عقل دو گونه است : عقل طبیعی و عقل تجربی و هردو سود بخش اند . [امام علی علیه السلام]

فرهنگی سیاسی اجتماعی

و چه زیباست جنس معامله خدا با بندگانش که چگونه‌ است ترکشی یک سانتی و بی‌ارزش، انسان را به سمت شهادت و تقرب به خدا می‌رساند و باعث عاقبت به خیری او می‌شود! خداوند از دیرباز، ترکش علقه و محبت خود را در بدن این شهید جانباز به ودیعه نهاده بود تا در زمان مقرر و پس از سال‌ها، نامزد و منتخب خود را به خود برساند.
تابناک ـ محمود گودرزی، مهاجر مسافری بود که پس از سال‌ها دوری از معشوق و معبود خود، سبکبال پر گشود و به سوی معبود خود شتافت؛ عاشقی که به عشق میهن، حتی پس از پایان جنگ نیز ذره ذره وجود خود را بخشید و رفت.

گویی معشوق حلقه نامزدی خود را به دست او و جان او را به نام خود کرده و حال پس از این هجران، او را به سوی خود فراخوانده بود. ترکش به جای مانده در بدن محمود مهاجر، نشان برگزیده بودن او بود و هم‌‌اکنون پس از سال‌ها آنان را به هم رساند و چه زیبا!

آنچه می‌خوانیم، ناشنیده‌هایی است از داستان عاشقی شهید جانباز محمود گودرزی از زبان دکتر محمدحسن آزما، پزشک وی در تهران:

دکتر آزما در این باره می‌گوید: محمود، متولد 1343 و پدر دو فرزند است که در سال 1367 در عملیات بیت‌المقدس 5 در منطقه عملیاتی پنج‌وین مجروح شد. وی جانباز 20 درصدی بود که به اجبار اطرافیان این درصد را پذیرفته بود، چرا که به صورت عادی هم که در نظر می‌گرفتیم، درصد جانبازی ایشان، خیلی بیش از اینها بود و این یار دیرین همچنان با او همراه گشته تا این که حدود یک ماه پیش به خاطر درد بسیار در ناحیه کمر و مشکلاتی که برای ایشان پیش آمده، به پزشک مراجعه می‌کند.

وی پس از بازگشت از مطب پزشک، گویی صلای فراخوانده شدن را دریافته و برای رفتن آماده می‌شده است. چه بزرگ است روح وی و چه عزیز بوده است، میهن برای وی که حتی در آخرین لحظه‌های زندگی نیز باز هم روحیه ایثار و از خودگذشتگی به جوشش درآمده و گویی خواسته بی‌خود از خود شود و به دیار باقی بشتابد و در همین زمان بوده که به خانواده‌اش وصیت می‌کند که اگر روزی اعضای بدنش نیز بتواند جان هم‌وطن دیگری را نجات دهد، کوتاهی نکنند.

با وخیم شدن حال وی، خانواده‌‌اش او را برای مداوا از شهرستان بروجرد به تهران می‌آورند؛ اما پس از بررسی‌های بسیار، پزشکان متوجه می‌شوند که در اثر وجود ترکش، خون وارد مغز و مخچه شده و باعث لخته شدن خون و نرسیدن خون به مغز وی شده و به این ترتیب، بیمار دچار مغزی می‌شود.

به دنبال این رخداد بود که پزشکان بیمارستان به خانواده وی پیشنهاد اهدای اعضا را می‌دهند و خانواده نیز که گویی رنج راه و غم عزیزشان، گفته عزیز سفر کرده را از خاطرشان برده بود، با شنیدن این پیشنهاد به یاد می‌آورند، وصیت این شهید بزرگوار را و با کمال میل پذیرای آن می شوند و به این صورت بود که «قلب، دو کلیه و کبد» محمود گودرزی نیز در تداوم ایثارش اهدا می‌شود.

دکتر آزما در این باره مطلبی می‌آورند که آوردن آن در این نوشتار خالی از لطف نیست. وی از تداوم ایثاری گفتند که بسیاری از جانبازان ما آن را در وجود خود دارند و چه زیباست، بی هیچ چشم داشتی آماده هر گونه از خودگذشتگی هستند، بدون داشتن برچسب درصد جانبازی.

وی می‌گوید: اما هم‌اکنون وجود سیاست‌گذاری‌های بد و نامطلوب، باعث شده است که مردم دیگر به جانباز و فرزند شهید و ایثارگر نگاه خوبی نداشته باشند، که این خود جای بسی پرسش است؟!

اینها همه در حالی است که اگر به هر کجای دنیا بنگریم، حضور شرافتمندانه افراد تنها به اندازه 24 ساعت در جبهه ارزشی نمادین دارد؛ برای نمونه در الجزیره، نمادی است به نام «نماد ایثارگری» که هر روز صبح، مردم برای ادای احترام به شهدایشان در برابر آن نماد ادای احترام می‌کنند و آن را نماد عشق می‌دانند؛ حال آن که در ایران چنین چیزی سراغ نداریم و نمی‌بینیم.

وی می‌افزاید: خدماتی که در دیگر نقاط جهان برای جانبازان جنگ ارایه می‌دهند، به هیچ وجه قابل مقایسه با ایران نیست و ادامه می‌دهد که روش بنیاد شهید بسیار اشتباه است که در ازای کمترین خدمات‌رسانی، آن را در بوق و کرنا می‌کند، حال آن که در دیگر کشورها این خدمات به چندین برابر و درصد ارایه می‌شود.

دکتر آزما مصاحبه با خبرنگار «تابناک» را این گونه پایان می‌دهد که چه زیباست جنس معامله خدا با بندگانش و قشنگی کار را در این خلاصه کرد که چگونه‌ است ترکشی یک سانتی و بی‌ارزش، انسان را به سمت شهادت تقرب به خدا می‌رساند و باعث عاقبت به خیری او می‌شود! خداوند از دیرباز، ترکش علقه و محبت خود را در بدن شهید جانباز محمود گودرزی به ودیعه نهاده بود تا در زمان مقرر و پس از سال‌ها، نامزد و منتخب خود را به خود برساند.



رهروان شهادت ::: شنبه 89/2/4::: ساعت 8:34 صبح

اولین مرحله از رزمایش بزرگ دریایی پیامبر اعظم 5 با 313 فروند از انواع شناورهای تندرو موشک‌انداز، اژدرافکن، راکت انداز، شناورهای عملیات ویژه و شناورهای حامل تکاوران و غواصان نیروی دریایی سپاه پاسداران در پهنه آب‌های خلیج فارس انجام شد.



رهروان شهادت ::: شنبه 89/2/4::: ساعت 8:28 صبح

می‌خواستم تأثیر نان حرام را نشان بدهم
انگلیسی‌ها هم اگر بتوانند شکایت می‌کنند!

گروه فرهنگی- سه روز پس از پخش آخرین قسمت از سریال پربیننده "به کجا چنین شتابان؟" گفت‌وگویی تفصیلی از ابوالقاسم طالبی منتشر شد که وی در آن به پرسش‌های متنوعی درخصوص این سریال پاسخ داد.

به گزارش رجانیوز، طالبی در حالی که به نشست نقد و بررسی این فیلم در خبرگزاری فارس رفته بود، از علت عدم ساخت سریال طی سال‌های اخیر تا فراز و نشیب‌های ساخت سریال جدیدش سخن گفت و درباره انگیزه اصلی خود از ساخت این سریال گفت: می‌خواستیم این سریال یک آینه‌ای باشد برای کسانی که فکر می‌کنند با نان حرام و گلدکوئیست و فروش زمین‌های مردم و... می‌توان به جایی رسید. و این را گفتم که تا زمانی که کسی را نکشته‌اند و یا دست‌شان به خون کسی آلوده نشده، شاید بتوان راهی برای بازگشت‌شان پیدا کرد.

طالبی متولد 1340 اصفهان، فارغ التحصیل حقوق قضایی است. او نخستین فعالیت‌های هنری خود را با نگارش قصه‌های کوتاه آغاز کرد و با ساختن چند فیلم کوتاه 16 میلی متری و ویدئویی و با دستیاری کارگردانی در فیلم «بربال فرشتگان» (جواد شمقدری) فعالیت سینمایی خود را آغاز کرد. طالبی پست‌های مدیریتی مختلفی در طول سه دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی برعهده داشته است. او یکی از مؤسسان موسسه رسانه‌های تصویری و مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوران وزارت مصطفی میر سلیم بوده است. طالبی از سال 1374 فعالیت مطبوعاتی خود را با مدیرمسئولی و سردبیری هفته‌نامه «سینماویدئو» آغاز کرد. فیلم‌های ویرانگر، آقای رئیس‌جمهور، نغمه، جنگ کودکانه، عروس افغان، دست‌های خالی و دو سریال بازگشت پرستوها، به‌کجا چنین شتابان از فعالیت‌های سینمایی و تلویزیونی وی در 15 سال اخیر هستند.

* بعد از سال 76، ترجیح دادم در سینما ایستادگی کنم و فیلم بسازم

در بخش اول این نشست، ابوالقاسم طالبی درباره عدم ساخت سریال در سال‌های اخیر و 12 سال پس از «بازگشت پرستوها» و این که استقبال مردم از آن سریال در زمان خود می‌توانست ادامه حضور وی را در تلویزیون تثبیت کند، گفت: از آنجا که همواره بدنه دولت از جناحی خاص بوده و در زمینه مدیریت فرهنگی نیز این دید جناحی وجود داشته، در آن مقطع من را به عنوان یک سینماگر جناحی می‌دیدند و زمانی که قصد ساخت «بازگشت پرستوها» را داشتم، نیروهایی که فعال بودند، خیلی مایل به حضور من در تلویزیون نبودند اما سال‌ها بعد و در زمان آقای لاریجانی و ضرغامی، از من دعوت‌های بسیاری شد. زمان آقای لاریجانی قرار بود سریال «طلاق» را بسازم اما به دلیل کمبود امکاناتی که تلویزیون در اختیار ما قرار می‌داد، نتوانستم آن را بسازم. به همین دلیل پس از «بازگشت پرستوها» دوباره برگشتم به سینما که آن دوره هم فضای دوم‌خرداد در سینما حاکم شده بود و تقریبا همه آدم‌هایی که از سینما زخمی دیده بودند و ناراحت بودند، به تلویزیون آمده بودند. اما در همان زمان، من به سینما رفتم و ایستادگی کردم و فیلم ساختم.

وی ادامه داد: من در تمام آثارم حرفم را می‌زنم. من می خواهم از انقلاب اسلامی دفاع کنم و با کسی رودربایستی هم ندارم. دلیلی هم برای پوشاندن این قضیه نمی‌بینم. من معتقدم هر فردی از هر جنسی هست باید بگوید. در تمام دنیا مشخص است که آدم‌ها چطور فکر می‌کنند و از آثار کارگردان‌ها مشخص است که چه طرز تفکری دارند. اما در ایران، کارگردان در تلویزیون فیلم راجع به حجاب می‌سازد و در سینما علیه حجاب! شما وقتی فضای ذهنی و فکری‌ات مشخص باشد بر اساس آن کار می‌کنی. در تلویزیون نشد، در سینما. یک مدت هم که من نتوانستم این دو کار را انجام بدهم، نشریه منتشر می‌کردم.

وی افزود: ما خیلی طولانی زندگی نمی‌کنیم که بخواهیم آن را با دورویی پیش ببریم. البته ما این مسأله را در میان سیاسیون نیز دیده‌ایم که مثلا در برهه‌های مختلف زمانی، رفتارهای متفاوتی دارند و می‌گویند با این کار بخشی از تفکرات مقابل را جذب می‌کنیم. این کار دلیلی ندارد و اگر امکان انجامش بود، حضرت علی(ع) این کار را می‌کرد. او هم طوری رفتار می‌کرد تا شامی‌ها و معاویه‌ای‌ها و... نیز خوش‌شان بیاید. مسأله این است که اگر انسان به درستی رفتار کند، بقیه نیز با او همراه می‌شوند.

وی تصریح کرد: من همیشه صریح گفته‌ام که هیچ‌کدام از جناح‌ها را قبول ندارم. چون هیچ‌کدام‌شان دیدگاه‌شان نسبت به فرهنگ و هنر دیدگاه فرهنگی و هنری نیست. در دو فیلم «آقای رئیس‌جمهور» و «ویرانگر» نیز به این مساله پرداخته‌ام و آدم‌های مستقل، مشخص هستند. از نظر من جناح معنا ندارد اما مدیران فرهنگ جناحی هستند و بر اساس جناح‌شان آدم‌ها را جذب می‌کنند. یک فرهنگ هم در جامعه مدیریت فرهنگی کشور ایجاد شده و آن هم جذب ناراضی است. تقریبا تمام معاونت‌های سینمایی که می‌آمدند، اولین کارشان جذب محسن مخملباف بود! ناراضی‌پروری و راضی نگه داشتن آنها همواره در اولویت است و کسی به راضی‌ها توجه نمی‌کند. البته در این زمینه باید هزینه بسیاری کرد. فضای استقلال خیلی سخت است. چون در زمانی که هیچ کس به تو توجهی نمی‌کند، تو به سر منشاء هستی نزدیک می‌شوی و با خود می‌گویی خب، خدایی هم هست...
* نگاه انتقادی به تخلفات و ناهنجاری‌های اجتماعی، خاصیت هنر انقلاب اسلامی است و فرزندان انقلاب اینگونه‌اند

در ادامه این نشست، «ابوالقاسم طالبی» در پاسخ به پرسشی درباره مهجور بودن سریال «بازگشت پرستوها» در طرح ملموس و مفاوت فضای جبهه و پشت جبهه و ادامه این نوع نگاه در فیلم‌های دهه بعد مثل «اخراجی‌ها» نیز تصریح کرد: این سریال در زمان خود مخاطبان بسیاری داشت. بازیگران خوبی در آن حضور داشتند. البته من این مسأله را قبول ندارم که فونداسیون نگاه «اخراجی‌ها» از سریال «بازگشت پرستوها» ریخته شده است. نگاه انتقادی به تخلفات و ناهنجاری‌های اجتماعی که عموما از اردوگاه سرمایه‌داری بلند می‌شود، خاصیت انقلاب اسلامی و هنر انقلاب است و فرزندان انقلاب هم همین گونه هستند. هر کس بخواهد در این زمینه کار کند، به همین سمت و سو می‌رود و این مساله را که کسی از کسی الهام گرفته، قبول ندارم.

* ما الان نسلی داریم که بسیار انقلابی‌تر و ولایی‌تر هستند

وی افزود: «بازگشت پرستوها» به تحقیقاتی برمی‌گشت که خود من در زمان آزادسازی آزادگان دفاع مقدس انجام داده بودم و آنچه خودم در جامعه می‌دیدم. در نهایت به جایی رسیدم که این دو را در تقابل با یکدیگر قرار دادم که اسرا در سخت‌ترین شرایط نیز حامی و مدافع انقلاب اسلامی هستند و خیلی‌ها در آسان‌ترین شرایط نمی‌توانند سر مبانی فکری خود بمانند.

کارگردان فیلم «دست‌های خالی» درباره نگاه انتقادی جاری در «به کجا چنین شتابان» به مسأله اختلاف نسل‌ها، گفت: آقای حاتمی‌کیا در دوره‌ای مساله اختلاف نسل‌ها را مطرح کرد که این جریان مد شد. البته من آن نوع نگاه را خیلی قبول ندارم. من اختلاف نسل‌ها را قبول دارم ولی این مساله را که تفکرات به نسل برمی‌گردد، قبول ندارم. گاهی یک نسل دچار یک لغزش فکری می‌شود اما در کلیت، ما تفکر ایرانی و اسلامی داریم که ناب است و باعث شده تا شیعه در ایران جایگاه محکمی پیدا کند. ازاین دیدگاه، این که بگوییم و تعمیم بدهیم که مثلا بچه‌های نسل حاضر مخالف پدران‌شان هستند که به جبهه رفته‌اند، اشتباه است. ما الان نسلی داریم که بسیار انقلابی‌تر و ولایی‌تر هستند و 9 دی و 22 بهمن این مساله را نشان داد. اصلا نباید نسلی، قومی و طبقه‌ای به این مسائل پرداخت. انسان‌ها باید به انسان بودن‌شان شناخته شوند. انسان‌ها وقتی زلال شدند، به اندیشه‌های زلال نزدیک می‌شوند و این مسأله به نسل و یا زمان بر نمی‌گردد و عکس آن هم صادق است.

* خواستم این سریال آینه‌ای روبه‌روی کسانی باشد که فکر می‌کنند با نان حرام می‌توان به جایی رسید

«ابوالقاسم طالبی» در ادامه اظهار داشت: آدمی که من در «به کجا چنین شتابان» انتخاب کردم، فردی است که مرتضی را برای نماز صبح بیدار می‌کند. مرتضی نماینده گروهی از جوانان است که به مسائل دینی و انقلابی اعتقاد دارد. اما بعد می‌بینیم که همین یونس که برای مادربزرگش خیلی عزیز است و پدرش هم دوره‌ای به او نان حرام داده، چون خودش هم نمی‌خواهد که به نصیحت‌ها گوش کند، به این مشکلات مبتلا می‌شود.

وی اظهارداشت: می‌خواستیم این سریال یک آینه‌ای باشد برای کسانی که فکر می‌کنند با نان حرام و گلدکوئیست و فروش زمین‌های مردم و... می‌توان به جایی رسید. و این را گفتم که تا زمانی که کسی را نکشته‌اند و یا دست‌شان به خون کسی آلوده نشده، شاید بتوان راهی برای بازگشت‌شان پیدا کرد.

در ادامه، ابوالقاسم طالبی درباره شخصیت‌پردازی نقش‌های «به کجا چنین شتابان» نیز عنوان داشت: مشکلی که ما در متون‌مان داریم این است که آدم‌ها سیاه و سفید هستند، در صورتی که انسان‌ها در درون‌شان حالات مختلفی دارد. مگر می‌شود فریدون عشق نداشته باشد؟ شخصیت فریدون نیز در عین عشق ورزیدن به همسر و فرزندانش، با سرسختی بسیاری با دشمنانش برخورد می‌کند. مشکل برخی کارهای ما این است که شخصیت‌پردازی‌های ما شبیه فیلم‌های هندی است. خوب‌های‌مان کاملا خوب هستند و بدها نیز کاملا بد هستند اما در «به کجا چنین شتابان»، فریدون کاملا واقعی است. همین الان وقتی به چپاو‌ل‌گران بیت‌المال نزدیک می‌شوید، متوجه می‌شوید که برخی از آنها سوابقی دارند که آدم باورش نمی‌شود و معلوم است که اگر می‌خواستیم این آدم‌ها را در سریال تک بعدی نشان بدهیم، دچار اشتباه می‌شدیم.

وی اظهار داشت: در این سریال، ما حتی عزیز را هم که سمبل خوبی بود، تک بعدی نشان ندادیم و او با این که می‌دانست یونس اشتباه می‌کند، مریم را ترغیب می‌کرد تا با یونس ازدواج کند. او هم جاهایی لغزش‌های کوچکی داشت و حتی در لحظاتی نشان می‌دادیم که کتایون یک مادر واقعی است و فرزندش را دوست دارد. با این که با سیاستمداری و تزویر با همسرش زندگی می‌کند، ولی فرزندش را دوست دارد. یا جاهایی می‌بینیم که همدستان فریدون نیز گاهی دوست دارند از مسیری که آمده‌اند، برگردند.

* سیاست را می‌شناسم و نمی‌توانم از انقلابی بودن و مسلمان بودن خود فرار کنم

طالبی در ادامه در پاسخ به این پرسش که آیا در قسمت‌های آخر سریال، عامدانه روی فرار با مال دنیا و زدودن تعلقات دنیایی تأکید شده، گفت: من در فصل تعقیب و گریز سریال، نعش‌کشی را گذاشته بودم و قصد القای ذهنیتی را داشتم که این عده‌، کرکس‌وار به دنبال یک لاشه دنیوی بودند. این نعش‌کش می‌رفت و این آدم‌ها هم به دنبالش. برخی درهمان نعش‌کش می‌میرند، برخی نعش کش را عوض می‌کنند اما چون ماهیت فکری‌شان همان است، در راه دنیا هلاک می‌شوند... البته هرکدام در مقطعی احساس می‌کنند که چه اشتباهی کرده‌اند و چرا زندگی خود را پای آن تباه کرده‌اند اما وقتی این حقیت را درمی‌یابند که زمان گذشته و در واقع دیر متوجه این اشتباه می‌شوند.

کارگردان مجموعه تلویزیونی «به کجا چنین شتابان» درباره ارتباط پایان بندی این سریال با وضعیت و رویدادهای سیاسی اخیر کشور و اشاره به برخی فریب‌خوردگان و همچنین ارتباط‌شان با سرویس‌های جاسوسی، گفت: من آدمی هستم که سیاست را می‌شناسم و نمی‌توانم از انقلابی بودن و مسلمان بودن خود فرار کنم و این مسائل را کتمان نمی‌کنم. بر اساس همین مسائل فیلم و سریال می‌سازم. همچنین دخالت انگلیس در ایران یک قصه تاریخی است و متأسفانه ما در بخش‌هایی از تاریخ، بیچاره انگلیس بوده‌ایم. مردم باید بدانند که این سرویس‌های جاسوسی همواره فعالیت می‌کنند و در هر زمان و مکانی، به شکلی کار خود را انجام می‌دهند.

* در «به کجا چنین شتابان» از چند داستان واقعی گرته‌برداری کردم

طالبی در پاسخ به این سوال که آیا داستان این سریال برگرفته از ماجرای واقعی بوده، تصریح کرد: «به کجا چنین شتابان»‌ برگرفته از یک داستان واقعی نبوده و در واقع من از چند داستان واقعی گرته‌برداری کردم که یکی از آنها ماجرای نگین غرب بود.

وی همچنین پیرامون شکایت قوه قضاییه و بانک‌ها از این سریال نیز گفت: زمانی پیش می‌آید که یک نفر واقعا به فردی دیگر یا یک مقام توهین می‌کند. در «به کجا چنین شتابان» چنین اتفاقی رخ نداد اما گویا بعضی‌ها فرق بین توهین را با نقد و انتقاد نمی‌دانند. مثلا در بخش مربوط به بانک، ما قصد توهین به این قشر را نداشتیم و این مساله از جایی نشأت می‌گیرد که آدم‌ها فکر می‌کنند چنین مسائلی وجود ندارد... تازه ما نشان دادیم که فرد رشوه‌گیر دستگیر شد. یا واژه «فس فس کردن» را به جای «اطاله وقت» به کاربردیم که کلمه ثقیلی است و مردم از آن استفاده نمی‌کنند. همان جا، من فکر می‌کردم که قوه قضاییه از ما تشکر می‌کند چون روی چیزی تأکید کرده‌ بودیم که برای خود قوه قضائیه دارای اهمیت بوده است.

* مساله این است که شاکیان متوجه منظور من نشده‌اند. اتفاقا من از آنها دفاع می‌کنم

وی ادامه داد: ما پلیس‌هایی داریم که از قوه قضاییه دلخور هستند و می‌گویند ما متخلفین را دستگیر می‌کنیم ولی سیستم قضا آنها را آزاد می‌کند. ما آمدیم یک سرهنگ را که فهیم‌تر است، گذاشتیم که از سیستم قضایی کشور دفاع کند. یک سرگرد خانم هم می‌گوید که سیستم قضا، فس فس می‌کند.

وی ادامه داد: وقتی سرهنگ می‌گوید «قاضی روی طناب راه می‌رود و دو طرفش آتش است». چرا هیچ کس به این دیالوگ توجه نمی‌کند؟

طالبی در ادامه، در واکنش به برخی انتقادات و با ذکر این نکته که نقد باید صورت بگیرد تا یک نفر جواب بدهد، اظهار داشت: به یکی از قضات که بعدا متوجه شدم قاضی بسیار شریفی است، برخورده بود. در صورتی که من اصلا منظورم همه این قشر نبود. همچنین یک جاهایی قوه قضاییه سریع عمل نمی‌کند و این مساله را رئیس این قوه هم می‌گوید. حال تصویر کردن این قضیه چرا باید موجب دلخوری شود؟

وی ادامه داد: ما قرار نیست که با هم دعوا کنیم و به روی هم چنگ بکشیم. مساله این است که آنها متوجه منظور من نشده‌اند. اتفاقا من از آنها دفاع می‌کنم. سره را از ناسره جدا می‌کنم.

*باید آدم بی‌خودی باشم که به خاطر عقایدم حاضر نباشم چند روزی به زندان بروم

طالبی تصریح کرد: من همان وقتی که این شکایات مطرح شد، همان موقع مصاحبه‌ای کردم و گفتم که در کار بعدی‌ام بیشتر نقد خواهم کرد. من باید خیلی آدم پست و بی‌خودی باشم که به خاطر عقایدم حاضر نباشم چند روزی به زندان بروم. آن هم در شرایطی که مفسدین حاضرند که زندان بروند!

وی در ادامه با اشاره به این که کارهایی که موفق هستند مدعی پیدا می‌کنند، درباره زیرنویس شبکه تهران در پخش قسمت‌های پایانی سریال که حاوی نوعی دلجویی از شاکیان بود، گفت: شبکه تهران قبل از بیانیه دادن حدود 15 قاضی، اقدام به زیرنویس مطلبی کرد که من با آن مخالف بودم و جالب آن که با من مشورت هم کردند و مخالفت خودم را ابراز کردم چون این کار دلیلی نداشت و ما کار خلافی نکرده بودیم.

کارگردان «به کجا چنین شتابان» گفت: معلوم است که ما با قوه قضاییه مشکل نداشتیم. چرا باید تلویزیون تصریح کند که ما نمی‌خواستیم زحمت نیروهای پلیس، قضات و مدیران شریف بانک‌ها را خدشه‌دار کنیم؟ این مساله کاملا مشخص است.

کارگردان سریال پربیننده «به کجا چنین شتابان» در ادامه این نشست گفت: «به کجا چنین شتابان» سریالی است که با آیات قرآن شروع شده و تقدیم به ساحت مقدس حضرت فاطمه(س) می‌شود، آن هم در این وادی که در عرصه هنر، همه نمازشان را یواشکی می‌خوانند. من این سریال را به ایشان تقدیم کردم و معتقدم اگر ایشان بپذیرند، آن وقت در دل‌ها می‌نشیند و موفق می‌شود. من قصد نداشتم که اول سریال عنوان کنم این اثر تقدیم به حضرت زهرا(س) است اما یکی از دوستان سکولار گفت که این کار باعث از دست دادن مخاطبان شما می‌شود و همین جمله باعث شد تا من بگویم اگر قرار است با این کار من مخاطبم را از دست بدهم، بگذار اینگونه شود و از قسمت دوم به بعد، آن جمله به ابتدای عنوان بندی سریال اضافه شد و دیدیم که سریال با چه مخاطبی روبه‌رو شد.

* در هر قسمت تقریبا 30 تا 40 مورد ممیزی داشتیم

در ادامه این نشست «ابوالقاسم طالبی» درباره ممیزی‌های رخ داده در سریال نیز اظهار داشت: ما در هر قسمت تقریبا 30 تا 40 مورد ممیزی داشتیم. ما با تلویزیون کار می‌کنیم که یکسری ضوابط دارد. وقتی آن را می‌پذیریم، پس باید قواعد آن را رعایت کنیم. منتها تلویزیون تلورانس دارد. پخش چیزهایی می‌نویسد و مدیر فیلم و سریال به خاطر اشرافش بر فیلمنامه آن را می‌پذیرد، ولی باز هم جا دارد که با مدیر شبکه صحبت کنیم و یا حتی با رئیس سازمان صداوسیما. البته این اتفاق زمانی می‌افتد که شما زمان و فرصت کافی داشته باشید وگرنه این اتفاق نمی‌افتد.

* کسی که پول تلویزیون را می‌گیرد و برج‌سازی می‌کند، نمی‌تواند علیه برج سازی فیلم بسازد

وی در پاسخ به پرسشی درباره لزوم اعتماد تلویزیون به کارگردان‌ها نیز گفت: اعتماد از زمانی آغاز می‌شود که تلویزیون کار را به ما می‌سپارد. اما از آنجایی که تکلیف فیلمسازان ما مشخص نیست، مجبورند که مدام چک کنند. من در پخش سریال دچار سندرم سفارش و نظارت شده بودم و آقای ضرغامی سفارش کرده بودند که کار آقای طالبی را محکم بگیرید تا چیزی از دستتان در نرود! این مساله به تکرارها هم رسید و در تکرار سریال، برخی صحنه‌ها حذف می‌شد. البته برخی سایت‌ها زده بودند چون طالبی با آقای ضرغامی دوست است، می‌تواند این حرف‌ها را بزند. در صورتی که آنهایی که منتقد این قضیه هستند، اصلا سمت گفتن این حرف‌ها نمی‌روند که کسی به آنها بگوید این حرف را نزن! نمی‌روند چون منافع‌شان به خطر می‌افتد. کسی که پول تلویزیون را می‌گیرد و برج‌سازی می‌کند که نمی‌تواند علیه برج سازی فیلم بسازد.

* رویگری کاملا نقش خود را فهمید، بابک حمیدیان بازیگر فوق‌العاده خوبی است

در بخش دیگری از این نشست، طالبی درباره انتخاب بازیگران «به کجا چنین شتابان» گفت: آقای رویگری کاملا نقش را خود را فهمیده بود و وقتی جلوی دوربین می‌رفت، به طور کامل در نقش خود حل می‌شد. 60 درصد کارگردانی انتخاب درست عوامل و بازیگران است. در ایران به دلیل وجود فضای تولید تله‌فیلم و قیمت‌هایی که در پی آن ایجاد شده، جمع آوری یک کستینگ خوب بسیار مشکل شده است. البته در «به کجا چنین شتابان» من بیشتر دنبال بازیگر بودم تا چهره. می‌خواستم بازیگری باشد که تئاتر هم بلد باشد. درباره جوانان هم تلاش کردم کسانی را بیاورم همه‌شان تئاتر کار کرده‌اند، بیاورم. به جز چند نفر که من را خیلی در بازی اذیت کردند تا نقش را بگیرند، بقیه همه بسیار خوب بودند. بابک حمیدیان فوق‌العاده بازیگر خوبی است. به شدت به کارش علاقه دارد و ادا و اصولی نیست. گاهی ناز می کرد که به او می‌گفتم چرا این کار را می‌کنی و می‌گفت چون تو مثل پدرم هستی، به خودم اجازه می‌دهم برایت ناز کنم!

* من می‌خواستم در این سریال زندگی را نشان بدهم

در بخش دیگری از این نشست، کارگردان «به کجا چنین شتابان» همچنین درباره انتقاداتی که به ریتم کند سریال وارد شده، تصریح کرد: من می‌خواستم در این سریال زندگی را نشان بدهم. فضایی که در فیلم‌های خارجی می‌بینید، واقعی نیست. می‌خواستم یک آینه بگذارم جلوی مردم و به آنها بگویم که خانواده و ریشه شما این است. شب عید و عزا و... این است. هفت الی هشت قسمت هم به همین شیوه ادامه دادیم، اما متوجه شدیم به‌خاطر ذائقه‌سازی‌هایی که انجام شده، این شیوه فراتر از عادت و طاقت مخاطب است. خودمان هم اذیت می‌شدیم. در نهایت نیز بسیاری از پلان‌هایی که گرفته بودیم، دور ریختیم. ما به سریال آب نبسته بودیم و روند سریال همین گونه بود. زندگی این است. شما در شب عید پلو ماهی می‌پزید، میوه می‌خرید، ملحفه‌ها را درمیاوردید و عوض می‌کنید... من می‌خواستم زندگی کاملا ملموس باشد. سر این کار خیلی زحمت کشیدم و حتی در برخی روزها، فقط 2 دقیقه از کار را می‌گرفتم.

وی ادامه داد: ما با گذاشتن وقت روی بخش‌های مربوط به پول گرفتن از بانک‌های مختلف، می‌خواستیم به زبان تصویر نشان بدهیم که این آدم‌ها، ده‌ها حساب دارند، در تمام بانک‌ها پول دارند و به نظر خودمان، جهت تأثیر دفعات نمایش این قضیه بر ذهن مخاطب، باید این تصاویر را نشان می‌دادیم. درباره صحنه‌های مربوط به جاده‌های شمال هم باید بگویم که من می‌خواستم بگویم این آدم‌ها حرفه‌ای و در کار خود استاد هستند.

طالبی تصریح کرد: آب بستن در سریال، این است که یک اسب را از آن انتها می‌گذارند می‌دود تا این جلو و حدود 4 الی 5 دقیقه وقت می‌برد... سریال «به کجا چنین شتابان» خیلی خلاصه شد. در روند سریال به زندگی هرکدام از شخصیت‌ها نگاه متمرکزتری می‌شد که این بخش‌ها حذف شدند. مثلا داستان زندگی‌ بهار و مرتضی نصفه ماند.

* به جامعه‌ام توجه می‌کنم ولی باج به مخاطب نمی‌دهم

کارگردان فیلم «عروس افغان» عنوان داشت: مردم کارهای غیر واقعی را دوست دارند ولی من باج به مخاطب نمی‌دهم. زمانی که مردم فیلم‌های دختروپسری می‌دیدند، من فیلم «نغمه» را ساختم. زمانی که فیلمسازان وارد فضای اعتراضی و سیاسی و... شده بودند، من در روندی معکوس «آقای رئیس جمهور» را ساختم. زمانی که همه فیلم‌های سبک افغانی و... می‌ساختند، من با نگاهی متفاوت، فیلم «عروس افغان» را ساختم.

وی ادامه داد: من به جامعه‌ام توجه می‌کنم ولی باج به مخاطب نمی‌دهم. به نظرم فیلمساز یکی از کارهایش ذائقه‌سازی است و اگر صرفا به ذائقه‌های مرسوم توجه کنی، کم کم رو به پایین می‌روی و روزی می‌رسد که تو باید به ساز مخاطب برقصی تا او خوشش بیاید!

وی در ادامه گفت و گو با فارس گفت: ما در ساخت سریال به جزئیات توجه خاصی داشتیم چون می خواستیم به مخاطب احترام بگذاریم و به او مسائل را واقع‌گرایانه و با نگاهی جزئی‌نگر نشان بدهیم تا جواب سوالاتش را بگیرد.

وی تصریح کرد: من در این سریال می خواستم بگویم آدم‌هایی هستند که در ایران به سرویس های جاسوسی وصل هستند. این آدمها شاخ ندارند. در خیابان یک پرچم انگلیس دور خود نپیچیده اند، در کنار ما هستند و حتی در برخی جاها خود ما می توانیم از آنها باشیم. اگر بخوایهم زیاده خواهی و خیانت کنیم دچار آنها می شویم. شما تاریخ صد سال گذشته را ببینید، رد پای انگلیسی‌ها را می بینید. ما باید ساده انگاری را از مردم بگیریم. ما از اول می خواستیم بگوییم که به والدین خود احترام بگذارید. طی ساله ای اخیر فضا به سمتی رفته که انگار پدر و مادرها و بزرگ ترها متوجه چیزی نیستند و فقط حق با فرزندان است. من می خواهم بگویم اینگونه نیست.

* بازیگران ما با لطف‌شان، دستمزدهای بسیار کمی گرفتند

وی افزود: بازیگران ما با لطف‌شان، دستمزدهای بسیار کمی گرفتند چون می‌دانستند ما می‌خواهیم کار متفاوتی بسازیم و قصد داریم از هنر آنها، استفاده کنیم. به جز یکی از بازیگرانم مابقی همه دستمزد پایین گرفتند. سر آن بازیگر هم من از آقای شکوهی درخواست کردم که حتما با او قرارداد ببندد، چون به او احتیاج داشتم. این بازیگر هم فکر می‌کرد حدود 18 ماه در کار حضور خواهد داشت اما ما توانستیم با 5 ماه کار او را به پایان برسانیم.

* سریال ابتدا متعلق به شبکه دو بود

وی در پاسخ به این سوال که چرا این سریال در شبکه تهران ساخته شد؟، اظهارداشت: این سریال متعلق به شبکه دو بود ولی آقای معصوم‌زادگان از ما خواست تا این سریال را در این شبکه بسازیم. با مدیر شبکه دو صحبت کردم و ایشان هم قبول کردند که این سریال را به شبکه تهران بدهند و در مقابل سریال طلاق از شبکه دو به شبکه تهران منتقل شد.

وی افزود: البته من نمی‌دانستم که شبکه تهران محدویت مالی و پخش دارد. اول گفتند برای ماه رمضان بسازیم ولی کار آماده نشد.

ابوالقاسم طالبی درباره استفاده از دیزالو‌های زیاد در قسمت‌های پایانی سریال نیز گفت: شرایط فیلمبرداری ایجاب می‌کرد که از این روش استفاده کنیم ضمن آن که ما همه این تصاویر را گرفته بودیم اما برای این که زمان کوتاه‌تر شود، بخش‌هایی را کوتاه می‌کردیم. درباره استفاده از دیزالو مثلا در بخش حرکت نعش‌کش، به دلیل محدودیت فضای ماشین، مجبور به انجام این کار شدیم.

طالبی درباره قاب‌بندی های سریال که بر اساس مدیوم سینما صورت گرفته بود نیز تصریح کرد: ما از ابتدا قصد داشتیم که یک سریال با استانداردهای فنی بالا بسازیم. کارگردان تلویزیونی هم نداشتیم. از اول مثل یک کار سینمایی دکوپاژ می‌کردیم و کار انجام می‌دادیم. وقتی آدم می‌خواهد با کارش حرف بزند، باید از همه لحاظ روی کیفیت آن کار کند.

* تمام سریال‌ها به سفارش تلویزیون ساخته می‌شود

وی درباره این مسأله که گفته می‌شود سریال «به کجا چنین شتابان» سفارشی ساخته شده، اظهار داشت: اول اینکه تمام سریال‌ها به سفارش تلویزیون ساخته می‌شود. دوم اینکه الان سفارشی شدن به یک فحش تبدیل شده است. ضمن این که تمام کارها یا به سفارش تهیه‌کننده است یا به سفارش یک ارگان و همه فیلم‌ها سفارشی است. اما اگر منظورتان این است که مثلا آقای رئیس جمهور به من زنگ زده و گفته مثلا مسکن مهر به تو می‌دهم و برایم سریال بساز، نه رئیس جمهور اهل این حرف‌ها است و نه من!

* انگلیسی‌ها هم اگر بتوانند از «به کجا چنین شتابان» شکایت می‌کنند!

وی درباره خشونت موجود در بخش‌های پایانی سریال «به کجا چنین شتابان» گفت: وقتی شما با چگونگی فعالیت سازمان‌های جاسوسی جلو می‌روی، دیگر خشونت و ارتکاب آن، دست من نیست، دست آنهاست. آنها به هیچ چیز رحم نمی‌کنند و برایشان مهم نیست.

طالبی درباره نقش «حسن شکوهی» در این سریال، گفت: وی بیشتر طنز بازی کرده ولی وقتی پیشنهاد نقش غلومی را به او دادم، روی حرف من حرف نزد. این نقش در طول سریال کم کم مسأله‌دار شده بود و می‌گفتند که چرا غلومی یک گوشه ایستاده؟ برخی از سایت‌ها هم نوشتند طالبی می‌خواسته هوای تهیه کننده را داشته باشد، او را مثل یک کوزه و گلدان کنار صحنه گذاشته است. مشخص است اینها نه من را می‌شناسند، و نه درام را! آقای شکوهی نقش همان جاسوس ساکتی را بازی کرد که همه جا هست ولی دیده نمی‌شود. مثل کشمیری می‌ماند. او یکباره مثل یک آتشفشان فوران کرد و رئیس جمهور کشور ما را گرفت و اگر امام خمینی (ره) نبود، این انقلاب رفته بود. آقای شکوهی این نقش را داشت. سکوتی که یکباره همه چیز را به هم می‌ریزد. در حقیقت، من در این سریال و با این نقش، به تمام بینندگانم رودست زدم.

وی در پاسخ به این که فکر نمی‌کند در ادامه شکایات مختلف داخلی، انگلیسی‌ها هم از وی به دلیل خلق کاراکتر «غلومی» که برای انجام جنایاتش متصل به اینتلیجنت‌سرویس بود، شکایت کنند، گفت: تا حالا که شکایت نکرده‌اند اما اگر بتوانند، بعید نیست که آنها هم دست به شکایت ببرند!

* قرار بود سامی یوسف و یانی ترانه و موسیقی «به کجا چنین شتابان» را کار کنند

طالبی درباره موسیقی متفاوت سریال و ترانه پایانی آن، با اشاره به ارزش‌های کار آهنگساز و خواننده «به کجا چنین شتابان» گفت: اول قرار بود سامی یوسف ترانه «به کجا چنین شتابان» را بخواند که تست زدیم و به دل‌مان ننشست. البته برای موسیقی سریال با «یانی» هم صحبت کرده‌ بودیم که هزینه‌هایش خیلی بالا بود. راجع به خواننده هم چند تن از خوانندگان برای من نمونه کار فرستادند، با آقای «همایون شجریان» نیز سر مسائل مالی به توافق نرسیدیم در نهایت، چون می‌خواستم به سنت‌ها برسم، به آقای افتخاری رسیدم که برای جایگاه خود ارزش زیادی قائل است و البته خیلی به مادیات اهمیت خیلی زیاد نمی‌دهد و خوشحالم از این که نتیجه کار را مردم پسندیده‌اند.

وی درباره اضافه شدن تنظیم کننده ملودی تیتراژ پایانی سریال نیز گفت: دختر آقای افتخاری در تنظیم ترانه وی کمک کرده بود که نام وی را به عنوان‌بندی انتهایی اضافه کردیم.

وی درباره عنوان‌بندی متفاوت ابتدا و انتهای کار نیز گفت: ما در «به کجا چنین شتابان» ابتدا این تیتراژ را نداشتیم. دو روز قبل از پخش در فشار بسیار زیادی، ذهنم به کوچه باغ، عزیز و برکت رسید و آن را ساختیم. موسیقی هم روی تیتراژ نشست و برای ساخت این عنوان‌بندی، یک لوکیشن طراحی شد و یک پنجره ساختیم و نتیجه فعلی به دست آمد.




رهروان شهادت ::: شنبه 89/2/4::: ساعت 8:21 صبح

 
مجامع بین المللی حق ندارند از کنار تهدید اتمی اوباما بگذرند
حضرت‏زینب مشکل را بی‏بصیرتی در شناخت فتنه می‏دانستند

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز در دیدار جمع زیادی از پرستاران سراسر کشور، با تجلیل از نقش پرستاران در سلامت جسمی و روحی بیماران، حضرت زینب سلام الله علیها را الگوی بشریت در طول تاریخ و الگوی ملت ایران در مقاطع مختلف انقلاب اسلامی دانستند و تأکید کردند: عامل اصلی قدرت و الهام بخشی ملت ایران، جوهر ایمانی او است و این ملت، به لطف خداوند در همه عرصه ها پیش خواهد رفت و با ایمان و بصیرت روزافزون خود، بر تهدیدها و ترفندها نیز فائق خواهد آمد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تبریک ایام ولادت حضرت زینب سلام الله علیها، به تأثیرپذیری انقلاب اسلامی از حرکت تاریخی آن حضرت، و نقش ایمان و معنویت در قدرت و عظمت این انقلاب اشاره کردند و افزودند: آنچه که باعث شده است ملت ایران در 30 سال گذشته، همواره یک چهره الهام بخش در دنیای اسلام باشد، تأثیرپذیری از شخصیت های برجسته دینی از جمله حضرت زینب سلام الله علیها است و قدرت ملت ایران در واقع ناشی از این تأثیرپذیری معنوی است.

ایشان با تأکید بر اینکه قدرت ملت ایران به تجهیزات نظامی نیست، خاطرنشان کردند: البته ملت ایران در عرصه تجهیزات دفاعی و سخت افزاری پیشرفتهای جهشی داشته است اما عامل اصلی قدرت و عظمت کشور و ملت اسلامی، جوهر ایمانی است.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: به همین دلیل است که ملت ایران با وجود 30 سال تحریم، تهدید، حمله نظامی و خباثت های سیاسی و امنیتی، رشد مضاعف کرده و حرکت رو به جلوی بیش از حد متعارف داشته است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: تهدید تلویحی اتمی، در ملت ایران تأثیری نخواهد داشت اما این تهدید، مایه ننگی در تاریخ سیاسی امریکا و نقطه سیاهی در کارنامه دولت امریکا خواهد بود.

ایشان تأکید کردند: با این تهدید، پشت صحنه نمایش صلح دوستی و بشر دوستی، و پایبندی به معاهدات اتمی، و دراز کردن دست دوستی به سوی ملت ایران، کاملاً مشخص شد.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: تهدید اتمی ملت ایران، در واقع تبدیل ادبیات روباه منش دولت امریکا به ادبیات گرگ منش است.

آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه قدرتهای اتمی بویژه امریکا بدنبال استفاده از قدرت اتمی برای سلطه بر دنیا هستند، افزودند: هیچیک از این قدرتهای اتمی، به معاهدات بین المللی در زمینه سلاحهای هسته ای پایبند نیستید و به آنها عمل نمی کنند و آشکارا دروغ می گویند اما هنگامی که کشورهای دیگر بدنبال استفاده از فناوری هسته ای می روند، آنها را متهم به عمل نکردن به معاهدات بین المللی می کنند زیرا این قدرتها نمی خواهند رقیبی برای آنها وجود داشته باشد.

ایشان با تأکید مجدد بر سیاست هسته ای جمهوری اسلامی ایران، خاطرنشان کردند: ما بارها گفته ایم که به دنبال استفاده از سلاحهای کشتار جمعی نیستم اما ملت ایران هم در مقابل اینگونه تهدیدها و گُنده گویی ها تسلیم نخواهد شد و تهدید کنندگان را به زانو درخواهد آورد.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه مجامع بین المللی نباید به سادگی از تهدید اتمی رئیس جمهور امریکا بر ضد ملت ایران بگذرند، افزودند: رئیس جمهور امریکا به چه حقی ملت ایران را تهدید هسته ای می کند؟ این تهدید، تهدید صلح و امنیت جهانی و بشریت است و نباید کسی در دنیا به خود جرأت دهد که چنین تهدیدی را، حتی بر زبان جاری کند.

آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه ملت ایران در مقابل اینگونه تهدیدها شکست ناپذیر است، خاطرنشان کردند: ملت ایران به هیچ وجه اجازه نخواهد داد، امریکاییها با چنین تهدیدها و یا ابزارهایی، بار دیگر سلطه جهنمی خود را بر ایران تجدید کنند.

ایشان تأکید کردند: این ملت، علیرغم خواست دشمن، در همه عرصه ها پیش خواهد رفت و ایمان و بصیرت روز افزون جوانان و ملت ایران، بر همه تهدیدها و همچنین ترفندهایی مانند آنچه که در سال گذشته اتفاق افتاد، فائق خواهد آمد.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود به تبیین شخصیت والا و کم نظیر حضرت زینب سلام الله علیها و نقش برجسته آن حضرت در زنده ماندن حادثه عاشورا و پیام تاریخی آن پرداختند و خاطرنشان کردند: عامل اصلی پیروزی خون بر شمشیر در حادثه عاشورا، حضرت زینب سلام الله علیها بودند که با نقش برجسته خود نشان دادند که زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد.

آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه حضرت زینب سلام الله علیها، حجاب و عفاف زنانه را به عزت مجاهدانه و یک جهاد بزرگ تبدیل کردند، افزودند: نمونه بارز این واقعیت، خطبه فراموش نشدنی آن حضرت در بازار کوفه و در شرایط بسیار سخت آن زمان است، که ایشان با فصاحت و بلاغت، تحلیل دقیق و عظیمی از وضعیت آن روز جامعه اسلامی ارائه و انقلاب نبوی و علوی را آسیب شناسی کردند.

ایشان ضمن بیان بخشهایی از خطبه حضرت زینب سلام الله علیها، خاطرنشان کردند: آن حضرت تصریح می کنند که مشکل اصلی جامعه اسلامی در آن زمان بی بصیرتی مردم در شناخت فتنه و در مقابل مدعیان انقلابی گری، و تشخیص ندادن حق و باطل بود که نتیجه آن هم بر نیزه رفتن سر فرزند پیامبر (ص) شد.

رهبر انقلاب اسلامی نقش و عملکرد حضرت زینب سلام الله علیها در حادثه عاشورا و پس از آن را، الگویی برای همه بشریت، به ویژه زنان مسلمان دانستند و افزودند: آن حضرت با درآمیختن حجب و حیا و عفاف زنانه با عزت مسلمانانه و مومنانه در واقع جایگاه و عظمت واقعی زنان را نشان دادند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ، با اشاره به روشهای غلط و انحرافی دنیای فاسد غرب برای معرفی شخصیت زن تأکید کردند: دنیای غرب تلاش دارد، اینگونه القاء کند که عظمت زن در کنار گذاشتن عفاف و حجاب، و جلوه گری در مقابل مردان و هوسرانان است، در حالیکه این روش، تحقیر زن است.

ایشان، خاطرنشان کردند: حرکت زنان در انقلاب اسلامی، حرکتی زینب گونه بوده است و زنان همواره برجسته ترین نقش ها در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ایفا کرده اند.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به وظیفه سنگین پرستاران در موضوع حفظ سلامت، افزودند: در کنار این وظیفه سنگین، تکالیف پرستاران از جمله رعایت اخلاق پرستاری نیز بسیار مهم و سنگین است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به حساسیت و سختی کار پرستاران در تسکین آلام جسمی و روحی بیماران، خاطرنشان کردند: با توجه به اهمیت وظیفه پرستاران، مناسب است تا منشور اخلاقی پرستاران تهیه و میثاق پرستاری به پرستاران تعلیم داده شود.

در ابتدای این دیدار خانم دکتر وحید دستجردی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با اشاره به وظیفه سنگین و سخت پرستاران در حوزه سلامت گفت: دولت و مجلس گامهای خوبی برای بهبود وضعیت شغلی پرستاران برداشته اند که تصویب قانون ارتقای بهره وری پرستاران از جمله آنها است.

وی به برگزاری بیش از 300 دوره بازآموزی برای پرستاران در 3 سال گذشته اشاره کرد و افزود: در چند سال اخیر، راه اندازی دوره های کارشناسی ارشد حرفه ای و تدوین استانداردهای حرفه پرستاری اجرایی شده است.




رهروان شهادت ::: چهارشنبه 89/2/1::: ساعت 5:29 عصر

رزمایش بزرگ نیروی دریایی سپاه فردا در تنگه هرمز

خبرگزاری فارس: جانشین فرمانده کل سپاه از آغاز رزمایش بزرگ نیروی دریایی سپاه در منطقه عمومی خلیج فارس و تنگه هرمز از فردا پنج شنبه دوم اردیبهشت ماه خبر داد.


به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری فارس به منطقه رزمایش سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه با اعلام این خبر گفت: رزمایش بزرگ دریایی پیامبر اعظم 5 از فردا پنج شنبه همزمان با سالروز تاسیس سپاه پاسداران در منطقه عمومی خلیج فارس و تنگه هرمز آغاز خواهد شد.
سلامی افزود: در این رزمایش که به مدت 3 روز ادامه خواهد داشت یگان‌های مختلفی از نیروی دریایی، نیروی زمینی و نیروی هوا فضای سپاه پاسداران شرکت خواهند کرد.



رهروان شهادت ::: چهارشنبه 89/2/1::: ساعت 2:57 عصر

<   <<   16   17   18   19   20   >>   >
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 340


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :146057
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<