گروه سیاسی- «در صورت اعتماد مردم به بنده، سفرهای استانی از اقداماتی است که انجام خواهم داد. هیئت دولت به تمامی استانها سفر باید داشته باشد و از نزدیک مشکلات شهرها را ببیند و در همانجا جلسه تشکیل داده و برای رفع مشکلات چاره اندیشی کند.»
احمدی نژاد که طی حضور 2 ساله خود در شهرداری تهران توانسته بود سبک مدیریتی جدیدی را به ظهور برساند و برای نخستین بار به طور جدی «ملاقات های مردمی» خود را با مردم نقاط مختلف تهران در دستور کار قرار دهد، این بار در جمع دانشجویان از سبک متفاوتی برای اداره کشور سخن می گفت. وی حتی در پاسخ به دانشجویی که این کار را «شعاری و ناشدنی» توصیف می کرد، با اطمینان از ممکن بودن آن سخن گفت. البته زمان زیادی نگذشت که پس از سوم تیر 84، نخستین سفر استانی دولت جدید در آبان ماه همان سال به استان خراسان جنوبی انجام شد و در شرایطی که حتی یکی از وزرای دولت نهم در همان سفر استانی به یکی از خبرنگاران گفته بود بعید میداند این سفرها ادامه پیدا کند، در عرض کمتر از چهار سال، هر 30 استان کشور، حداقل دو بار میزبان رییسجمهور و هیئت دولت شدند.
اگرچه طی این مدت، منتقدین منصف دولت نیز به بی نظیر بودن پروسه سفرهای استانی اذعان کردند، اما در این میان هیچ گاه سیر بهانهجوییها علیه این اقدام متوقف نشد و مخالفین به بهانه های مختلف درصدد تخطئه آن بر آمدند.
این رویکرد تا جایی ادامه یافت که حتی ادعاهایی مبنی بر عدم استقبال مردم استان ها در دور دوم سفرها از رییس جمهور و هیئت دولت مطرح شد اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، خلاف گمانه زنی و پیش بینی های مخالفان بود چرا که استقبال گسترده مردم در دور دوم سفرها به حدی بود که مخالفان پس از مشاهده بینتیجه بودن القائات خود،
«عدهای مدعی توزیع برخی اقلام در بین مردم اصفهان شدند که همان موقع پیغام دادم که بر فرض محال مردم به خاطر این چیزها آمده باشند! اما بگویید چه چیزی گرفتند تا اینگونه شعار مرگ بر آمریکا بدهند؟»
سفرهای استانی دولت نهم و دهم در عمل بوروکراسی پیچیده و کم سرعت کشور را به چالش طلبید و علیرغم برخی نواقص، به نظر می رسد تجربه موفقیت آمیز آن طی پنج سال گذشته منجر شده تا ادبیات جدیدی در میان مسئولین دیگر قوا نیز به راه بیفتد و الگوی سفرهای استانی بهعنوان یکی از پایههای حکمرانی خوب در حکومت اسلامی به یک مدل موفق تبدیل شود.
سفر روز چهارشنبه آیتالله آملی لاریجانی به استان همدان جهت بررسی وضعیت قضایی استان، ملاقات با مسئولان قضایی، قضات و سازمانهای تابعه و بررسی اوضاع سازمانهای وابسته از جمله سازمان زندانها، سازمان بازرسی و سازمان پزشکی قانونی و دیدار با با قضات و کارکنان دادگستری استان، نخبگان، منتخبان و اساتید دانشگاه، روحانیون، خانواده معظم شهدا و ایثارگران، اصناف و اقشار مختلف مردم استان همدان و هم چنین اعزام هیئتهای عالی رتبه قضایی به شهرهای بهار، کبودرآهنگ، اسدآباد، ملایر، رزن، تویسرکان و نهاوند و... در عمل همان تکرار مدل سفرهای استانی رییس جمهور محسوب می شود که به نظر می رسد موفقیت بارز این تجربه در قوه مجریه در برقراری ارتباط چهره به چهره با مردم و رسیدگی از نزدیک به مشکلات، در قوه قضاییه نیز می تواند نوید بخش در تسریع رفع بسیاری از مشکلات قضایی کشور باشد، مشکلاتی که تعداد قابل توجهی از آنها به علت وجود چارچوب های زائد اداری بوجود آمده و راه حلی جز رسیدگی از نزدیک توسط مدیران این قوه ندارد.
رئیس قوه قضائیه که در راس یک هیات عالی رتبه قضایی به استان همدان سفر کرد، در فرودگاه همدان به خبرنگاران گفت: قوه قضاییه با جمع بندی فهرست استان هایی که در دوره قبل مورد بازدید نزدیک قرار نگرفته اند، سفرهای استانی را در برنامه اصلی امسال قرار داده است.
از سوی دیگر، اگرچه تاکنون رهبر انقلاب به طور خاص پیرامون سفرهای استانی رؤسای سایر قوا اظهارنظر رسمی نداشته اند اما تعابیر بهکار برده شده از سوی ایشان طی پنج سال گذشته درمورد سفرهای استانی دولت، نشانه تایید کلیت این اقدام ارزشمند می باشد. رهبر انقلاب در برابر حملات غیر منصفانه به سفرهای استانی دولت، علاوه بر مثبت دانستن این اقدام، «برقراری ارتباط نزدیک و چهره به چهره با مردم» را اقدامی فی نفسه مفید و ارزمشند توصیف کردند.به عنوان نمونه، ایشان در سخنرانی نهم تیرماه 86 خود در جمع مسئولان سه قوه، ضمن تجلیل از این اقدام، آن را «شروع یک حرکت مبارک» خواندند:
«یک مسئلهى دیگرى که به نظر من در خور توجه است و خوب است و قضاوت من در این مورد در معرض نظر دوستان قرار بگیرد، این مسئلهى سفرهاى استانى است. سفرهاى استانى بسیار کار خوب و برجسته و لازمى بود و من واقعاً تعجب میکنم که بعضیها چطور کارى را که اینجور واضح است که خوب است، انکار میکنند و زیر سئوال میبرند. این براى وزرا، براى رئیسجمهور، براى عوامل اجرائى و دولت خیلى زحمت دارد و کار بسیار طاقتفرسائى است؛ لکن آنچه که محصول این کار میشود، عبارت است از روشن شدن فاصلهى بین نگاهِ از دور به حقایق یک کشور و نگاهِ از نزدیک؛ این، خیلى فرق میکند. بنده سالها کار اجرائى کردهام و آشنا هستم. دو جور انسان قضایا را مىبیند: گزارشهاى خوبى که براى انسان مىآید؛ گزارشهاى کامل به حسب ظاهر که هیچ ایرادى هم ندارد و درست هم هست - گزارشها را انسان میخواند و مباحثه هم میکند - لکن آنچه که محصول این گزارشهاست، با آنچه که محصول نگاهِ از نزدیک است، فاصلهى بسیار زیادى دارد. دیدن واقعیت، رفتن به مناطقى که امید این را نداشتند که مسئولان بلندپایه حتّى به یاد آنها بیفتند، کار خیلى بزرگى است و این کار خیلى کار باارزشى است ... مبادا این کار مهم را خراب کنید. آنچه انجام گرفت، شروع یک حرکت مبارک بود؛ اما باید این حرکت تا نهایت خط برود، تا آن برکات به طور کامل حاصل بشود.»