این دانش دین است، پس نیک بنگرید که از چه کسی دین خود رامی گیرید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

فرهنگی سیاسی اجتماعی

به گزارش پارسینه این عکس (آیت‌الله مصباح‌یزدی و مرحوم دکتر سیدجعفر شهیدی) در سال 1991 گرفته شده است.
 
 
 

آیت الله مصباح یزدی و سید جعفر شهیدی

 



رهروان شهادت ::: چهارشنبه 89/1/25::: ساعت 2:29 عصر



کدام نقطه ی این خاک یر پای تو نیست
کدام پاره ی خورشید آشنای تو نیست

بگو کدام نسیم شکفته در وادی است
که ذهنش آینه بندانی از صفای تو نیست

کدام جاده،بگو می رساندم تا تو


کدام سوی افق را نشان پای تو نیست

منم که گم شده ام ای عزیز پیدایم
منی که هر نفسم گریه ای برای تو نیست

امید شیعه چرا از سفر نمی آیی؟
که زخم کهنه ی ما را به جز دوای تو نیست

زمین به ماتم غیرت نشسته اسب آقا
چرا به بام جهان بیرق لوای تو نیست

در انتظار تواین جهان به تنگ آمده
بیا بیا که به سرهابه جز هوای تو نیست




رهروان شهادت ::: چهارشنبه 89/1/25::: ساعت 11:35 صبح

مرد ایتالیایی در 99 سالگی خودکشی کرد

مرد ایتالیایی در 99 سالگی خودکشی کرد

حوادث > خارجی  - یک مرد مسن ایتالیایی در سن 99 سالگی در ایالت توسکانی ایتالیا خودکشی کرد.

به گزارش خبرآنلاین، این مرد با استنشاق دود اگزوز اتومبیلش خودکشی کرد.

یکی از همسایه های مرد مسن روز حادثه با پلیس محلی تماس گرفت و موضوع را در میان گذاشت.

این فرد زمانی که سر و صدای اتومبیل مرد مسن را در گاراژ شنیده بود، به آنجا رفت و متوجه شد او سعی دارد خودکشی کند.

ماموران پلیس لحظاتی بعد با آمبولانس به محل حادثه رسیدند، اما مرد ایتالیایی در آن لحظه جان خود را از دست داده بود. علت خودکشی مرد مسن ایتالیایی مشخص نشده است.




رهروان شهادت ::: چهارشنبه 89/1/25::: ساعت 11:25 صبح

"امروز" زمان انقلابی بودن است

گروه فرهنگی: جلسه جمع و جور بود و حرف برای گفتن بسیار. سخن از انقلابی گری بود و شرایط کنونی انقلاب. نسل سومی ها باز گرد هم آمده بودند تا رسم برداشتن باری را بیاموزند که بر زمین مانده ومختصات مسیری رادریابند که جز با روحیه انقلابی گری نمی توان در آن گام نهاد.

به گزارش رجانیوز، علیرضا پناهیان را امروز اهل فکر تنها با عنوان یک سخنران معروف و مشهور نمی شناسند. بلکه او را در قامت یک تئوریسین می بینند که شرایط موجود را خوب حس می کند و بهجا سخن می گوید؛ کسی که ملاحظات هم او را از سخن باز نمی دارد و آنجا که باید حرف هایش را می گوید. آنچه در پی می آید متن سخنان اوست درخصوص انقلابی گری و سالی که با عنوان همت مضاعف و کار مضاعف می شناسیمش:

حرفهای خوب، به ظاهر بی‌زمان و بی‌مکان هستند و نسبت به همه کس رابطه مساوی دارند. اما همیشه اینطور نیست. بعضی از حرفهای خوب زمان دارند، و در آن زمان بهتر شنیده می‌شوند و بهتر درک می‌شوند. چون نیاز آن زمانه هستند و وقتی سخنی مورد نیاز یک زمان باشد، مصرفش در آن زمان بیشتر خواهد شد و اکثر مردم با آن ارتباط برقرار کرده و دلها برای درک و دریافت آن حرف آماده تر خواهد بود.

زمان بعضی از حرفهای خوب که قبلا زده شده امروز رسیده است. مفهوم «انقلابی بودن» با اینکه مصداقش قبلا رخ داده، و حتی حضرت امام زیاد از آن صحبت کرده‌اند، اما امروز زمانش رسیده است. پس از گذشت سی سال از انقلاب، مفهوم انقلاب و انقلابی بودن، مفهومی است که امروز بهتر فهمیده می‌شود، بهتر می‌شود به آن عمل کرد، بیشتر می‌شود قدرش را دانست، و امروز جوان‌ها به دلیل نیاز مبرمی که به این مفهوم احساس می‌کنند، بیشتر با آن ارتباط برقرار می‌کنند.

از زیر مجموعه های مفهوم انقلاب، امروز می‌توان از مفهوم «انقلابی بودن» به عنوان یک مفهوم تازه، بکر، ضروری، مهم و مفهومی که زمینه پذیرش آن بصورت فراگیری بسیار بالا است، سخن گفت. مفهومی که هم نیاز داریم به آن عمل کنیم و زندگیمان را مطابق آن سامان دهیم، و هم به آن نیاز داریم تا نه فقط با آن زندگی کنیم، بلکه با آن زنده باشیم، جان پیدا کنیم، و از آن لذت ببریم.

گرچه انقلاب سی سال پیش رخ داد، و سخنان انقلابی حضرت امام، این انقلاب را جان داد، ولی آن زمان، هیجانی از انقلاب بود که جلوه‌ای از انقلابی بودن را به نمایش گذاشت. امروز بعد از سی سال بیشتر از گذشته می‌شود عمق این رخداد بزرگ و عمق این مفهوم عمیق را فهمید و از آن لذت برد. انقلاب 57 در واقع پیش‌درآمد و مقدم? مفهوم انقلاب و انقلابی بودن بود. حتی دوران دفاع مقدس هم، پیش‌درآمد مفاهیم و حقایق و اتفاقات بسیار بزرگتری است که در آینده رخ خواهد داد.

برخی از کلماتی که در مقطع انقلاب صادر شدند، مستقیماً در زمان خوشان مصرف نداشتند و عمیق درک نمی‌شدند. باید یک نسل و یک زمانی از آنها می‌گذشت، تا آن کلمات از آن اوج فرود بیایند و موقع عملشان بشود.

در تمام این مدت خیلی‌ها سعی داشتند «انقلابی بودن» را در تاریخ دفن کنند
در تمام این مدت خیلی‌ها سعی داشتند «انقلابی بودن» را در تاریخ دفن کنند. بعضی‌ها فکر می‌کردند که این مفهوم خودبه‌خود در حال دفن شدن است و برای از بین رفتنش جشن می‌گرفتند. خیلی‌ها برای از بین بردنش تئوری‌ها و توجیه‌های مختلفی بیان می کردند.

یکی از توجیهای خیلی رایج این بود که انقلابی بودن، اقتضای آن زمانه بوده و الان دیگر می‌خواهیم در یک وضعیت با ثبات زندگی کنیم، بنابراین بهتر است که هیچکس انقلابی نباشد. انگار انقلابی بودن با زندگی کردن منافات دارد! انگار انقلابی بودن در شرایط به‌ظاهر عادی معنا و لزومی ندارد و جرم تلقی می‌شود! انگار انقلابی بودن با قانونمند بودن منافات دارد! انگار زندگی تعریف تثبیت شده‌ای دارد که در آن تعریف، انقلابی بودن یک مزاحم و یک خار به نظر می‌رسد.

فقط یک نوع زندگی است که ذاتاً با انقلابی بودن مغایرت دارد
در حالی که فقط یک نوع زندگی است که ذاتاً با انقلابی بودن مغایرت دارد. آن هم زندگی گوسفندوار یا به تعبیری گرگ‌وار است. و گرچه این دو برای ما فرق می‌کنند و دو سر یک طیف ممکن است باشند، ولی برای خدا فرق نمی‌کند. خدا هردو را با هم به جهنم می‌ریزد. آنجا گوسفندصفتان ناله می‌زنند که «این گرگها به ما ظلم کردند، لااقل اینها را دو برابر عذاب کنید.» خدا به آنها پاسخ می‌دهد: «هر دو گروه، دو برابر عذاب می‌شوند. گروه اول چون هم خودشان بد بودند و هم به شما ظلم کردند. و شما هم به دلیل اینکه به ظلم آنها میدان دادید، و جدا از اینکه خودتان نخواستید آدمهای خوبی باشید، راضی شدید گرگهایی شما را بدرند و به واسط? رضایت شما، میدان و قدرت بیشتری برای ظلم پیدا کنند.(1)

انقلابی نه گرگ است نه گوسفند. انقلابی نسبت به گرگها انقلابی می‌شود و از حالت گوسفندوار زندگی کردن نجات پیدا می‌کند. هر کسی، یا انقلابی است یا گرگ یا گوسفند. در این میان، صورت دیگری برای زندگی انسان نمی‌شود تصور کرد. انقلابی کیست؟ کسی که مقابل گرگ‌ها مقاومت می‌کند و گوسفندوار زندگی نمی‌کند.

«انقلابی بودنِ» جامعه در دوران آرامش، خیلی زیبا و لذت‌بخش است
چقدر لذت‌بخش است که امروز مفهوم انقلاب بهتر درک می‌شود و ضرورت انقلابی بودن بیشتر در جانها موج می‌زند. چون خیلی لذتبخش است که انسان در جامعه‌ای زندگی کند که بدون اینکه مقدمات و شرایط پیچیده و بحرانی در خارج از وجود انسان، او را وادار به انقلابی بودن کند، و در شرایطی که انسان‌ها می‌توانند گوسفندوار زندگی کنند، نیاز به انقلابی بودن را احساس کنند..

در شرایطی که گرگها کمی فاصله گرفته‌اند و انسان می‌تواند احساس کاذب امنیت داشته باشد، احساس انقلابی بودن خیلی ارزشمندتر از زمانی است که گرگها به تو نزدیک هستند و دارند پیراهن تو را پاره می‌کنند. الان که دیگران همه تو را به زندگی بره‌وارانه دعوت می کنند، انقلابی بودن زیباست. الان اگر انقلابی باشی معلوم می‌شود که چشم و دلت بیناتر، قدت بلندتر و کشیده‌تر، و برای دیدن آن نقاط دوردست از همیشه بیشتر آمادگی پیدا کرده‌ای.

جامعه‌ای که در دوران آرامش، بدون اینکه حادثه خاصی بصورت مستقیم او را تحت فشار قرار داده باشد، احساس نیاز و عطش به انقلابی بودن بکند، جامعه‌ای است که زندگی در آن لذت‌بخش و افتخارآمیز است.

در مورد انقلابی بودن، سوالات فراوانی وجود دارد
در شرایطی که جامعه به ظاهر آرامش دارد، در زمانی که گرگها نزدیک نیستند، در زمانی که نه کسی ما را از چریدن منع می‌کند، و نه کسی ما را مذمت می‌کند، چه ضرورتی دارد ما یک دفعه انقلابی شویم؟ آنگاه اگر انقلابی شویم چه کار خواهیم کرد؟ آیا اوضاع را بهم می‌ریزیم؟ آیا غیرضابطه‌مند عمل خواهیم کرد؟ خشونت خواهیم داشت؟ عوارض انقلابی بودن در زمان ما چگونه خواهد بود؟ اساساً یک انقلابی، چگونه انسانی است؟ ویژگیهای انقلابی بودن چیست؟ اینها سوالات فراوانی است که باید به پاسخش پرداخت.

شیرینی و جذابیت مفهوم انقلابی بودن، برای جوانان
در این 25 سال گفتگو با مردم، خاطراتی فراوانی را می‌توان مرور کرد، از اینکه اگر کسی بالای منبر و یا در جمعی می‌خواست در مورد انقلاب صحبت کند، چقدر صحبتش دموده و بی‌مزه می‌شد، و چقدرصحبتش پرت وغیر جذاب تلقی می‌شد. حتی در میان کسانی که به سخنرانی معنوی علاقه داشتند هم، استقبال نمی‌شد. ولی امروز اصلاً اینجوری نیست.

من نسبت به زمان? خودمان بسیار خوشبین هستم. فکر می‌کنم که این زمان، زمانی است که مفهوم انقلابی بودن مفهوم بسیار جذابی است. امروز جانها و جوانهای ما به شدت به این مفهوم علاقمند هستند، گرچه ممکن است خودشان دلیلش را ندانند. اما وقتی معنای انقلابی بودن را برایشان توضیح می‌دهی، احساس می‌کنند گمشده‌شان را پیدا کردند. درست است که امروز جوانهای ما به زندگی گوسفندوارانه و به گرگ بودن دعوت و تحریک می‌شوند، ولی با طبع‌شان ناسازگار است. امروز، جوانها تشنه انقلابی بودن هستند.

آنهایی که می‌گفتند بعد از سی سال جوانها از دست رفتند، و از انقلاب فاصله گرفتند، بیایند امروز جامعه را ببینند. البته آنها باید خیلی درشت‌تر واقعیتها را ببینند تا حقایق را درک کنند، لذا آنها صبر کنند فردا جامعه را ببینند. اما آنهایی که می‌توانند، همین امروز را ببینند.

آثار انقلابی بودن
پیش از پرداختن به معنای انقلابی بودن، کمی با آثار آن آشنا شویم، تا بتوانیم کمی از این مفهوم لذت ببریم، وقتی لمسش کردیم و از آن لذت بردیم، بهتر معنایش را می‌فهمیم.

1. انقلابی بودن، مهمترین انگیز? خودسازی معنوی

انقلابی بودن مهمترین انگیز? خودسازی معنوی است. هیچ انگیزه ای مثل انقلابی بودن نمی‌تواند انسان را بسوی زندگی عارفانه، و به سوی قله های کمال و معنویت سوق بدهد. در دفاع مقدس بود که بعضی‌ها یک شبه راه صد ساله را طی می‌کردند. دفاع مقدس از حاج احمد متوسلیان یک انسان بزرگ ساخت. دفاع مقدس جلوه‌‌ای از جلوات انقلابی‌گری بود.

انقلابی‌گری معنویت انسان را رشد می‌دهد. اگرانقلابی نشدید، از خودتان انتظار نداشته باشید عارف بشوید. برای سیر و سلوک الی الله، و برای رسیدن به نقطه کمال چرا خودت را خسته می کنی؟ شدنی نیست. اوحدی از مردم استثنائاتی هستند که بشوند کسانی مثل آقای بهجت. او که از 14سالگی می‌گفت من چیزهایی سرنماز می‌دیدم، فکر می‌کردم همه اینها را می‌بینند.

امام به خوبها و عرفا فرمود: «این وصیتنامه‏هایى که این عزیزان مى‏نویسند مطالعه کنید. پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکى از این وصیتنامه‏ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.»(2) ، اینها یک شبه ره صد ساله را طی کردند.(3) واقعاً امام(ره) سخن به گزافه نمی‌گفت. این حرف را با اعتقاد می‌زد، واقعاً می‌گفت اینها ره صد ساله را یک شبه طی کردند.

در انقلابی‌گری می‌شود ره صد ساله را یک شبه طی کرد، و الا ببین کی به مقصد می‌رسی؟ از کجا می‌توان فهمید زمانه، زمانه انقلابی‌گری است؟ از اقبال روزافزون به معنویت. از میزان حضور جوانان در تشییع آقای بهجت. جوانهایی که یکبار ایشان را ندیدند، و فقط چند خاطره مختصر شنیده‌بودند. طبیعت نورانی‌شان دارد می‌شکفد. این عشق به معنویت نتیجه اش چه خواهد شد؟ این عشق بالاخره بیرون می‌زند و سر به انقلابیگری خواهد زد. فقط کافی است اینها بفهمند برای عارف شدن، باید انقلابی بود.

الان پرحمعیت‌ترین همایشهایی که در دانشگاه‌ها گرفته می‌شود، همایشهایی است که از شخصیت‌های عرفانی سخن به میان می‌آید. شما فکر می‌کنید تا کی این عطش پشت پرده خواهد ماند و رو به سرچشمه معنویت و عرفان نخواهد برد؟

2. انقلابی، فوق‌العاده مهربان می‌شود

یکی از آثار انقلابیگری این است که انسان عارف میشود. یکی از آثار دیگر انقلابیگری این است که انسان پس از اینکه انقلابی شد به‌شدت مهربان می‌شود. چون اگر ویژگیهای انقلابی را مرور کنیم، یکی از ویژگی‌هایش این است که از خودگذشته است. یک موجود انقلابی، فوق‌العاده مهربان می‌شود. چون انقلابی‌گری خودخواهی‌ها را می‌کشد.

انقلابی برایش زشت است که برای موفقیت خودش کار کند. یک انسان انقلابی اگر بخواهد برای موفقیت خودش تلاش کند، احساس می‌کند وجودش بوی بد گرفته است. من نمی‌دانم در خاطرات دفاع مقدس، چرا نمی‌گویند اینها انقلابی بودند؟ خوب بودن خیلی کلی است. سراغ شاخص‌های مشخص‌تر بروید.

انقلابی، برای موفقیت خودش درس نمی‌خواند، انقلابی، برای موفقیت خودش تلاش نمی‌کند. اگر شهید آوینی را در یک کلمه بخواهم توصیف کنم، می‌گویم یک آدم انقلابی. شهید مطهری هم همینطور. شهید مطهری وقتی که می‌خواست کتاب «داستان راستان» را بنویسد یک لحظه فکر نمی‌کرد که در نگاه دیگران، برای استادی که در دانشگاه تهران فلسفه درس می‌دهد، نوشتن کتاب داستان برای کودکان چقدر زشت است. او زشت و زیبایی را برای خودش اصلاً نگاه نمی کرد. انقلابی بود.

انقلابی تپش قلبش و ضربان قلبش برای جامعه است
انقلابی، تپش و ضربان قلبش برای جامعه است. انقلابی، چون خودخواه نیست، مهربان می‌شود. کسانی که در فیلم‌ها و فیلم‌نامه‌ها دنبال کاراکترهای قدرتمند و مهربان می‌گردند، در واقع دنبال یک انسان انقلابی می‌گردند.

در این برنامه‌ها و کتابهای نیمه پنهان ماه، که بر اساس خاطرات همسران شهدای نام‌آور تهیه شده، این وصف مشترکشان است: یک مهربانی ویژه که بدون هیچ ادا و اطفاری با یک نگاه، سیلی از محبت را سرازیر می‌کردند به خانواده‌شان، در حدی که این سیل آنها را تا ابد می‌برد، و هنوز دارد می‌برد. بدون خیلی از لوس‌بازیها و اداهای بیخودی که ما فکر می‌کنیم.

امروز انسان‌ها، به دنبال مهربانی هستند
آن وقت مردم ما امروز چقدر به مهربانی و مهربان بودن نیاز دارند. دلیل من هم? علاقه‌ها و عطش‌هایی است که مردم به فیلمهای عشقی دارند. دنبال مهربانی می‌گردند. نه دنبال بی دینی. مردم که اینقدر بی‌دین نیستند.

چرا در اوج داستانها یک پیوند را قرار می‌دهند؟ مردم در ارتباط زن و مرد در داستانها دنبال چی می‌گردند؟ دنبال آن لحظه‌ای که این دو مهربانی کردن به یکدیگر را آغاز می‌کنند. آن وقتی که این دو دلشان برای هم نرم می‌شود.

و مردم، بیچار? مهربانی هستند. الانسان عبید الاحسان. انسان نوکر مهربانی است. و تا یک ذره نیازهای اولیه و حیاتی او، و امنیت او، تامین شود، در به در دنبال مهربانی می‌گردد. هرکسی دنبال مهربانی نگردد گرگ می‌شود، او به جای مهربانی، باید با منفعت خودش را سرگرم کند. همه کسانی که از محبت رویگردان شده‌اند و به منفعت روی کرده‌اند، همه از خود پشیمان و ناراحت هستند. می‌گوید: در زندگی بدی افتاده‌ام. افتاده‌ام در کاسبی. حالم بده. می‌گویم: کاسبی خوبه. می‌گوید: نه. دوران جوانی من دوران با طراوتی بود. دیگر بیشتر نمی‌تواند توضیح دهد. چرا؟ چون دوران جوانی بیشتر دنبال محبت بوده.

مردم کمی آرامش پیدا بکنند، یکی از نیازهای حیاتی‌شان می‌شود مهربانی. و این یعنی امروز مردم آماده‌اند انقلابی شوند. آماده‌اند انقلابی بودن را تحسین کنند.

3. انقلابی، فوق العاده فعال و پرتلاش می‌شود

یک موجود انقلابی فوق العاده فرز و فعال می‌شود. مقام معظم رهبری امسال از کار مضاعف و همت مضاعف صحبت کردند. کار و همت مضاعف، یکی از اوصاف انقلابیگری است. و یکی از دلایل ما برای اینکه سخن از انقلابی بودن، سخن زمانه است، همین نام امسال است. انسان انقلابی، جدی، پرتلاش و بلندهمت است.

الان زمانی است که مردم جدی بودن و جمع شدن و به تعبیری، انقلابی بودن را دوست دارند. خلأش را احساس می‌کنند. ذهن بیدار و دل هوشیار این را احساس می‌کند. انقلابیگری آدم را جمع می‌کند و فرز و تیز می‌کند.

آدم اینگونه از زندگی‌اش لذت می‌برد. مردم تفریحاتشان را کرده‌اند، هیجاناتشان را گذرانده‌اند، نمایندگانی از ما در ایام تعطیلات نوروز به کشورهای اطراف رفته‌اند، و بازی‌های آبی، خاکی، قواصی، موسیقی های تند، و ... را تجربه کرده اند و برگشته اند و خسته به دنبال هیجانات بیشتر می‌گردند. و هیچ چیز مانند انقلابی بودن، یک هیجان دائمی و اصیل که خسته کننده نیست، در وجود انسان ایجاد نمی‌کند.

در حدی که تو می‌توانی بگویی اصلاً انقلابی زنده است، بقیه مرده‌اند و درحال تشییع جنازه خوشان هستند. جنازه خودشان را روی دو پا راه می‌برند، بدون اینکه ذکر لااله الاالله بگویند. جنازه‌هایی که دو تا تشییع‌کننده دارند؛ یکی پای راست و یکی پای چپ، اما هیچ دستی به سر پای این جنازه نمی کوبد، دستها هم آویزان است و حال ندارند بکوبند،مدام به همه می‌گویند «نگو لااله الا الله».

انقلابی بودن لذتبخش است. انقلابی مهربان است و به فکر دیگران. انقلابی راحت حاضر است در این راه بمیرد، هیچ وقت به ذهنش خطور نمی‌کند که چرا من؟ چرا دیگری نمیرد و چرا من بمیرم؟ انقلابی گلیم خودش را از زیر پای جامعه نمی‌کشد، خودش را گلیم می‌کند و زیر پای جامعه می‌اندازد. او از زندگیش لذت می‌برد. او یک آدم بزرگ است، و یک فامیل بزرگ دارد. او بخاطر انقلابی‌گری تمام زندگیش را تعریف می‌کند. او بخاطر انقلابیگری و آرمان‌های انقلابیش ازدواج می‌کند، بخاطر انقلابیگری بچه‌دارمی‌شود، بخاطر انقلابیگری نام برای بچه اش می‌گذارد، بخاطر انقلابیگری شغل انتخاب میکند، بخاطر انقلابیگری در شغلش موفق می‌شود.

زیرا هرکسی با هر استعدادی که دارد، اگر به خاطر انقلابیگری و با روحیه انقلابی، در شغل خودش تلاش کند، حتی استعدادهایش افزایش پیدا می‌کند، چه برسد به تلاش‌ها و موفقیت‌های مضاعف.

چگونه لحظه‌های زیبای انقلابی بودن را تجربه کنیم؟
از آثار انقلابیگری هرچی بگوییم کم گفتیم. از آسمان تا زمین همه چیز برای انقلابیون است. و اما انقلابی به چه کسی می‌گویند؟ و ویژگیهای یک انقلابی چیست؟ و سوال‌های فراوان دیگر بماند برای یک جلسه دیگر.

ما تا زمان ظهور باید انقلابی باقی بمانیم. و بعد از ظهور نوع دیگری از انقلابی بودن در وجود ما شعله خواهد کشید که دیدن دارد. اصلاً بعد از ظهور ما دیگر انقلابی نیستیم. ما خودمان انقلاب هستیم.

ولی لحظه‌های انقلابی بودن هم لحظه های خیلی قشنگی است، هر کسی در لحظ? روضه قرار بگیرد، می‌تواند لحظ? انقلابی بودن را یک ذره تجربه کند. یک دفعه یک شورش و تحرکی در دلها رخ می‌دهد. برای کسانی که می‌خواهند به فضا بروند، اتاق‌هایی را درست می‌کنند که در آن اتاق‌ها بی‌وزنی را تجربه کنند و برای قرار گرفتن در فضا، آمادگی پیدا کنند. اینجا هم هر کس که هنوز روحش در متن انقلاب و اوج انقلابیگری قرار نگرفته، و می‌خواهد آن فضا را حس کند، برود مجلس روضه. روضه، هدیه و لطف خداوند به ما است. روضه آن لحظه را برای انسان قابل تجربه می‌کند، آن شوری که به دلها می افتد.... آن صحنه خداحافظی، صحنه قابل تحملی نیست، و این انقلاب دائمی حسین است در دلهای ما.




رهروان شهادت ::: چهارشنبه 89/1/25::: ساعت 11:18 صبح

فشارهای اسرائیل علیه برنامه هسته‌ای ایران بازتاب معکوس داشته است

خبرگزاری فارس: یک پایگاه اطلاع‌رسانی صهیونیستی در گزارشی با اشاره به فشارهای رژیم صهیونیستی علیه برنامه‌های هسته‌ای ایران معتقد است که این فشارها نتیجه معکوس داشته است.


به گزارش فارس پایگاه اطلاع رسانی "المشهد الاسرائیلی " در مقاله‌ای به قلم "بلال ضاهر " به بررسی پرونده هسته‌ای ایران و واکنش رژیم صهیونیستی در برابر این موفقیت‌ها پرداخته است، با این که جهان غرب به سرگردگی آمریکا و هم‌پیمانش اسرائیل تلاش بسیار کرد با ایجاد موانع بسیار و متعدد مانع دستیابی ایران به انرژی مسالمت‌آمیز هسته‌ای شود.
ضاهر با استناد به گزارش "آفرایم کام " و "آفرایم اسکولای " دو پژوهشگر مرکز تحقیقات امنیت قومی دانشگاه تل‌آویو می‌نویسد: دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای موضوعی است که رژیم صهیونیستی را به شدت به وحشت انداخته است و به نظر اسکولای و کام رسیدگی به پرونده هسته‌ای ایران زمانی معنا می‌یابد که این کشور هنوز به سلاح هسته‌ای دست نیافته باشد، چراکه پس از آن ایران دیگر تبدیل به قدرتی هسته‌ای در جهان خواهد شد و دیگر آمریکا و جهان غرب نخواهند توانست خواسته‌های خود را بر این کشور تحمیل کنند اگرچه به نظر می‌رسد تا کنون نیز چندان موفق نشان نداده‌اند، بنابراین مدت زمانی که ایران نیاز دارد تا طی آن به سلاح هسته‌ای دست یابد جهت رسیدگی به پرونده هسته‌ایش بسیار با اهمیت است.
این دو پژوهشگر صهیونیست در ادامه می‌افزایند: برآورد این که ایران پس از چه مدتی تبدیل به قدرت نظامی خواهد شد به شکل قابل ملاحظه‌ای با برنامه‌ریزی‌های سیاسی برای بازداشتن این کشور جهت دستیابی به چنین سلاحی و تبدیل شدن به یک قدرت، مرتبط است و در این میان باید به این مسئله مهم نیز توجه داشت که زمان اتخاذ تصمیم نیز امر بسیار مهمی است که تاثیری مستقیم بر نتیجه اقدام چه نظامی و چه غیر نظامی می‌گذارد، چرا که، هرگونه اقدام پس از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای امری غیر منطقی و بی‌مورد می‌نماید و احتمال موفقیت در آن بسیار پایین است.

* سردرگمی اطلاعاتی غرب در قبال برنامه هسته‌ای ایران

نویسنده المشهد در ادامه می‌نویسد: کام و اسکولای با اشاره به سختی پیش‌بینی زمان دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای بر این نکته تاکید می‌کنند که اختلاف نظرهای بسیاری میان دستگاه‌های اطلاعاتی غرب به ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی در این باره وجود دارد، به عنوان مثال سازمان اطلاعات و جاسوسی رژیم صهیونیستی در سال 1992 پیش‌بینی کرده بود که ایران در سال 2000 به سلاح هسته‌ای دست می‌یابد که ملاحظه شد این پیش‌بینی‌ها از پایه و اساس نادرست بوده است.

به اعتقاد این دو پژوهشگر این سردرگمی اطلاعاتی غرب و به ویژه رژیم صهیونیستی ناشی از "فزونی و تعدد متغیرهای راهبردهای ایران به ویژه در دو حوزه تکنولوژی و سیاست است که موجب می‌شود این دستگاه‌ها نتوانند روند پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران را تخمین بزنند " و تاکید کردند، این مانع هم‌چنان به قوت خود پابرجاست.
کام و اسکولای پیش‌بینی‌های سازمان اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی معروف به "امان " در مورد زمان‌بندی برنامه هسته‌ای ایران را در موارد ذیل خلاصه کردند:
- سال 2008 سال دستیابی ایران به تکنولوژی غنی سازی اورانیوم، در سال 2009 این غنی سازی به مقدار اندک و در سطح پایین انجام می‌گیرد، اما تلاش‌ها برای بالا بردن سطح غنی سازی جهت ساخت اولین بمب هسته‌ای افزایش می‌یابد و به موازات توانمندی‌ ایران در زمینه مدرنیزاسیون تجهیزات هسته‌ای افزایش خواهد یافت و در این زمینه ایران موفق خواهد شد موشک‌های قاره پیمای حامل کلاهک‌های هسته‌ای خود را نیز مدرنیزه کند.
- ایران نه به سرعت که به آرامی به سوی ساخت اولین بمب هسته‌ای خود در حرکت است و در همین زمان به موازات آن ساختارهای زیربنایی گسترده و متنوعی را برای بالا بردن سطح توانمندی‌های هسته‌ای خود ایجاد می‌کند و به این ترتیب موفق می‌شود هرگاه که اراده کند به سوی استفاده از سلاح هسته‌ای گام بردارد، بر این اساس ایران در حال غنی سازی مقدار قابل ملاحظه‌ای از اورانیوم البته با درصد پایین است و هنگامی‌که شرایط اقتضا کند، بی‌شک اقدام به بالا بردن درصد این اورانیوم‌ها جهت تولید بمب هسته‌ای خواهد کرد و پیش بینی می‌شود، ایرانی‌ها بین چند ماه تا یک سال بتوانند به سلاح هسته‌ای دست یابند.
با این حال زمان دقیق دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای مشخص نشده است، اما "مائیر داگان " رئیس موساد در یک اظهارنظر عجیب پیش بینی کرد که ایران اواخر سال 2014 در صورت مواجه نشدن با موانع تکنولوژیکی به اولین بمب هسته‌ای خود دست خواهد یافت.
سپس کام و اسکولای به پیش بینی‌های سازمان اطلاعات آمریکا اشاره می‌کنند که معتقد است برنامه هسته‌ای ایران بر اصول ذیل بنا شده است:
- ایران راهبرد زیرکانه‌ای برای دستیابی به سلاح هسته‌ای اتخاذ کرده و این راهبرد در تلاش برای دستیابی به توانمندی‌های مختلف هسته‌ای خلاصه می‌شود که به ایران اجازه می‌دهد به راحتی به تکنولوژی ساخت سلاح هسته‌ای نیز دست یابد و به نظر می‌رسد تنها مانع در این راه تصمیم‌گیری جهت ساخت چنین سلاحی است که برای ما آشکار نیست ایران چه وقت دست به چنین اقدامی خواهد زد، این درحالی است که ایران به مقدار لازم، اورانیوم غنی شده با درصد پایین در اختیار دارد که به محض بالا بردن درصد این غنا می‌تواند بمب هسته‌ای تولید کند.
- در پاییز سال 2003 ایران فعالیت‌های سری غنی سازی اورانیوم و ساخت تاسیسات هسته‌ای خود را متوقف کرد و این فعالیت‌ها تا اواسط سال 2007 همان طور متوقف باقی ماند.
- از بعد تکنولوژیکی ایران می‌تواند بین سال‌های 2010 تا 2015 به مقدار لازم اورانیوم با درصد بالا را غنی‌سازی کند و این امر به این کشور اجازه می‌دهد سلاح هسته‌ای تولید کند، این در حالی است که پیش از این وزارت خارجه آمریکا پیش بینی کرده بود، به دلایل تکنولوژیکی ایران تا سال 2013 نمی‌تواند به این توانمندی دست یابد.
گفتنی است در فوریه 2010 سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا با تجدیدنظر در پیش‌بینی‌های خود ادعا کرد، داده‌های موجود نشان می‌دهد که ایران برنامه‌های نظامی‌ خود را برای دستیابی به سلاح هسته‌ای متوقف نکرده است.
بر این اساس کام و اسکولای اختلاف پیش‌بینی‌ سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی را اندک برآورد کرده و صرفا این اختلاف نظر را در برآورد توان و قدرت هسته‌ای ایران ملاحظه کرده‌اند.
اما سوال مهمی که در این‌جا مطرح می‌شود این است که آیا دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای حمله رژیم صهیونیستی به این کشور را به دنبال خواهد داشت؟
این مقاله در پاسخ به این سوال به بررسی نظرات دیگر تحلیل‌گران صهیونیستی پرداخته است: "ناحوم بریناع " تحلیل‌گر روزنامه صهیونیستی "یدیعوت آحارانوت " با اشاره به گفته‌های دکتر "موشه ورد " دانشمند فیزیک هسته‌ای می‌گوید: حمله اسرائیل به ایران بی‌شک جنگ طولانی مدتی را به دنبال داشته که سال‌ها نیز به طول خواهد انجامید، این جاست که باید پرسید آیا اسرائیل توان ادامه چنین جنگی را دارد؟
به اعتقاد ورد در صورتی که اسرائیل بخواهد جنگی را با ایران آغاز کند در ابتدا اقدام به بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران خواهد کرد که این امر اسرائیل را با موشک‌های زمین به زمین ایران مواجه خواهد کرد و از آنجا که تعداد این موشک‌ها محدود است، با این که جنگ با ایران به پایان خواهد رسید، اما این به معنای پایان کامل جنگ نیست، چون در این مرحله ایران روی به هم‌پیمانان خود در منطقه یعنی سوریه و حزب الله و حماس خواهد آورد، این جاست که اسرائیل باید در انتظار شلیک مستمر و لاینقطع انواع و اقسام موشک‌های "اسکادی " باشد که تا عمق خاکش نفوذ می‌کنند و این بی‌شک پایه‌های رژیم صهیونیستی را به لرزه خواهد انداخت.
بلال ضاهر می‌نویسد: غیر از آن ورد از سناریوی دیگری نیز سخن می‌گوید، به اعتقاد وی ایران به موجب موافقتنامه‌ امنیتی مشترکی که با سوریه امضا کرده نیروهایی نظامی در آن جا مستقر کرده که به محض وقوع هر نوع جنگی با اسرائیل وارد عمل خواهند شد، به همین علت توان ایران برای تحت فشار گذاشتن آمریکا جهت خارج کردن نیروهایش از عراق نیز افزایش می‌یابد و در صورت تشدید بحران کنونی میان رژیم صهیونیستی و ترکیه به نظر می‌رسد ترکیه مخالفتی با عبور نیروهای رزمنده ایرانی و اسلحه و تجهیزات از خاک کشورش به سوریه نداشته باشد که در این صورت اسرائیل با دو چالش نظامی و سیاسی مواجه خواهد شد،‌ از یک سو رویایی با نیروهای ایرانی و از سوی دیگر واداشتن ترکیه و عراق به استفاده از خاک این دو کشور جهت عبور نیرو، تجهیزات و سلاح‌های جنگی.
به اعتقاد ورد در این مرحله ایران بخش دیگری از نقشه حمله خود به اسرائیل را که در انجام حملات تروریستی گسترده و مستمر علیه اهداف اسرائیلی چه در داخل و چه در خارج نمود پیدا می‌کند، به اجرا خواهد گذاشت.
هم‌چنین ورد سناریوی ذیل را نیز پیش بینی می‌کند: ایران پس از حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ایش فورا به حمله دست نمی‌یازد، بلکه حمله دیپلماتیک گسترده‌ای را تدارک خواهد دید تا بواسطه افکار عمومی جهان، آمریکا را تحت فشار قرار دهد تا ارسال کمک‌هایش به رژیم صهیونیستی را قطع کند.
ورد در ادامه تاکید می‌کند: به موازات این حمله، ایران بصورت مخفیانه نیروهایش را به سوریه گسیل خواهد کرد، این در حالی است که به موازات این حمله اسرائیل نیز بواسطه فشارهای جامعه بین المللی و افکار عمومی از هرگونه اقدام نظامی منع خواهد شد، لذا اسرائیل مجبور خواهد شد تمام نیروهای ذخیره خود را بسیج کند تا از بازپس گیری بلندی‌های جولان ممانعت کند و هنگامی‌که ایران کاملا خود را برای مقابله با رژیم صهیونیستی آماده و مهیا کرد، حزب الله و حماس حملات موشکی گسترده‌ خود را آغاز خواهند کرد و اسرائیل مشغول جنگ با لبنان و نوار غزه خواهد شد، در اینجاست که ایران وارد جنگ شده و ضربات مهلکی به نیروی هوایی و دریایی اسرائیل وارد خواهد ساخت.
ورد می‌افزاید: از آنجا که ایرانی‌ها به جنگ ایران با رژیم صهیونیستی به عنوان یک جنگ عقیدتی که هدف آن براندازی ظلم و برقراری عدالت در جهان است می‌نگرند، بنابراین با تمام توان و قوا در آن حضور خواهند یافت و دخالت آمریکا در این جنگ نیز نخواهد توانست از مدت آن بکاهد یا تغییراتی جدی در نتایج آن بوجود بیاورد.




رهروان شهادت ::: چهارشنبه 89/1/25::: ساعت 8:45 صبح

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 138


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :145855
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<