با آبْ خود را از بوی آزارنده پاک کنید و به خودتان برسید که خداوند ـ عزّوجلّ ـ، بنده پلشتی را که هرکس کنارش بنشیند، از [بوی بد] او رنجه شود، دشمن می دارد . [امام علی علیه السلام]

فرهنگی سیاسی اجتماعی

لجاجت های متوهمانه‌ای که به اخراج از چارچوب نظام انجامید

گروه سیاسی _ فرمایشات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در اعلام خارج شدن برخی جریانات و گروه‌های سیاسی از چارچوب نظام به دلیل نادیده گرفتن جمهوریت نظام اسلامی و قانون، آخرین بخش از روند برخوردی بود که رهبر معظم انقلاب و نظام اسلامی با قانون شکنان در پیش گرفت، چنانکه نظام، پیش از این و بارها در یک روند منطقی و معقول تمام راه‌ها را برای بازگشت و اصلاح این جریانات سیاسی پیموده بود.

حوادث روز قدس و شعار اقلیتی خاص به نفع رژیم صهیونیستی و دیگر اتفاقات بعد از آن بخوبی نشان داد دیگر مساله اصلی، مساله انتخابات نیست و تقریبا همزمان با همین ایام مهدی کروبی با ادعای فاقد سند تجاوز جنسی به زندانیان، موجی از هجمه رسانه ای کشورهای بیگانه علیه جمهوری اسلامی را به راه انداخت تا در عمل ثابت کند می توان همزمان جزو خواص بود اما از اندک بصیرت مورد انتظار نیز به دور بود و همین موضوع منجر شد تا رهبر انقلاب در قسمتی از بیانات خود در نماز عید فطر، «گناه تهمت به نظام را بسیار سنگین تر از تهمت به اشخاص» ارزیابی کنند و قریب به بیش از 30 روز بعد از عید فطر و در جمع نخبگان علمی دانشگاه های کشور در ششم آبان ماه نیز، جابجایی حوادث فرعی و اصلی بعد انتخابات در افکار عمومی را مورد اشاره قرار دادند و زیر سوال بردن انتخابات را بدون مستندات کافی «بزرگترین جرم» عنوان کردند:

« در همین مسائل اخیر، مسائل را باید اصلى فرعى کرد؛ مسئله‌ى اصلى چیست؛ یک سلسله مسائل فرعى هم پیرامون اوست؛ نه اینکه آن مسائل فرعى کم‌اهمیت است، اما مسئله‌ى اصلى اهمیتش بیشترش از آنهاست. مسئله‌ى اصلى در این قضایاى اخیر، اصل انتخابات بود؛ زیر سؤال بردن اصل انتخابات بزرگترین جرمى بود که انجام گرفت. چرا شما نسبت به این جرم چشمتان را میبندید؟! این همه زحمت کشیده بشود، مردم بیایند، یک شرکتِ به این عظمت، یک نصاب‌شکنى، یک رکودشکنى در دنیا در مردمسالارى، در دموکراسى‌اى که اینقدر ادعایش را میکنند، انجام بگیرد، بعد یک عده مفت و مسلّم بیایند بدون استدلال، بدون دلیل، همان فرداى انتخابات بگویند: انتخابات دروغ است! این کار کوچکى است؟! این جرم کمى است؟! ... دشمن هم حداکثر استفاده را از این کرد... دیدند عناصرى وابسته‌ى به خودِ نظام، از خودِ نظام، دارند این جور میداندارى میکنند، اینها هم وقت را مغتنم شمردند، آمدند داخل میدان»

و در ادامه نیز با فاش ساختن هشدارهای خصوصی مکرر خود به صحنه گردانان اصلی، از اوج بردباری و صبر خویش در برابر جریانی که پس از ماه ها و به بهانه های مختلف سعی بر چالش کشیدن نظام را داشت، پرده برداشتند:

« من روز اول این را پیغام دادم به همین حضراتى که صحنه‌گردان این قضایا هستند؛ آن ساعات اول من به آنها پیغام خصوصى دادم. من اگر یک وقتى توى نماز جمعه یک حرفى میزنم، این ابتدا به ساکن نیست؛ حرف خصوصى، پیغام خصوصى، نصیحتِ لازم انجام میگیرد، وقتى انسان ناچار میشود، یک حرفى را مى‌آورد در علن بیان میکند. من پیغام دادم، گفتم این را شما دارید شروع میکنید، اما نمیتوانید تا آخر کنترل کنید؛ مى‌آیند دیگران سوءاستفاده میکنند. حالا دیدید آمدند سوءاستفاده کردند»

اما روند موضع گیری رهبر انقلاب نسبت به کسانی که همواره خود را منتسب به امام و انقلاب می دانستند اما در عمل ضدیت خود با ادعاهایشان را نشان داده بودند، در 22 آذرماه و دقیقا 6 روز پس از فتنه پیاده نظام جریان مذکور در دانشگاه تهران در توهین به امام راحل، تغییر محسوسی کرد تا آنجا که ایشان در قسمتی از سخنان خویش در جمع طلاب و روحانیون مبلغ در آستانه ماه محرم فرمودند:

« ایجاد فتنه میکند؛ یعنى فضا را فضاى غبارآلود میکند. شعار طرفدارى از قانون میدهند، عمل صریحاً بر خلاف قانون انجام میدهند. شعار طرفدارى از امام میدهند، بعد کارى میکنند که در عرصه‌ى طرفداران آنها، یک چنین گناه بزرگى انجام بگیرد؛ به امام اهانت بشود ... آن کسى که براى انقلاب، براى امام، براى اسلام کار میکند، به مجردى که ببیند حرف او، حرکت او موجب شده است که یک جهتگیرى‌اى علیه این اصول به وجود بیاید، فوراً متنبه میشود. چرا متنبه نمیشوند؟ وقتى شنیدند که از اصلى‌ترین شعار جمهورى اسلامى - «استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى» - اسلامش حذف میشود، باید به خود بیایند؛ باید بفهمند که دارند راه را غلط میروند، اشتباه میکنند؛ باید تبرى کنند. وقتى مى‌بینند در روز قدس که براى دفاع از فلسطین و علیه رژیم غاصب صهیونیست است، به نفع رژیم غاصب صهیونیست و علیه فلسطین شعار داده میشود، باید متنبه بشوند، باید خودشان را بکشند کنار، بگویند نه نه، ما با این جریان نیستیم. وقتى مى‌بینند سران ظلم و استکبار عالم از اینها حمایت میکنند، رؤساى آمریکا و فرانسه و انگلیس و اینهائى که مظهر ظلمند ... دارند از اینها حمایت میکنند، باید بفهمند یک جاى کارشان عیب دارد؛ باید متنبه بشوند. وقتى مى‌بینند همه‌ى آدمهاى فاسد، سلطنت‌طلب، از اینها حمایت میکند، توده‌اى از اینها حمایت میکند، رقاص و مطرب فرارى از کشور از اینها حمایت میکند، باید متنبه بشوند، باید چشمشان باز بشود، باید بفهمند؛ بفهمند که کارشان یک عیبى دارد؛ بلافاصله برگردند بگویند نه، ما نمیخواهیم حمایت شما را. چرا رودربایستى میکنند؟»

و در ادامه نیز سخنان قابل توجهی را ابراز داشتند و از برخی افراد به عنوان «برادران سابق» یاد نمودند:

«من تعجب میکنم. کسانى که اسم و رسم خودشان را از انقلاب دارند - بعضى از این آقایان یک سیلى براى انقلاب نخوردند در دوران اختناق و طاغوت - و به برکت انقلاب اسم و رسمى پیدا کردند و همه چیزشان از انقلاب است، مى‌بینید که دشمنان انقلاب چطور بُراق شدند، آماده شدند، صف کشیدند، خوشحالند، میخندند؛ اینها را که مى‌بینید؟ به خود بیائید، متوجه بشوید شما برادران «سابق» ما هستید»

اما با تمام این اوصاف آنچه که در سراسر صحبتهای رهبر انقلاب در 22 آذرماه بیش از همه به چشم می آمد، هم چنان تاکید ایشان بر سیاست «جذب حداکثری و دفع حداقلی» و فرصت های چندباره به کسانی بود که خود را روزگاری منتسب به انقلاب می دانستند اما در نهایت رفتارهای آنها چاره ای جز دفع آنها باقی نمی گذاشت:

« انتخابات تمام شد... اشکالى هم نتوانستند بر انتخابات بگیرند و ثابت کنند؛ حالا هى ادعا کردند، فرصت هم داده شد؛ گفتیم بیائید، نشان بدهید، ثابت کنید؛ نتوانستند، نیامدند ... من هیچ اعتقادى ندارم به دفع؛ من گفتم در نماز جمعه؛ اعتقاد من به جذب حداکثرى و دفع حداقلى است؛ اما بعضى کأنه خودشان اصرار دارند بر اینکه از نظام فاصله بگیرند. یک اختلاف «درون خانوادگى» را یک عده‌اى تبدیل کردند به مبارزه‌ى با نظام - البته اینها اقلیتند، کوچکند؛ در مقابل عظمت ملت ایران صفرند»


اما حوادث پس از روز عاشورا که در واقع از آن باید به عنوان نقطه عطفی در روند سقوط جریان فتنه پس از انتخابات یاد کرد، منجر شد تا ایران اسلامی یکپارچه در محکومیت اقدامات اراذل و اوباشی که هم چنان با بهانه انتخابات سعی در ادامه فتنه گری های خویش داشتند، قیام کند. اگرچه میرحسین موسوی اغتشاشاگران روز عاشورا را «مردان خداجوی» لقب داد و مهدی کروبی نیز عزاداران حسینی را که به مقابله با مردان خداجوی موسوی پرداخته بودند را «وحشی» نامید اما از این مقطع به بعد، خواسته های مردم رنگ و بوی دیگری گرفته بود و این همان نکته ای است که رهبر انقلاب در سالروز قیام تاریخی 19 دی مردم قم از آن به عنوان «اتمام حجت مردم با مسئولان» یاد نمودند:

«حجت بر همه تمام شده است. حرکت عظیم روز چهارشنبه ى نهم دى ماه حجت را بر همه تمام کرد. مسئولین قوه‌‌‌‌‌ى مجریه، مسئولین قوه‌‌‌ى مقننه، مسئولین قوه‌‌‌‌ى قضائیه، دستگاه‌‌‌هاى گوناگون، همه میدانند که مردم در صحنه‌‌‌اند و چه میخواهند»

مرور سیر 9 ماهه مواضع رهبر انقلاب اسلامی نسبت به اقلیت هنجارشکن پس از انتخابات به خوبی اوج صبر و برخورد حکیمانه ایشان را در این رابطه تبیین می کند و در این میان نمونه دیگری از برخورد پدرانه معظم له با جریان مذکور را باید در قسمتی سخنان ایشان در 13 بهمان ماه و در جمع اساتید دانشگاه تهران جستجو نمود، آنجایی که علیرغم تمام اشتباهات سرزده از سوی سران این جریان، بر عدم بدبینی خویش نسبت به این افراد سخن می گویند و ریشه این اقدامات را «غفلت» برخی خواص عنوان می کنند، البته غفلتی که نتایج «خیانت باری» به همراه داشت:

« در همین قضایاى بعد از انتخابات واقعاً غفلت بزرگى کردند. حالا من که میگویم غفلت، چون بناى من بر خوشبینى است؛ خود من هم آدم بدبینى نیستم؛ آدم خوشبینى‌ام، نسبت به اشخاص هم خوشبینم. بلافاصله روز بعد از انتخابات، کارهاى بدى را انجام دادند؛ حالا دارند نتایجش را مى‌بینند. به عنوان اعتراض به انتخابات، مردم را به خیابانها دعوت کردند؛ چرا؟ این چه منطقى است؟ چرا مردم را به خیابان دعوت میکنند؟ مگر مسئله‌ى انتخابات - مسئله‌اى به این اهمیت، به این ظرافت - قابل حل توى خیابان است؟ نیروى فشار درست کردن؛ اینها غفلتهاى بزرگى است. خوب، وقتى اینجورى میشود، مأمنى درست میکنند براى دشمن؛ مأمنى درست میکنند براى آن کسى که میخواهد ایجاد آشوب و اغتشاش کند؛ اینها غفلتهاست. یعنى در سیاست، غفلتها گاهى مثل خیانتها خیلى ضربه میزند»

اما راهپیمایی کم نظیر 22 بهمن ماه سال جاری مقطع دیگری بود که رهبر انقلاب صریح تر از همیشه نسبت به کسانی که ریاکارنه دم از مردم می زنند واکنش نشان دادند و در پیام تبریک و تشکر خویش از آحاد ملت ایران به خاطر حضور بی سابقه در این روز بزرگ تصریح فرمودند:

«آیا حضور دهها میلیون انسان بصیر و پُر انگیزه در جشن سی و یک سالگی انقلاب کافی نیست که معاندان و فریب خوردگان داخلی را که گاه ریاکارانه دَم از "مردم" میزنند، به خود آورد و راه و خواست مردم را که همان صراط مستقیم اسلام ناب محمدی صلّی الله علیه و آله و راه امام بزرگوار است، به آنان نشان دهد؟ دوستان و دشمنان ملت ایران بدانند که این ملت، راه خود را شناخته و تصمیم خود را گرفته است و برای رسیدن به قلّه‌ی پیشرفت و سعادت با تکیه به خدا و اعتماد به قدرتی که خداوند به او بخشیده است هر مانعی را از سر راه برخواهد داشت» و در نهایت نیز در آخرین دیدار خویش در جمع مجلس خبرگان رهبری برای همیشه و به طور رسمی خروج کسانی که زیر بار قانون و رای مردم نرفتند را از نظام جمهوری اسلامی بیان داشتند تا در طی 31 سال گذشته، علاوه بر گروهک های ابتدای انقلاب از جمله، مجاهدین خلق، حزب خلق مسلمان، نهضت آزادی، باند مهدی هاشمی و اصلاح طلبان تجدید نظر طلب در دوره حاکمیت 8 ساله اصلاحات، جریان موسوم به سبز نیز که پس از انتخابات و با اغفال بخشی از افکار عمومی سعی بر به چالش کشیدن ماهیت نظام اسلامی را داشت برای همیشه به گوشه ای از تاریخ معاصر ضمیمه شود:

« مسئله اساسی، حفظ هویت نظام و مرزها و شاخص های آن است و کسانیکه هندسه و هویت نظام را که در قانون اساسی و حکمیت و داوری قانون متبلور شده است قبول دارند جزو مجموعه نظام بشمار می آیند اما افرادی که با حرف و عمل و تحریک، این مبانی را زیر پا می گذارند به دست خودشان صلاحیت حضور در مجموعه عظیم نظام را از دست می دهند»




رهروان شهادت ::: چهارشنبه 88/12/12::: ساعت 9:13 صبح

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 43


بازدید دیروز: 27


کل بازدید :146308
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<