جریان اصولگرایی جریانی انقلابی ، ریشه دار ، منطقی ، اخلاق گرا و ارزشی است که برای بیان دلایل مخالفت خود با افراد و گروه ها آنقدر منطق و استدلال دارد که نیازی به فحاشی و تمسخر زبان و زن و بچه دیگران و استفاده از ادبیاتی ناهنجار و غیر اخلاقی نمی بیند . چنین ادبیاتی متعلق به اصولگرایان نیست . بلکه متعلق به کسانی است که می خواهند یک آتش را شعله ور نگهدارند .
شفاف ـ تفسیر خبر : روز گذشته روزنامه کیهان طنزی را منتشر کرد که شاید کمتر کسی است که این طنز را بخواند و از ادبیات غیر اخلاقی آن دفاع کند .
اما این در حالی است که طی ماه های گذشته برای برخی از مردم این سوال پیش آمده است که آیا ادبیات کیهان مصداقی از ادبیات اصولگرایانه است ؟
در طول این مدت البته کمتر کسی سعی کرده به این پرسش پاسخ دهد . اما با انتشار ادبیاتی که روز گذشته در این روزنامه منتشر شد به نظر می رسد که باید پاسخی صریح به این پرسش داد .
در واقع شاید وقت آن باشد که اصولگرایان اعلام کنند در نهایت پای بندی به اصول از ادبیات روزنامه کیهان تبری می جویند .
این ادبیات که انسانها را به شدت مورد اهانت قرار می دهد و هر روز اتهامی اثبات نشده را علیه دیگران مطرح می کند و این اواخر شائبه تمسخر یک نوع زبان خاص را فراهم کرده است به شدت از ادبیات فاخر اصولگرایان به دور است .
در واقع ادبیات اصولگرایانه ادبیاتی است که نمونه بارز آن را باید در سخنان امام خمینی (ر،ه ) و مقام معظم رهبری مشاهده کرد . ادبیاتی فاخر که همواره مستدل به دلایل منطقی و شرعی است و ضمناً همواره از اهانت به دیگران پرهیز می کند .
از اینرو به نظر می رسد که باید به این نکته اشاره کرد که تمسخر دیگران ، اهانت و دروغ و بی اخلاقی هرگز جایگاهی در میان اصولگرایان واقعی این مرز و بوم ندارد و تنهای کسانی از چنین ادبیاتی استفاده می کنند که به هیچ اصولی از جمله اصول اخلاقی و اسلامی پایبندی ندارند .
اما نکته اساسی این است که اگر اصولگرایان در برابر چنین ادبیاتی سکوت پیشه کنند ، خیلی زود همین ادبیات بلای جان اصولگرایی می شود . به این معنی که برخی از مردم به این نتیجه می رسند که سکوت در برابر این ادبیات به معنای رضایت از آن است و این رضایت برای اصولگرایان گران تمام می شود .
جرا که جریان اصولگرایی جریانی انقلابی ، ریشه دار ، منطقی ، اخلاق گرا و ارزشی است که برای بیان دلایل مخالفت خود با افراد و گروه ها آنقدر منطق و استدلال دارد که نیازی به فحاشی و تمسخر زبان و زن و بچه دیگران و استفاده از ادبیاتی ناهنجار و غیر اخلاقی نمی بیند . چنین ادبیاتی متعلق به اصولگرایان نیست . بلکه متعلق به کسانی است که می خواهند یک آتش را شعله ور نگهدارند .
اما این در حالی است که به نظر می رسد استفاده از ادبیات ناهنجار در عرصه سیاسی سبب بروز انتقاداتی در میان بخشی هایی از جریان اصولگرا شده است .
از جمله روح الله جمعه ای عضو هیئت منصفه مطبوعات تهران در یادداشتی که سایت منتسب به مرتضی طلایی رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر منتشر کرده نوشته است :
مدتی است ادبیات سیاسی بازیگران این عرصه در داخل کشور شاهد بی اخلاقی و هنجار شکنی های وسیع و گسترده است به نحویکه بسیاری از والدین سعی می کنند تیتر و مطالب برخی نشریات را از دسترس فرزندان خود دور نگاه دارند تا آسیبی به تربیت و پرورش آنها وارد نشود.
متاسفانه حوادث ناگوار و تلخ بعد از انتخابات ریاست جمهوری ، فضای سیاسی و اجتماعی کشور را دستخوش بازی های سیاسی کاران و سیاست پیشگان نمود و مجالی را فراهم آورد تا همه سیاست ورزان و فعالان اجتماعی گریزی ولو اندک در وقایع و رویدادها داشته باشند اما در این میان رد و بدل شدن برخی عبارات و تعابیر ناپسند و خلاف شئونات اجتماعی، اخلاق را در ادبیاست سیاسی ایران دستخوش لطمات فراوان کرد .
بازیگران سیاسی داخل کشور که دست بر قضا بسیاری از آنها مهر صلاحیت های قانونی و شرعی را در سابقه و پیشینه خود، بر پیشانی دارند و اکنون نیز بسیاری از آنها دارای سمت و پست های قابل توجهی می باشند ،در این فضای فتنه و بحران در رویکردی ناپسند و ضد ارزشی، اخلاق را زیر پا گذاشتند و در تبادل الفاظ و تعابیر در این جدال سیاسی به کلمات رکیک و غیر قابل دفاع و توجیه پناه بردند.
عباراتی مانند کله پوک ، بیمار روانی ، دیوانه، بی عقل، قمه کش، آدم کش ، مزدور و.... دهها مورد از این تعابیر، امروزه نقل محافل سیاسی شده است و جای تامل است که در یک نظام ارزشی چرا باید فعالان عرصه های اجتماعی و سیاسی برای نقد و تعرض به رقیب خود به جای منطق و ادب از تعابیری بهره گیرند که هیچ سنخیتی با آموزه های مذهبی و تمدنی ما ندارد .
تردیدی نیست که برخی از این فعالان در آزمون تقوی و حکمت و مصلحت نظام جمهوری اسلامی نمره منفی و حتی مردودی گرفته اند اما این مردودی نمی تواند توجیهی برای به کار بردن الفاظ رکیک و ناپسند نسبت به آنها باشد. چه خوب است در اینگونه موارد نیز تابع محض والیان امر حضرت امام (ره) و رهبر معظم انقلاب باشیم و از سلوک و ادب بی بدیل ایشان نیز تاسی بگیریم.