آنکه به هرچه از او پرسیده می شود پاسخ می دهد، بی گمان دیوانه است [امام صادق علیه السلام]

فرهنگی سیاسی اجتماعی

اندازه فونت : Decrease font Enlarge font


image دنیا دیگه مثل تو نداره...


نیما شریفی - خبرگزاری پارس فوتبال

 علی دایی چشمانش را بسته بود و دعا می خواند. مرفاوی روی نیمکت نشسته و در دلش غوغایی بود. دایی نگاهش را به توپ دوخته بود. مرفاوی سرش را پایین انداخته و به نتیجه فکر می کرد. حسین عبدی با علی دایی صحبت می کرد، اما انگار او آنجا نبود! نامجو مطلق با مرفاوی گپ می زد اما خبری از جواب نبود. یک دقیقه، دو دقیقه، سه دقیقه، نود و سه دقیقه بعد علی دایی اشک ریخت، خندید، و مرفاوی مغموم و ناراحت سر جایش نشسته بود. دایی فعل خواستن را صرف کرده و مرفاوی حسرت می خورد. علی دایی اولین پیروزی در دربی را تجربه کرد و مرفاوی دومین شکست را پذیرا شد. واعظ آشتیانی که پیش از بازی شکست را بر گردن گرفته بود بعد از شوت کریم جایگاه ویژه را ترک گفت و حبیب کاشانی از خوشحالی به استقلالی ها دلداری داد. اما پرسپولیس برای پیروزی در دربی لایق تر بود. آبی ها سه امتیاز بازی را دوست نداشتند و قرمزها برای رسیدن به آن دست و پا می زدند. مرفاوی و نامجو مطلق کنار زمین خواب بودند و علی دایی یک لحظه آرام و قرار نداشت. واعظ آشتیانی تکذیب می کرد و کاشانی حمایت. "بچه" در استقلال حرف آخر را می زد و همدلی در پرسپولیس! اعلامیه روی سایت رسمی استقلال تهران جا خشک کرده و تشویق بازیکنان خبر اول پایگاه اینترنتی پرسپولیس بود. کادر مدیریتی پرسپولیس برای هواداران قدم برداشت و به مدیران ناشی استقلال برج میلاد را زیر و رو کردند. علی عسگر در زمین درخشید و خسرو حیدری وسط زمین محو شده بود. حقیقی برای درخشش آمده و طالب لو در دقیقه 87 روی نقطه پنالتی خیمه زده بود. زارع در دقایق حضورش استقلال را آزار داد و برهانی در زمین نقش سیاهی لشگر را ایفاد می کرد. شکوری جوان در پرسپولیس می جنگید و امیرآبادی در زمین سردرگم بود. کریم باقری یاد دوران جوانی را زنده کرد و سید صالحی خاطرات احمد مومن زاده را! هوار محمد پا به توپ می شد و حسین کاظمی قدم زنان او را همراهی می کرد. پرسپولیس برای برد آمده بود و استقلال بی هدف!

پس از بسته شدن پرونده دربی دیگر در فوتبال ایران بیش از پیش به این نتیجه رسیدیم که حضور یک مربی با انگیزه و پر جنب و جوش روی نیمکت یک تیم چقدر مهم و ضروری است. ناخودآگاه یاد امیر قلعه نویی افتادیم که روزی بدترین نتیجه اش تساوی در دربی بود و پرسپولیسی ها در صورت رسیدن به تک امتیاز در دقایق پایانی دربی ها به جشن و پایکوبی می پرداختند. علی دایی در پرسپولیس و روی نیمکت این تیم برای آنها حکم یک امیر قلعه نویی را داشت و توانست در طول نود دقیقه با فراز و نشیب های این بازی استثنایی بسازد و از فرازهایش مغرور نشده و از نشیب هایش درس عبرت بگیرد. نوسان را پشت سر گذاشت و در آخر با شوت استثنایی کریم باقری تیر خلاص را شلیک کرد و توانست پیروزی ارزشمندی کسب کند. اما طرفی دیگر صمد مرفاوی که مست گل زودهنگام فرهاد مجیدی بود بار دیگر غرق جریان بازی شد و برای لحظاتی فراموش کرد که چه سمتی روی نیمکت پر افتخارترین تیم ایرانی در آسیا دارد. غرق شدن در جریان بازی و به خود آمدن پس از گل برتری پرسپولیسی ها نوشدارو پس از مرگ سهراب بود و بس. او در دقایق پایانی بازی قدرت نفس نفس زدن را هم از دست داده بود و می دانست که مرد مغلوب میدان بزرگ دربی لقب گرفته است. اما در سمتی دیگر علی دایی سرش را به نشانه موفقیت بالا گرفت و گفت "منم، پیروز این میدان منم!"
حبیب کاشانی در راس کادر مدیریتی باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس به حرف دل هواداران این تیم گوش می کند و هر یک از انتقادات آنها را با جدیت پذیرفته و برای جبران ناکامی ها تلاش می کند. اما واعظ آشتیانی از سوی دیگر با غروری کاذب و منطقی بی ارزش رو به جلو حرکت کرده و ذره ای ارزش برای سرمایه اصلی که همان هواداران شیفته استقلال باشند قائل نیست. به درد و دل آنها گوش نکرده و سعی دارد خود را یک مدیر با سبک خاص مدیریت نشان داده و به درجات بالاتری برسد. "بچه" در استقلال حرف آخر را می زند و هیئت مدیره در راستای اهداف نا مشخص سکوت و تکذیب را انتخاب کرده اند. اپوزوسیون سازی و گروه های مخالف روز به روز جنبه جدی تری به خود گرفته و فضای پیشرفت فنی استقلال را تنگ تر می کنند. اما واعظ آشتیانی که مطمئناً با دوچرخه سواری بیشنر سازگاری دارد تا فوتبال، فقط تکذیب می کند و تکذیب می کند و تکذیب...

علی دایی و پرسپولیس لیاقت پیروزی در دربی را داشتند. گرچه شانس در دربی شصت و هشتم چاشنی پیروزی سرخ پوشان بود اما آنها لایق شانس نیز بودند. حبیب کاشانی مدیریت فوتبال را بلد است و می داند برای رسیدن به موفقیت باید به حرف دل مردم گوش داد و از آن پیروی نمود. انگیزه در تک تک بازیکنان پرسپولیس دیده می شود و آنها می توانند با ادامه این روند به نتایج خوبی در بازی های آتی دست یابند. اشک های علی دایی به دلمان نشست و خواستن در چشمانش موج می زد.

هواداران استقلال نیز باید به این نتیجه برسند که حرف دلشان را زده و برای رسیدن به خواسته های خود بیش از پیش صدایشان را به گوش مسئولین برسانند. واعظ آشتیانی در مدیریت فوتبال نابلد است و مطمئناً دیر یا زود رفتنی است. امیدواریم ترکش های مدیریت ناشیانه او و دوستانش ضربه مهلک و وحشتناکی به پیکره تیم مردمی و بزرگ استقلال نزند. تکرار مکررات را نمی پسندیم، اما واعظ آشتیانی با این سبک مدیریت به جایی نخواهد رسید. او واقعاً ثابت کرده است که دنیا دیگر مثل او ندارد!! هواداران استقلال بیدار شوند و آنهایی که هنوز در خواب زمستانی به سر می برند برای رسیدن به هدف که همانا موفقیت تیم محبوبشان است دست به کار شوند. استقلال با این روش به هیچ جا نمی رسد. حتی اگر به صورت مقطعی نتایج خوبی نیز کسب کرده و به رتبه خود در جدول سر و سامانی دهد. برای صمد مرفاوی که از سیاست بویی نبرده است نیز متاسفیم که بازیچه دست مدیران ناشی و آماتوری شده و هنوز هم در خواب عمیق خود به سر می برد! هواداران استقلال، صمد مرفاوی، بیدار شوید!



رهروان شهادت ::: شنبه 88/11/17::: ساعت 4:49 عصر

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 67


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :145784
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<