[ و چون روز نهروان به کشتگان خوارج گذشت فرمود : ] بدا به حال شما ، آن که شما را فریفته گرداند زیانتان رساند . [ او را گفتند اى امیر مؤمنان که آنان را فریفت ؟ فرمود : ] شیطان گمراه کننده و نفس‏هاى به بدى فرمان دهنده ، آنان را فریفته آرزوها ساخت و راه را براى نافرمانى‏شان بپرداخت ، به پیروز کردن‏شان وعده کرد و به آتششان درآورد . [نهج البلاغه]

فرهنگی سیاسی اجتماعی

محمود حسین، مبارز مصری و از نزدیکان جمال عبدالناصر:

در ابتدا پس از معرفی کامل خود، کمی از سوابق سیاسی خودتان برایمان بیان کنید؟

بنده ‌محمود حسین‌ متولد قاهره و از نزدیکان خانوادگی ‌جمال عبدالناصر‌ هستم. از شاگردانش بودم و زیر چتر وی زندگی کردم و دوران نوجوانی و جوانی خود را گذراندم. پس از دوران ریاست ‌جمال عبدالناصر‌ یعنی از زمان ریاست ‌انور سادات‌ به بعد من جزو گروه معارضه شدم. از همان ابتدایی که ‌انورسادات‌ روی کار آمد، بلافاصله ما فهمیدیم که او آدم دروغگویی است. با اینکه وی مدتی پس از روی کار آمدن در سال 1973 میلادی با ارتش صهیونیستی به جنگ برخاست و توانست به موفقیت بسیار اندکی در برابر اشغالگران دست یابد، اما باز هم روند اوضاع مشخص کرد که وی آدم دروغگویی است و حتی آن جنگ را به راه انداخت تا بتواند با صهیونیست‌ها پیمان صلح امضا‌ کند. در مجموع جنگ 1973 مصر با اسرائیل را می‌توان جنگی تحریک‌آمیز به جای جنگ آزادسازی سرزمین نامید زیرا همانطور که عرض کردم سرزمین اشغالی فلسطین و بخش‌هایی از صحرای سینا در شمال شرقی مصر که در اشغال صهیونیست‌هاست آزاد نشد بلکه تنها نتیجه آن جنگ پیمان صلح مصر و اسرائیل بود. از همان زمان گروه معارضه فعالیت خود را به رهبری ارتشبد ‌سعدالدین شاذلی‌ آغاز کرد. وی یکی از فرماندهان و قهرمانان دریایی نبرد 1973 بود. پس از آغاز شدید فعالیت معارضه، ‌شاذلی‌ از مصر گریخت و به دوبی پناهنده شد. ما به همراه تعداد زیادی از دانشجویان معارض به فعالیت‌های خود علیه دولت انور سادات ادامه دادیم. بنده در تاسیس جنبش دانشجویی آن زمان نیز نقش مستقیم داشتم. در 18 ژانویه 1977 در تظاهرات مشترک دانشجویان و کارگران، علیه دولت ‌سادات‌ قیام کردیم و دست به انتفاضه‌ای گسترده‌ زدیم. اعتصاب عمومی ما 3روز طول کشید. در طول مدت آن 3 روز در خیابان‌ها بودیم و تقریبا توانستیم کشور را به طور کامل فلج کنیم اما متاسفانه بعد از 3 روز به دلایلی، اعتصابمان پایان یافته و نیمه‌تمام ماند و از ‌دید بسیاری از کارشناسان، انتفاضه‌ای شکست خورده بود.


چرا آن انتفاضه شکست خورد؟

من همیشه به دوستانم می‌گویم ای کاش انتفاضه ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران انجام می‌شد تا ما می‌توانستیم از آن درس‌ها و عبرت‌هایی بیاموزیم اما متاسفانه چنین نشد. در واقع یکی از دلایل اصیل شکست آن انتفاضه این بود که رهبری برژوازی رهبری اصلی انتفاضه را در دست داشت و این امر باعث شد که آن رهبران در کاخ‌های خود بنشینند و مردم در خیابان‌ها باشند در حالی که باید در میان مردم می‌بودند و از نزدیک با آنان ارتباط برقرار می‌کردند. مشکل اصلی این بود که میان رهبری انتفاضه و مردم فاصله افتاد و مردم خود را تنها در خیابان‌ها یافتند. با شکست انتفاضه، ‌انور سادات‌ توانست در قدرت بماند و پس از آن اوضاع داخلی مصر به‌طور کامل تغییر کرد و حزب حاکم روز به روز آمریکایی‌تر شد. بدون شک در زمان جمال عبدالناصر نیز مصر ارتباطات و وابستگی‌هایی به آمریکا داشت اما در زمان ‌انور سادات‌ به نظامی کاملا آمریکایی ‌و در زمان ‌حسنی مبارک‌ به نظامی کاملا آمریکایی – اسرائیلی تبدیل شد.


کمی درباره چرایی و چگونگی فرارتان از مصر برایمان بگویید؟

بنده دقیقا یکی، دو روز بعد از ترور ‌انور سادات‌ از مصر فرار کردم، یعنی هنوز ‌حسنی مبارک‌ بر کرسی قدرت تکیه نزده بود. البته من چند هفته پیش از آن پیش‌بینی کرده بودم که ‌انور سادات‌ را ترور خواهند کرد از همین رو از چند روز پیش از آن مقدمات سفر خود را فراهم کرده بودم. بنده حتی بارها و بارها به دوستان و نزدیکان گفته بودم که این فرعون ‌انور سادات‌ باقی نخواهد ماند اما متاسفانه با رفتن فرعون اول، فرعون دوم یعنی ‌حسنی مبارک‌ روی کار آمد.

با روی کار آمدن فرعون دوم، در همان یکی، دو روز اول من با او دیدار کردم و مذاکره‌ای با هم داشتیم اما او به درخواست‌های ما پاسخ منفی داد، از همین رو فعالیت معارضان مجددا آغاز شد. دولت نیز موج بازداشت‌ها را آغاز کرد به همین دلیل من فورا از مصر خارج شدم. علت اصلی اینکه فرار کردم این بود که من جزو اعضای اصلی و بسیار فعال معارضه بودم. زمان ترور سادات، ما فکر می‌کردیم که اگر انور سادات به هر صورت، یعنی چه ترور، چه مرگ یا هر صورت دیگری از قدرت کنار رود، نظامی ملی یا اسلامی روی کار خواهد آمد. البته سال اول ریاست حسنی مبارک رسانه‌ها به گونه‌ای عمل می‌کردند که نشان دهند چیزی در سیاست کلی مصر تغییر نکرده اما بعد از یک سال گرایش رو به آمریکا و اسرائیل روزبه‌روز بیشتر و بیشتر شد. از آن زمان بعد هم معارضه تلاش کرد روز به روز خود را قدرتمندتر کند اما متاسفانه در مجموع فعالیت 3 دهه اخیر معارضه مصر، می‌توان آن را معارضه‌ای ناموفق و شکست‌خورده دانست. در حال حاضر هم که ریاست معارضان مصر را جنبش اخوان‌المسلمین برعهده دارد که متاسفانه آنها هم خیلی ضعیفند. البته اعتراف می‌کنم که گروه‌های دیگر معارض مانند طرفداران ‌جمال عبدالناصر‌ که ما هستیم و احزاب و جناح‌های چپگرا مانند حزب کمونیست مصر نیز بسیار بسیار ضعیفند زیرا بیشتر اعضای این گروه‌های معارض دست از معارضه واقعی برداشته‌اند و فقط نام معارضه را با خود به همراه دارند. آن افراد دیگر اهداف و آرمان‌های سابق را در سر ندارند بلکه هرکس دنبال زندگی خود رفته و راه دیگری را برای خود انتخاب کرده است. بسیاری از آنها هم همکاری با دیگر کشورها مانند لیبی، عربستان و... را آغاز کردند. البته دستگاه‌های امنیتی کشورهای عربی در از هم پاشیدگی این معارضه بی‌تاثیر نبودند.


آینده مصر بعد از کنار رفتن ‌حسنی مبارک‌ را چگونه می‌بینید؟ به اعتقاد شما قوی‌ترین نامزدهای احتمالی جانشینی ‌حسنی مبارک‌ چه کسانی هستند؟

به اعتقاد بنده قوی‌ترین نامزد که به احتمال بسیار زیاد جانشین ‌حسنی مبارک‌ خواهد شد، ‌جمال مبارک‌، فرزند رئیس‌جمهور فعلی مصر است.

یعنی به اعتقاد شما افرادی چون ‌عمر سلیمان‌، ‌محمد البرادعی‌، ‌ایمن نور‌، ‌احمد ابوالغیط‌ و... هیچ شانسی برای این جانشینی ندارند؟

همه این افرادی که نام بردید، زیر چتر آمریکا قرار دارند از همین رو به اعتقاد بنده رقابت داخلی میان این افراد هیچ نتیجه‌ای را دربر نخواهد داشت بلکه پشت پرده آمریکاست که فرد موردنظر را انتخاب می‌کند. البته به اعتقاد بنده، ‌محمد البرادعی‌ نیز نامزد خوبی برای این سمت است زیرا فردی معتدل است اما متاسفانه او نیز شدیدا به آمریکا وابسته است، از همین رو می‌گویم نامزد مناسبی وجود ندارد. نکته منفی دیگری که در تمام نامزدها وجود دارد این است که همه آنها به بودن و ضرورت وجود اسرائیل معتقدند. تنها گروهی که معتقد به حذف و نابودی اسرائیل است، جنبش اخوان‌المسلمین است اما آنها به دلیل اینکه با آمریکا رابطه ندارند امکان ندارد که به قدرت برسند. از سوی دیگر تنها یک‌سوم جمعیت مصر هوادار اخوان المسلمین است و این مقدار طرفدار برای رسیدن به قدرت کفایت نمی‌کند. به اعتقاد بنده با آمدن اخوان‌المسلمین به قدرت، در مصر فتنه‌ای ایجاد خواهد شد زیرا آنها همپیمان عربستان سعودی هستند. در حال حاضر ما فتنه سنی- شیعی در مصر نداریم اما به اعتقاد بنده با آمدن اخوان‌المسلمین که نیروهای افراطی در خود جای داده‌اند، فتنه‌ای مذهبی و طایفه‌ای در‌خواهد گرفت.

آیا به نظر شما این احتمال وجود دارد که بعد از مرگ ‌حسنی مبارک‌ کودتای نظامی در مصر رخ دهد؟

خیر، تقریباً محال است. حداقل می‌توانم بگویم در حال حاضر محال است‌ اما بعد از مرگ‌ حسنی مبارک‌ احتمال وجود دارد ولی باز هم ضعیف است. اگر حسنی مبارک زمانی بمیرد که هنوز جانشین وی صددرصد تثبیت نشده، احتمال کودتای نظامی قوی‌تر می‌شود اما اگر بعد از آن باشد تقریبا محال است. اگر قرار شود جانشینی ضدآمریکایی یا به دور از سیاست‌ها و خواسته‌های آمریکایی روی کار بیایید احتمال کودتا قوی‌تر می‌شود زیرا ارتش مصر را تقریبا آمریکایی‌ها هدایت می‌کنند، البته از طریق ‌عمر سلیمان‌ که رئیس سازمان اطلاعات و امنیت است. امید زیادی به‌ عمر سلیمان‌ داشتیم و فکر می‌کردیم که جانشین خوبی خواهد بود اما پس از سفر اخیرش به اسرائیل از وی قطع امید کردیم بویژه اینکه او یکی از موافقان سرسخت محاصره نوار غزه بود.


به اعتقاد شما روابط قاهره- تل‌آویو پس از رفتن حسنی‌مبارک چگونه خواهد بود؟

احتمال زیاد دارد که این رابطه ادامه یابد و روز به روز نیز عمیق‌تر شود.

تغییر و تحولات منطقه پس از روی کار آمدن رئیس‌جمهور جدید در مصر را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

اگر در مصر کودتایی صورت گیرد، احتمال دارد منطقه کمی بی‌ثبات شود اما اگر به‌طور طبیعی یکی جایگزین شود، منطقه آرام خواهد ماند زیرا مصر آرام خواهد بود. پیش‌بینی نمی‌کنم در آینده خیلی نزدیکی تغییری در مصر ایجاد شود. البته این احتمال هم وجود دارد که بعد از رفتن ‌حسنی‌ مبارک‌ انتفاضه‌ای مردمی در مصر رخ دهد. البته احتمالش تقریبا ضعیف است.

این انتفاضه‌ای که از آن سخن می‌گویید چه زمانی رخ خواهد داد؟

به نظر من اگر جمال مبارک روی کار آید،‌ این انتفاضه رخ می‌دهد اما درباره شدت و ضعف آن نمی‌توانم نظری بدهم. این انتفاضه اگر رخ دهد از سوی اخوان‌المسلمین به همراه مردم عادی که از دولت و نظام حاکم فعلی ناراضی هستند، رخ خواهد داد. البته من این نگرانی را دارم که این انتفاضه هم مانند انتفاضه زمان انور سادات باشد، یعنی هدایت آن را افرادی ضعیف و بورژوازی برعهده بگیرند. در آن صورت باز هم ناموفق خواهد بود.


یعنی در مجموع شما معتقدید هرکس به جای حسنی مبارک روی کار بیاید انتفاضه‌ای در مصر رخ خواهد داد درست است؟

بله، چون اگر جمال مبارک باشد، اخوان‌المسلمین و مردم انتفاضه خواهند کرد و اگر محمد البرادعی روی کار آید، ارتشی‌ها که به آمریکا نزدیک‌تر هستند شبه‌کودتایی انجام خواهند داد، یعنی در کل با رفتن حسنی مبارک بی‌ثباتی نسبی در مصر را شاهد خواهیم بود زیرا نزاع بر سر قدرت روی خواهد داد.


روابط تهران- قاهره پس از حسنی مبارک را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

به اعتقاد بنده روابط ایران و مصر در چند ماه اخیر تحرک نسبتا خوبی داشته است. مثلا امسال برای نخستین‌بار سفیر مصر در سوریه، در جشن روز ملی ایران(22بهمن) در مراسم سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق حضور یافت. اینگونه رابطه بعد از رفتن شاه پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران وجود نداشته است. سفیر مصر در لبنان نیز در جشن سفارت ایران در بیروت شرکت کرد. نکته دوم این است که مصر در یکی، دو سال اخیر به قدرت واقعی ایران و توانایی مقابله این کشور با غرب پی برده است و همین امر موجب شد که به فکر بهبود رابطه با تهران بیفتد. پیشرفت علمی ایران بویژه در زمینه هسته‌ای موجب شد مصر در تصمیم خود برای بهبود روابط با تهران مصمم‌تر باشد. به نظر من هرکسی هم که جانشین حسنی‌ مبارک شود،‌ برای بهبود این رابطه بیشتر تلاش خواهد کرد.


مشکل فعلی ایران و مصر را مشکلی ایدئولوژی، سیاسی یا رابطه با اسرائیل می‌دانید؟

بدون شک مشکل سیاسی است زیرا مصر روابط بسیار خوبی با اسرائیل دارد در حالی ‌که اسرائیل دشمن اصلی ایران است، رابطه مصر با ایالات متحده آمریکا نیز بی‌تاثیر نیست.

با توجه به اینکه می‌گویید بعد از حسنی مبارک روابط مصر با آمریکا و اسرائیل ادامه خواهد داشت، پس چگونه می‌گویید روابط تهران- قاهره بهبود خواهد یافت؟!

باتوجه به اینکه مصر به لزوم بهبود رابطه خود با ایران پی برده و از سوی دیگر اسرائیل در حال حاضر در ضعف بسر می‌برد، به نظر بنده روابط مصر با اسرائیل نسبت به روابط مصر با ایران کاهش خواهد یافت، یعنی روابط قاهره- تل‌آویو تیره‌تر و روابط قاهره- تهران بهتر خواهد شد.


جایگاه فعلی جمهوری اسلامی ایران در منطقه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بنده ایران امروز را یک «نمونه» می‌دانم. یعنی کشورهای دیگر باید از این کشور یاد بگیرند و آن را الگوی خود قرار دهند. من، ‌محمود احمدی‌نژاد‌‌ را یک قهرمان ملی مانند ‌جمال عبدالناصر‌ می‌دانم. همین امر باعث شد که بیشتر مردم مصر احمدی‌نژاد را دوست داشته باشند.


از چه زاویه‌ای احمدی‌نژاد را با جمال عبدالناصر مقایسه می‌کنید؟!

مقاومت و مبارزه علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی و مقاومتش در برابر ایالات متحده آمریکا. البته شخصیت احمدی‌نژاد نیز مانند شخصیت جمال‌عبدالناصر محبوب و مردمی است. مردم او را فردی می‌یابند که می‌خواهند. مردم خود را نیازمند وی می‌دانند و معتقدند اوست که می‌تواند نیازهایشان را برطرف کند. البته خود شخص بنده عاشق سیدعلی‌خامنه‌ای هستم زیرا ایشان را فردی که دارای موضع قوی است،‌ می‌دانم. ایشان فردی واضح و شفاف است. بنده وقتی مقاله‌ای از ایشان درباره«تهاجم فرهنگی» خواندم، بیشتر عاشق ایشان و اندیشه‌هایشان شدم و احساس کردم که ما با رهبری طرف هستیم که نمونه وی کمتر پیدا می‌شود. از همین رو برای طول عمر ایشان دعا کردم.

طی 3ماه اخیر جنگ رسانه‌ای شدیدی میان اسرائیل و حزب‌الله را شاهد بودیم. باتوجه به سخنرانی اخیر سیدحسن نصرالله که گفته بود حزب الله، فرودگاه بن‌گوریون در تل‌آویو را مورد هدف قرار خواهد داد، به نظرتان آینده اسرائیل چگونه خواهد بود؟

بله، بنده به طور کامل حرف‌های سیدحسن نصرالله را قبول دارم و معتقدم به هر وعده‌ای که می‌دهد، عمل می‌کند. اگر گفته می‌زند، خواهد زد. البته نگران رفتار احمقانه‌ای از سوی اسرائیل و آمریکا هستم، زیرا احتمال دارد به طور ناگهانی به سوریه حمله کنند تا راه ارتباطی ایران و حزب‌الله را قطع کنند.


چه زمانی پیش‌بینی می‌کنید به سوریه حمله کنند؟!

اگر قرار باشد حمله کنند احتمالا سال آینده خواهد بود. آنان به هیچ‌وجه نخواهند توانست حزب‌الله را از بین ببرند، اما با حمله به سوریه تلاش می‌کنند همپیمانی ایران و سوریه و حزب‌الله را تضعیف کنند و در واقع زمان سرنگونی و فروپاشی اسرائیل را به تاخیر بیندازند. البته بنده حمله به ایران را نیز بعید می‌دانم.

باتوجه به اینکه باراک اوباما با شعار تغییر به ریاست‌جمهوری آمریکا رسید، به نظرتان آیا احتمال حمله آمریکا به سوریه، حزب‌الله یا ایران وجود دارد؟

اوباما یک فرد دروغگو است، شعارهایی هم که داد همه دروغ بود. او یک جورج بوش دیگر است. او یک اسرائیلی با چهره و نقابی آمریکایی است. شعارهایی که داد برای پیروزی در انتخابات بود. او هم از نظر داخلی و هم خارجی ضعیف است و هر گامی که برمی‌دارد به نفع اسرائیل است زیرا لابی صهیونیستی بر آمریکا مسلط است.

نظرتان درباره دیوار فولادی که در مرز مصر با نوار غزه ساخته می‌شود، چیست؟

مردم مصر از این اقدام دولت ناراضی هستند اما کار زیادی از دستشان برنمی‌آید. فقط می‌توانم بگویم که رژیم مصر با این کار میخی بر تابوت خود زد و گامی دیگر رو به از بین رفتن نظام حاکم در این کشور برداشت.

در چند دهه اخیر مصر و عربستان تلاش کرده‌اند خود را رئیس اعراب جا بزنند، نظرتان چیست؟

مصر شاید ده‌ها سال پیش رئیس اعراب بوده اما اکنون رئیس اعراب در خیانت است. عربستان هم قدرتی نیست که رئیس اعراب باشد. البته عربستان تلاش زیادی می‌کند اما نمی‌تواند که باشد. اکنون تلاش اصلی عربستان این است که خود را رئیس جهان عرب جا بزند اما در برابر ایران ناتوان است زیرا چهره واقعی آن نمایان شده است.اکنون در جهان عرب رقیب اصلی عربستان را سوریه می‌توان دانست زیرا از عربستان قوی‌تر و محبوب‌تر است و لیاقت این ریاست را هم دارد. دمشق و ریاض پشت پرده رقابت شدیدی با هم دارند اما در ملأ‌عام و در رسانه‌ها روابط خود را خیلی خوب نشان می‌دهند. عربستان از سوریه می‌خواهد دست از رابطه‌اش با ایران بردارد اما سوریه این کار را به هیچ‌‌وجه نخواهد کرد زیرا می‌داند وجودش و قدرتش به این رابطه بستگی دارد. آنان به سوریه وعده می‌دهند که اگر ایران را رها کند، حمایتش خواهند کرد اما سوریه می‌داند که اگر این کار را کنند همان بلایی که سر رژیم صدام حسین آوردند، سرشان خواهد آمد. آمریکا ابتدا از صدام حمایت کرد و آن را به جان ایران انداخت و بعدا دست از وی برداشت و بعد هم به عراق حمله کرد. سوریه اگر دست از حمایت ایران بردارد، همان بلایی را سرش خواهند آورد که سر عراق آوردند، نه به معنی اینکه سوریه را به جان ایران می‌اندازند بلکه خودشان به سوریه حمله خواهند کرد.

سوریه اگر دست از حمایت و دوستی با ایران بردارد، مجبورش خواهند کرد که دستبوس آمریکا شود.

در پایان اگر سخنی دارید، بفرمایید؟

دوست دارم به تمام ملت ایران و امام علی خامنه‌ای و دکتر احمدی‌نژاد سلام و درود بفرستم. بنده جمهوری اسلامی ایران را یکپارچه‌کننده امت اسلامی و مدافع اصلی مسلمانان می‌دانم از همین‌رو معتقدم نخبگان و تاثیرگذاران جهان عرب باید رابطه بیشتری با ایران داشته باشند و گرد ایران جمع شوند و به این کشور نزدیک‌تر شوند و از آن حمایت کنند. من معتقدم انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب انسانی بود که خداوند به تمام بشریت لطف کرد و باعث به وجود آمدن این انقلاب شد. یکی از نمونه‌ها و پیامدهای بسیار مثبت این انقلاب پایین آمدن پرچم سفارت اسرائیل و بالا رفتن پرچم سفارت فلسطین به جای آن بود.




رهروان شهادت ::: سه شنبه 89/1/31::: ساعت 8:20 صبح

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 114


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :145831
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<