون حکم قضایی می توان درخصوص افراد سخن گفت، چرا به آنچه احمدی نژاد در مناظرات گفت، خرده گرفتید و اگر نمی توان گفت چرا خود اکنون می برید و می دوزید و حکم هم صادر می کنید؟!!»

علی مطهری به برخی نکات مطرح شده در این مطلب طی جوابیه ای پاسخ داده است. ضمن استقبال از توضیحات ایشان، متن کامل توضیحات و پاسخ رجانیوز برای قضاوت خوانندگان در پی می آید:

مدیر محترم پایگاه اطلاع رسانی رجا

با اهداء سلام

در مطلبی که اخیراً تحت عنوان «رطب خورده ای که منع رطب می کند» در پایگاه خود درج کرده بودید سخن اینجانب درباره اتهام فساد اقتصادی وارد شده به یکی از مقامات بلند پایه دولتی با توجه به انتقاد این بنده به رئیس جمهور محترم در خصوص متهم کردن افرادی به فساد اقتصادی در مناظره انتخاباتی، قبل از اثبات جرم آنها، مصداق رطب خوردن فردی ذکر شده بود که خود منع رطب می کند.

همان طور که می دانید کسی که از آن مقام بلندپایه دولتی نام برد جناب آقای نادران نماینده شجاع تهران بود که البته قبل از اثبات جرم آن مقام نباید نام می بردند. اینجانب نیز در پاسخ سؤال خبرنگاری که از این موضوع پرسید نامی از آن مقام نبردم و فقط با اطلاعی که از پرونده قضائی مربوط داشتم گفتم «اتهام آن مقام جدی است و رئیس جمهور که منادی شعار عدالت خواهی است باید در رسیدگی به این موضوع پیشقدم باشد و با قوه قضائیه همکاری نماید. این طور نباشد که قانون در مقابل ضعفا قوی باشد و در مقابل اقویا ضعیف.» اما خبرنگار در متن خبر نام آن مقام را نیز آورده بود و البته چون قبلاً نام او اعلام شده بود چندان جرمی متوجه آن خبرنگار نیست.

اما اینکه دولت از یک سو از آقای نادران به خاطر وارد کردن اتهام به یکی از مقامات بلند پایه خود قبل از اثبات جرم، شکایت کرده است و از سوی دیگر از عملکرد رئیس جمهورمحترم در مناظره انتخاباتی مبنی بر وارد کردن اتهام فساد اقتصادی به فرزندان دو تن از مقامات کشور قبل از اثبات جرم آنها در دادگاه صالح دفاع می کند، مصداق یک بام و دو هوا و مصداق رطب خورده ای است که منع رطب می کند. به هر حال تسلیم شدن به حق و عدالت سخت است هرچند سخن راندن درباره لزوم تسلیم بودن در مقابل حق و عدالت آسان است.

مستدعی است این مطلب عیناً در آن پایگاه اطلاع رسانی درج گردد.

با تقدیم احترام علی مطهری

اما در خصوص مواردی که ایشان مطرح کرده اند نکاتی درخور توجه است:

1- انتقاد رجانیوز از آقای مطهری همچنان وارد است و مشخص نیست ایشان به چه چیز پاسخ داده اند! علی مطهری از یک سو معتقد است نباید قبل از اثبات در دادگاه در مورد اتهامات کسی سخن گفت اما در عین حال خود اذعان می کند که در مصاحبه ای "با موضوع کاملا مشخص" بر "جدی بودن" کلیت اتهامات یک فرد "بدون اثبات در دادگاه" حکم تایید زده است.

آیا از نظر ایشان می توان به راحتی مصاحبه کرد و هر کسی را متهم خطاب کرد و حتی پا را فراتر نهاد و اتهام او را خیلی جدی دانست؟ این مصداق رطب خوردن و منع رطب کردن نیست؟! چگونه ایشان اظهارات احمدی نژاد در مناظره را محکوم می کند به این دلیل که اثباتی در مورد آنها صورت نگرفته اما خود در جایگاه قاضی می نشیند و نسبت به جدی بودن و نبودن اتهامات دیگران اظهارنظر می کند؟

2- برخلاف آنچه آقای مطهری تلاش می کنند بیان کنند، اظهارات ایشان در مورد آن فرد به این مصاحبه مختصر و اظهارنظر اجمالی ایشان خلاصه نمی شود. آقای مطهری طی مصاحبه ای با سایت خبری تابناک نیز که ظاهرا در دفاع از ایشان همواره در صحنه آماده بوده است، بعد از صغری و کبری چیدنی درخور توجه می گوید:«قوه قضائیه ضمن بازجویی از یک باند فساد اقتصادی متوجه می شود که رئیس این باند یکی از مقامات عالی رتبه دولتی است. لذا خواستار رسیدگی به اتهامات او می شود...»

سوالی که وجود دارد این است که چرا ایشان در حالی که هیچ حکمی صادر نشده، معاون اول قوه مجریه را رسما رییس یک باند فساد اقتصادی معرفی می کند؟ آیا این اظهارات با موضع دیگر ایشان مبنی بر لزوم وجود رأی دادگاه متناقض نیست؟

3- این تناقض در مورد اظهارات گذشته مطهری پیرامون هاشمی و خانواده او نیز صادق است. آن روز که او با صراحتی چندین برابر رییس جمهور تاکید می کرد:«ورود و دخالت اقوام رییس‌جمهور(هاشمی) در تمام شئون سیاسی و اقتصادی واقعا درست نبود. اینکه اینها بیایند در اکثر مراکز حساس اقتصادی مسلط شوند، این چه دلیل موجهی دارد؟ مثلا در وزارت نفت آنجایی که باید معاملات مهم انجام شود حتما باید از نزدیکان ایشان باشد.»

آن روزها مطهری علت احتمالی استفاده از نزدیکان در برخی پست ها را اطمینان و اعتماد آقای هاشمی دانسته اما در ادامه گفته بود:«تا یک حدی این استدلال قابل قبول است. مثلا اینکه پسرشان رییس دفترشان باشد؛ ولی حالا حتما باید "کیش" هم "دست اینها" باشد، وزارت نفت هم "زیر نفوذ اینها" باشد، فلان کارخانه خودروسازی هم "مال اینها" باشد و انحصار صادرات فلان محصول "در اختیارشان" باشد؟ اینها هم توجیه امنیتی دارد؟ اینها را که دیگر نمی‌شود براساس مصالح ملی توجیه کرد.»

او همچنین گفته بود که باب حمله به مقدسات نیز از خانواده هاشمی و نقش آفرینی های یکی از فرزندان او آغاز شده است:«خب، وقتی یک خانواده‌ای اینقدر دست‌شان در امور اقتصادی و قدرت سیاسی باز باشد، کم‌کم جسارت پیدا می‌کنند و متعرض امور مقدس هم می‌شوند. مثلا دختر ایشان به چه مجوزی باید آزاد باشد که احکام اسلام را به راحتی زیر سوال ببرد؟ خب این خانم در آن روزنامه‌ای که داشت خیلی راحت نوشت چرا باید دیه مرد دو برابر زن باشد یا چرا حکم اثر چنین و چنان است؟ اصلا باب حمله به مقدسات از آن موقع باز شد و اینها فسادهایی بود که از آن وقت جان گرفت و در جامعه گسترش پیدا کرد.»

4- علی مطهری از الیاس نادران به دلیل اینکه قبل از اثبات در دادگاه سخنانی را در مورد فردی خاص بر زبان جاری کرده است، انتقاد کرده و توضیح داده که:«قبل از اثبات جرم آن مقام نباید نام می بردند.» با توجه به آنچه گذشت به نظر می رسد ایشان نمی تواند حساب خود را از آقای نادران جدا کند.

چگونه است که ایشان رییس جمهور را به خاطر اظهاراتی که در دادگاه ثابت نشده بانی فتنه معرفی می کند و نماینده همسو با خود را نماینده ای شجاع لقب می دهد؟! و اصولا چرا ایشان در مصاحبه ای که خود بدان اشاره کردند به جای جدی دانستن یا ندانستن اتهامات، به اظهارات اثبات نشده الیاس نادران که عذرخواهی از الیاس محمودی را نیز به همراه داشت، خرده نگرفتند؟ چرا به همان شدت که از رییس جمهور انتقاد کردند از دوستان نزدیک خود انتقاد و شکایت نمی کنند؟ آیا این دو رویکرد با هم متناقض نیست؟

5- آقای مطهری با فرار به جلو، رویکرد دولت را به خاطر شکایت از نادران مصداق یک بام و دو هوا و رطب خورده ای که منع رطب می کند دانسته است که در این خصوص باید گفت شکایت طبیعی ترین حق هر کسی است که مورد اتهام این چنینی واقع می شود و این حق برای همه چه در دولت و چه در خارج از دولت وجود دارد و موضوع عجیبی هم نیست. علاوه بر اینکه دولت بارها تاکید کرده که از پیگیری هرگونه فساد استقبال می کند؛ این استقبال البته حق شکایت از اتهاماتی که وارد نمی داند یا احیانا شائبه هایی در موردشان مدنظر دارد را نفی نمی کند. علاوه بر این به نظر می رسد متقابلا کسانیکه درصدد روشن شدن موضوع هستند نیز اگر واقعا برای ادعای خود مستنداتی دارند، می بایست از تشکیل دادگاه برای این مسئله استقبال کنند.

6- اما علی مطهری سوالات بسیاری را بدون جواب گذاشته است. مواضع متناقض ایشان در مورد هاشمی از جمله این سوالات است. اما خوب است ایشان که لااقل در قول تا این اندازه به اظهار نظر در چارچوب قانون تاکید دارند، کمی در مورد حکم مستبد خواندن رییس جمهور و متهم کردن شخص دوم کشور به استبداد توضیح دهند.

مطهری در جایی با اشاره به موضوع هدفمند کردن یارانه ها می گوید:«صورت ظاهر این کار یعنی استبداد، یعنی بی اعتباری مجلس و دموکراسی، یعنی یک بدعت خطرناک. اگر در اینجا همه کوتاه بیایند چه ضمانتی هست که این بلا بر سر سایر قوانین نیاید. این صدای پای استبداد است که به گوش می رسد و اگر این کار باب شود و تبدیل به یک رویه گردد چیزی جز استبداد نخواهد بود.»

آیا می توان رییس جمهور قانونی کشور و رییس جمهور منتخب مردم را به راحتی و به دلیل پافشاری بر یک دیدگاه اقتصادی مستبد خطاب کرد؟ آیا اصولا استبداد چیزی جز یک اتهام است؟ و چیزی جز همان لفاظی های میرحسین موسوی و دوستانش مثل دروغگویی و... را به یاد می آورد؟ آیا این اتهام زنی ها مصداق همکاری دولت و مجلس است و همان چیزی است که رهبری بدان امر کردند؟ آیا اتهام زنی با این شیوه مجاز است؟

7- انتظار می رفت آقای مطهری که خود روزی در نقد برخی فرزندان آقای هاشمی سخن می گفتند، خود اکنون نیز داعیه دار میدان روشن شدن حقایق باشند. اینکه ایشان از آن دیدگاه به امروز رسیده است و از رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با عنوان یک چهره معتدل مظلوم یاد می کنند، به چه معناست؟

با این توصیفات سریعا این سوال به ذهن متبادر می شود که آیا آقای مطهری از نامه آقای هاشمی خطاب به رهبر انقلاب هم دفاع می کند و آن را مصداق اعتدال می داند؟ نامه ای که گفته می شد بعد از اینکه بی پاسخ مانده، رسانه ای شده، در نگاه آقای مطهری به چه معناست و اصولا معمای تناقضات عجیب و غریب مواضع علی مطهری را چگونه باید حل کرد؟

غرض در اینجا به روی میز ریختن تمام انتقادات وارد به آقای مطهری نبوده و نیست که اگر چنین باشد باید کتاب بنویسیم! اکنون چهره ایشان به اندازه کافی شناخته شده است و قضاوت ها هم نسبت به ایشان چندان مبهم نیست.اگر ایشان تمایل داشته باشند، رجانیوز آمادگی دارد نظراتی که کاربران ذیل مطلب "رطب خورده ای که منع رطب می کند" به نگارش درآورده اند را برای محک نسبی از قضاوت ها در اختیارشان بگذارد؛ شاید گره ای از کار گشوده شود.




رهروان شهادت ::: سه شنبه 89/1/31::: ساعت 8:15 صبح

گروه اجتماعی: "گرچه زمان وقوع زلزله مشخص نیست اما تهران در معرض زلزله قرار دارد و شرایط طبیعی نشان می‌دهد که بروز زلزله در تهران قطعی است" این ها جملات دکتر احمدی نژاد در اولین هفته کاری پس از تعطیلات 13 روزه نوروز در بازدید از یکی از اردوگاه‌های اسکان اضطراری تهران است. جملاتی که به سرعت در صدر اخبار رسانه ها و خبرگزاری های رسمی و غیر رسمی قرار گرفت.

به گزارش رجانیوز احمدی نژاد در همین بازدید به مسئولین توصیه کرد هر هفته یک مانور بسیار جدی و عملیاتی و نزدیک به واقع با حضور همه بخش‌ها در خصوص امداد و نجات در تهران برگزار کنند. بازدید رئیس شورای عالی مدیریت بحران کشوراز مجتمع اردوگاه‌های اسکان اضطراری بشارت در غرب تهران یک پیام بسیار مهم داشت: آمادگی جدی برای مقابله با زلزله احتمالی تهران. رئیس جمهور در این دیدار حرف های مهم تری هم زد. ا

و گفت: "یکی از علمای بزرگ تهران به من پیغام داد که از مردم بخواهم مراقب باشند و ضمن پرهیز از گناه، برای دوری از بلایا دعا کنند." گر چه رسانه های رسمی کشور کمتر به این بخش از سخنان احمدی نژاد پرداختند، با این حال خیلی زود بازار گمانه زنی در باره ی حرف های او داغ شد. به نظر می رسد آن عالم بزرگوار کسی جز آیت الله خوشوقت از اساتید اخلاق تهران نباشد.

چند هفته ای است که آیت الله خوشوقت در سخنان پس از نماز مغرب و عشای خود در مسجد امام حسن مجتبی(ع) اشاراتی به تاثیر گناه زیاد در وقوع عذاب هایی مانند زلزله می کند. ایشان گرچه در صحبت با بعضی از اطرافیان خود تعیین زمان دقیق زلزله را توسط خود رد کرده است، اما در ملاقات چندی پیش یکی از همکاران نزدیک دکتر احمدی نژاد با آیت الله خوشوقت، ایشان به دوری مردم از گناه برای جلوگیری از وقوع زلزله تاکید کرده است.

در این دیدار که گزارشی از فعالیت های دولت برای آمادگی با زلزله احتمالی تهران ارائه شده، آیت الله خوشوقت با اشاره به این که افزایش گناه موجب عذاب الهی می شود گفته است که باید علما و وعاظ به میان مردم بروند و آن ها را به عذاب الهی انذار دهند و از آن ها بخواهند گناه نکنند. همچنین ایشان گفته است باید به فقرای متدین صدقه بدهید تا برای رفع عذاب از تهران دعا کنند.

حضرت آیت الله خوشوقت از علمای سرشناس و اساتید اخلاق مشهور تهران با اشاره به احتمال قوی وقوع زلزله در شهر تهران، از مردم این شهر خواست علاوه بر پرداخت صدقه به مردم فقیر متدین، برای دفع این بلا به توبه دسته جمعی روی بیاورند.

آیت الله خوشوقت در گفتگو با رجانیوز نیز ضمن تصدیق تقویت احتمال وقوع زلزله در شهر تهران، این امر را به دلیل افزایش گناه در این شهر عنوان کردند.

آیت الله خوشوقت با اشاره به روایتی از کتاب وسائل الشیعه که از ارتباط مستقیم افزایش گناه با وقوع زلزله سخن می گوید، زلزله احتمالی تهران و افزایش احتمال وقوع آن در ماه های آینده را به دلیل رواج و افزایش برخی مفاسد در این شهر دانستند.

ایشان در ادامه ضمن تکذیب تعیین وقت زلزله از جانب خود، از علما و وعاظ تهران خواستند تا با تشکیل مجالس توبه دسته جمعی، مردم را نسبت به این موضوع آگاه کنند.

آیت الله خوشوقت همچنین به مومنین توصیه کردند با پرداخت صدقه به فقرای مومن، به واسطه دعای این فقرا بلای زلزله را از شهر تهران دفع کنند.

برخی اخبار تایید نشده نیز حاکی از آن است که احمدی نژاد برای مشورت با این عالم دینی پیرامون موضوع زلزله تهران، یکی از دستیاران ارشد خود را به عنوان فرستاده به ملاقات آیت الله خوشوقت فرستاده است. گفتنی است، بسیاری از علمای مشهور نیز پیش از این از وقوع زلزله قطعی در تهران خبر داده بودند.

همچنین حجت الاسلام کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران نیز در خطبه های هفته گذشته نماز جمعه تهران با بیان اینکه گناهان صغیره در صورت استمرار به گناهان کبیره تبدیل می‌شوند، گفت: زلزله‌هایی که بر اثر گناه حاصل می‌شود راهی جز این ندارد که ما به یاد خدا باشیم و به دین پناه ببریم. ما باید برای مقابله با بلاها در پناه دین زندگی کنیم چرا که حتی اگر زلزله طبیعی در شهر تهران بیاید، هیچ کس جز خداوند حریف این بلاها نخواهد بود.

خطیب نماز جمعه تهران ضمن تذکر به برخی بانوان بی‌حجاب و بدحجاب خاطرنشان کرد: بانوان ما باید بیشتر مسائل مربوط به حجاب را رعایت کنند، چرا که بی‌حجابی‌های بانوان موجب لرزش دل جوانان می‌شود و در نهایت به گناهان کبیره تبدیل می‌شود و در این صورت است که غضب خداوند حاصل می‌شود.

حجت الاسلام صدیقی در این خطبه ها با اشاره به هشدار احمدی نژاد مبنی بر تذکر به جامعه برای مقابله با گناه، ابراز داشت: آنچه که رئیس‌جمهور محترم در خصوص زلزله و بلاهای ناشی از گناهان مطرح کرده بودند، ‌مسئله‌ای است که باید به آن بیشتر توجه کرد، چرا که علما بارها به این مسئله اشاره کرده و فرموده بودند که باید با مقابله با گناه از بلاها جلوگیری کرد.

احمدی نژاد یکشنبه هفته گذشته نیز در دیدار با مدیران بنیاد مسکن انقلاب اسلامی با اشاره به گسل های شهر تهران و احتمال وقوع زلزله اعلام کرد اقلا 5 میلیون نفر باید از تهران بیرون بروند. در این دیدار احمدی نژاد با اشاره به مشکلات تهران و طرح این سوال که "ماجرای زلزله را چگونه باید حل کنیم؟" اعلام کرد: "الان باید گسل‌های زیر شهر فعال باشد که به لطف دعای مردم فعال نیستند، اما نمی‌توان تضمین کرد که چه زمانی در تهران زلزله می‌آید و این گسل‌ها فعال می‌شود."

احمدی نژاد در این دیدار ضمن اعلام این که "بنده به وقتش از مردم خواهش خواهم کرد تا تهران را ترک کنند" از وزارتخانه‌های کشاورزی، مسکن، صنایع و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی خواست برای اعطای وام قرض‌الحسنه و تسهیلات به افرادی که تهران را ترک کنند برنامه‌ای تنظیم کنند.




رهروان شهادت ::: دوشنبه 89/1/30::: ساعت 9:10 صبح

<   <<   21   22   23   24   25   >>   >
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 490


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :146207
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<