تهران ـ نایب رییس مجلس از منتفی شدن ارائه طرح یا لایحه برای اصلاح قانون هدفمند کردن یارانهها خبر داد و گفت: در دیداری که برخی نمایندگان با رییس جمهوری داشتند وی اعلام آمادگی کرد که بدون نیاز به ارایه طرح یا لایحهای بتوان مسیر اجرایی هدفمند کردن یارانهها را هموار کرد. |
به گزارش فارس، پایگاه اینترنتی "اینکانونینت هیستوری " (Inconvenient History) در مقالهای به قلم یک مورخ غربی به نام "ریچارد ای. ویدمن " (Richard A. Widmann) نوشت: با آغاز به کار یک مجله تاریخی جدید که بهطور خاص به مقولات "تاریخ غامض " یعنی تاریخ پر کش و قوس و بعضا ناراحتکننده میپردازد، بد نیست به گذشته نگاهی افکنده و ببینیم عقبه مورخینی که خود را "تاریخدانان تجدیدنظرطلب " (Revisionist Historians) میخوانند چه بوده و ایشان تاکنون چه پیروزیها و شکستهای علمی را در کارنامه خود ثبت کردهاند؟ هر چند که گفته میشود تجدیدنظرطلبی تاریخی عمری به طول تاریخ دارد اما باید دانست که محتوای این رویکرد به تاریخ چیزی نیست جز روشنگری در خصوص واقعیتهای تاریخی و کنار زدن داستانسراییهای معروف و تبلیغات دولتی از چهره تاریخ. بهطور خاص چنین رویکردی در سالهای پس از جنگ اول جهانی ریشه دارد.
تردیدی نیست که نام تجدیدنظرطلب شایسته این گروه از تاریخدانان است چرا که ایشان کار خود را از تلاش برای اصلاح سختترین مواد قرارداد ورسای بالاخص بندی از این قرارداد که آلمان را مسئول آغاز جنگ اول جهانی خوانده بود، شروع کردند. این حرکت در میان لیبرالها و ترقیخواهان آن عصر از طرفداران زیادی برخوردار شد. هر چند که اصلیترین عامل پیدایش تجدیدنظرطلبی تاریخی غور در علل واقعی آغاز جنگ اول جهانی دانسته شد اما این تصور هم وجود داشت که این رویکرد جدید به تاریخ میتواند از وقوع مجدد فجایعی چون جنگ اول جهانی ممانعت کند. در آن زمان باور بر این بود که روشن کردن دقیق آنچه منجر به جنگی بدین بزرگی شده بود و آگاه ساختن جوامع نسبت به علل واقعی آن میتواند جوامع را از درگیر شدن در مسایلی که منجر به جنگ دیگری شود بازدارد. واقعیت این است که جریان تجدیدنظرطلبی تاریخی در اصل جریانی صلحطلب بود.
به گزارش رجانیوز آنچه رهبر انقلاب بر آن تاکید داشتند، همدلی و همکاری بین قوا بود. ایشان در حالی که می توانستند موضوع یارانه ها را خاتمه یافته تلقی کنند و از دولت اجرای آن را مطالبه نمایند، قوه مقننه را خطاب قرار دادند و از این قوه خواستند تا به کسی که در وسط میدان اجرا قرار دارد، کمک کند.
نوع مواجهه با این سخنان رهبری درخور توجه و البته قابل تأمل است. در حالی که کارگروه دولت و مجلس وظیفه بررسی راهکارهای موجود را بر عهده گرفته است، برخی کوشیدند تا عنوان "مستبد" را بر پیشانی رییس جمهور منتخب مردم مُهر کنند و باز مثل گذشته قانون گریزی او را نتیجه بگیرند. این همه البته برای کسانی که مسائل روز کشور را دنبال می کنند، معنای خاص خود را داراست.
وقتی باب موضوع سهمیه بندی
برخی نمایندگان در مجلس هفتم تثبیت قیمت ها را مورد توجه قرار دادند و روند آرام آزاد کردن قیمت ها را متوقف کردند و اکنون در مجلس هشتم همان روند متوقف شده را پیشنهاد می دهند. این ها تناقض ها و تعارض هایی از یک جنس است و می بایست پاسخی روشن برایشان یافت.
در حالی که همکاری قوا موضوعیت دارد و جمعی از نمایندگان دولت و مجلس مشغول بررسی اختلاف نظرها و حل مشکلات هستند، غلامرضا مصباحی مقدم طی مصاحبه ای احتمال سوال از رییس جمهور به بهانه عدم اجرای قانون را پیش کشید! او تصریح کرد:«رئیسجمهور حق ندارد اجرای قانون را متوقف کند لذا این احتمال قویا در مجلس مطرح است که از رئیسجمهور برای متوقف کردن اجرای قانون سوال شود!»
اگر بنا بود به همین شکل قانون اجرا شود، چرا رهبر انقلاب همکاری بیشتر قوا را خواستار شدند؟ آیا این روند و این نوع مواجهه با مسئله را می توان همکاری نام نهاد و می توان به نفع کشور تفسیر کرد؟
در عین حال احمد توکلی در مصاحبه ای تفصیلی با نشریه پنجره جملاتی را مطرح کرد که قابل تأمل بود. او تلویحا رییس جمهور را مستبد خوانده و گفت:«نباید اجازه دهیم دولت خارج از محدوده قانون، یارانهها را هدفمند کند. کوتاه آمدن مجلس در این موضوع نه فقط در کوتاهمدت باعث اجرای شوک درمانی مورد علاقه دولت خواهد شد که در آن صورت معلوم نیست بر سر بیمار چه میآید، بلکه در بلندمدت زمینه را برای خودرایی و استبداد فراهم میکند. این نباید باب شود که رییسجمهور بتواند اراده خود را به مجلس و قانون تحمیل کند. خطر این روحیه و رویکرد به اندازه خطر از بین رفتن استقلال کشور است.»
اینکه از کجای این سخنان بوی همکاری به مشام می رسد، سوالی است که طبعا می توان از احمد توکلی پرسید و نظر ایشان که در مطرح کردن روزشمار ولایتمداری ید طولایی دارند را جویا شد.
علی مطهری پا را از این فراتر گذاشت. او گفت:«صورت ظاهر این کار یعنی استبداد، یعنی بی اعتباری مجلس و دموکراسی، یعنی یک بدعت خطرناک.»
در خطی مشابه برخی رسانه های خارجی خبری را منتشر کردند و مدعی شدند احمدی نژاد تهدید به استعفا کرده است و این نشانی از روحیه استبدادی اوست!
مشخص نیست استبداد در این قاموس چه معنایی پیدا می کند. کاملا روشن است که درآمد هدفمند کردن یارانه ها با رأیی شکننده درمجلس تصویب شد. علاوه بر اینکه در همین مجلس در حدود 150 تن از نمایندگان طرحی را برای اصلاح درآمد حاصل از هدفمند کردن یارانه ها آماده کرده اند. اکنون این سوال مطرح می شود که آیا نمی توان با این جنس قضاوت، متقابلا اصرار برخی از چهره های اقتصادی مجلس را نیز مصداق روحیه استبدادی دانست؟ آیا مستبد خواندن رییس جمهور منتخب مردم و قانون گریز معرفی کردن او در راستای همان دعوت رهبری به همکاری صورت می پذیرد؟ با این تفاصیل آیا اینکه یک نماینده از استعفای خود در صورت تصویب نظر دولت سخن به میان می آورد را نمی توان استبداد تلقی کرد؟
به نظر می رسد اصولا استفاده از این ادبیات درخور شأن نمایندگان مجلس نباشد و رونق این جنس مخالفت از هر سو که باشد همان مسئله ای است که رهبری از آن پرهیز داده اند.
دکتر احمد توکلی در مصاحبه خود در مورد آنچه تناقض در اهداف و سیاستهای ارائه شده دولت می نامید، سخن گفت. توکلی تصریح کرد:«دولت از یکسو شعار حمایت از ضعفا سر میدهد و از سوی دیگر شدیدا تمایل دارد سیاستهای قیمتی را اجرا کند و این دو متناقضند. در حالیکه تأکید بر سیاستهای غیرقیمتی بیشتر به نفع مستضعفان است، مانند گسترش وسایل حمل و نقل عمومی یا تعویض خودروها و کامیونهای فرسوده.»
این در واقع بدین معنا بود که توکلی اصولا چنانکه انتظار می رفت اصل هدفمند کردن با شیوه قیمتی را قبول ندارد. این در حالی است که وی راهکاری جایگزین ارائه نمی کند و توضیح نمی دهد که با راهکارهای غیر قیمتی چگونه می توان مشکل این حجم از یارانه ها را حل کرد. و البته باز هم توضیح نمی دهد رویکرد قیمتی 5 سال یا بیشتر چه تقاوتی با رویکرد دولت های گذشته در افزایش سالیانه قیمت ها دارد و اگر این روند مطلوب بوده چرا با طرح تثبیت قیمت ها متوقف شده است.
توکلی از رویکرد دولت در طرح تحول و هدفمند کردن یارانه ها با عنوان رویکرد لیبرالی یاد می کند و برخی تاییدات صندوق بین المللی پول را دلیل آن برمی شمرد. او البته در مورد خصوصی سازی رویکرد دولت را لیبرالی نمی داند چون معتقد است سهام عدالت در چارچوب توصیه های اقتصاد بازار نمی گنجد و البته توضیح نمی دهد که توزیع یارانه نقدی و کمک های قیمتی و غیرقیمتی درنظر گرفته شده مطابق کدام الگوی پیشنهادی بانک جهانی یا صندوق بین المللی پول هستند که او در اینجا رویکرد را لیبرالی تفسیر می کند!!
اگر رویکرد دولت در این خصوص لیبرالی است، رویکرد آقای توکلی و دوستانشان نیز سوسیالیستی است! چه آنکه سوسیالیست ها عملا در واکنش به نظام سرمایه داری پا به عرصه گذاشتند و تمامی راهکارهای مطلوب را در مخالفت صددرصدی با نظام سرمایه داری جستجو می کردند. آنها گمان می کردند اگر 180 درجه مخالف راهکاری نظام سرمایه داری را طراحی کنند، به عدالت دست خواهند یازید! این منطق، منطق عدالتخواهان سوسیال است نه عدالتخواهان دینی.
اما آنچه موضوع را بغرنج تر می کند، دستایز قرار داد موضوعات حاشیه است برای رسیدن به مطلوب و به کرسی نشاندن یک دیدگاه. آنچه در قرقیزستان رخ داد، به بن بست رسیدن انقلابی بود که مطابق شیوه های مخملین پا به عرصه گذاشته بود و در راستای تامین منافع آمریکا و فراگیر کردن هژمونی غرب شکل گرفته بود. متاسفانه برخی از تحلیل هایی که طی این روزها از وضعیت قرقیزستان انجام شد، مطابق واقعیت نبود و یا واگویه کاریکاتوریزه شده واقعیت بود. قرقیزستان هم شد بهانه ای برای تزریق ترس و نگرانی در جامعه تا همان دیدگاه خاص که یک قدم هم حاضر به عقب نشینی نیست، به کرسی بنشیند؛ در حالی که دلسوزان انقلاب به خوبی می دانند این قمار با امنیت ملی است. برای درک این مسئله کافی است تحلیل های تخیلی اخیر برخی شکست خوردگان سیاسی را مرور کنیم.
اگر برخی با آموزه های سوروس و سفارشات معلمان انقلاب مخملی آشنایی ندارند، خوب است بدانند که آقایف قبل از سرنگونی در سال 2005 مشخصا در مورد انقلاب مخملی سخن گفته بود و تصریح کرده بود که اجازه این انقلاب را نخواهد داد. در واقع انتظار انقلاب مخملی خود می تواند در مورد کشورهای با ساختار متعارف دنیا مولد و بسترساز انقلاب باشد؛ همان گونه که انتظار تورم، تورم را می آفریند.
مشیای که متاسفانه سایت خبری منتسب به احمد توکلی طی این روزها پی گرفت، با توجه به این ملاحظات قطعا و بدون شک در تعارض با امنیت ملی است. قانون هدفمند کردن چه با رقم 20 هزار میلیاردی تصویب شود و چه با رقم 40 هزار میلیاردی قطعا درصدی از تورم را به همراه خواهد داشت. با این نگرانی ها، ترس ها و دلهره هایی که در جامعه تزریق می شود، باید اذعان کنیم بزرگترین خدمت از سوی بزرگواران مدعی اصولگرایی به اقلیت شکست خورده و خارج نشینان در حال انجام است.
برخی در تلاشند دولتی را که از جانب رهبر انقلاب انقلابی لقب گرفته، مستبد نام دهند، دولتی را که عدالت محور نام گرفته، فاسد معرفی کنند و البته از این طریق با برجسته کردن موضوعاتی خاص به گونه ای در قامت عدالتخواهان جدید برخیزند.
به نظر می رسد می بایست در بسیاری از مشی ها در جبهه اصولگرایی تجدید نظر کرد و به سمتی رفت تا توصیه های مقام معظم رهبری عملیاتی شود نه نقطه نظرات جناحی یا سیاسی.
عصر روز یکشنبه دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران میزبان جمعی از اساتید و دانشجویان این دانشگاه بود که برای شرکت در افتتاحیه کرسی های آزاد اندیشی در تالار شیخ انصاری حضور یافته بودند. بنا بر خبر اعلام شده از این پس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران هر هفته میزبان یک مناظره با حضور طیف های مختلف فکری و با موضوعات مختلف خواهد بود و هم چنین برگزاری کرسی های هفتگی با موضوعات گوناگون علمی و نظری، با حضور دانشجویان، اساتید و صاحب نظران این دانشگاه در دستور کار خواهد بود. این دست برنامه ریزی ها البته در دانشگاه های مختلف تهران نیز آغاز شده و در دانشگاه های امیرکبیر و شریف نیز طرح هایی در دست اجراست. این همه البته
به گزارش رجانیوز،
وی با اشاره به اینکه کسی دقیقا نمیداند کرسیهای آزاداندیشی چه بوده و برنامههای آن چیست؟ گفت: باید نکته دردآلودی را مطرح کنم و آن این است که اکنون صحبت از کرسیهای آزاداندیشی در زمانی صورت میگیرد که از جهت دیگری شاهد عکس جریان آزاداندیشی در بعضی از دانشگاهها هستیم و طی روزهای گذشته یکی از اساتید دانشگاه علامه طباطبایی و یکی از دانشگاه تربیتمدرس اخراج شدند و من نمیدانم در این شرایط کرسیهای آزاد اندیشی چه مفهومی دارد؟
زیبا کلام با اشاره به اینکه انجمن های اسلامی سایر دانشگاهها تعطیل و یا در شرف تعطیلی است در ادامه تصریح کرد: آنچه که اکنون مشاهده میکنیم این است که گفتهها با آنچه عمل میشود در جامعه همخوانی ندارد.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در ادامه بیان داشت: تا آنجا که اطلاع دارم برنامهای در خصوص حذف و کنار گذاشتن اساتید دگراندیش به جز چند مورد بخصوص در دانشگاههای علامه طباطبایی و تربیت مدرس نبوده است.
وی افزود: در دانشگاه تهران، شهید بهشتی، و سایر دانشگاهها اساتید تسویه یا اخراج نشدند. در دانشگاه علامه طباطبایی شماری از برجستهترین اقتصاددانان و اساتید که در نامههای سرگشادهای به سیاستهای اقتصادی دولت نهم و دهم اشکال گرفتهاند بازنشسته و یا کنار گذاشته شدهاند.
زیباکلام در ادامه تاکید کرد: سیاست کلی دولت در خصوص اساتید دگراندیش و منتقد نباید حذف آنها باشد و باید اعلام کنم که کنار گذاشتن این اساتید در برخی دانشگاهها با سیاست مدیران این دانشگاهها انجام میشود و این امر به سیاست کلی نظام بازنمیگردد.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با طرح این سوال که آیا مسئولان یک دانشگاه میتواند اساتید آن دانشگاه را به دلایل سیاسی اخراج کند خاطرنشان کرد: وزارت علوم که مدعی است بخشهای علوم کشور را زیر نظر دارد، آیا نمیخواهد در این امر دخالت کند؟ به یقین میتوان گفت وزارت علوم از اخراج اساتید در دانشگاههای علامه طباطبایی و تربیت مدرس حمایت کرده و آن را تائید میکند، پس از این وزارتخانه انتظار نمیرود که به این مشکل رسیدگی کند. اما از سوی دیگر از مجلس شورای اسلامی انتظار میرود که نسبت به اتفاقات پیش آمده در این دو دانشگاه اعتراض کرده و بخصوص کمیسیون فرهنگی باید به این امر رسیدگی کند.
وی افزود: دفاع از حقوق شهروندان از وظایف مجلس هشتم است و نمایندگان مجلسی که سوگند یاد میکنند تا از حقوق شهروندان و وکلای خود دفاع کنند چرا نسبت به این امور پیگیری نمی کنند؟
زیبا کلام با اشاره به اینکه متاسفانه هیچ حرکتی در این خصوص از مجلس مشاهده نکردهایم، در ادامه تصریح کرد: در این شرایط صحبت از کرسیهای آزاداندیشی میشود و من در این جا کلیاتی را در خصوص علوم انسانی بیان میکنم.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در ادامه بیان داشت: پس از حوادث 22 خرداد ماه سال 88 مسئله علوم انسانی مطرح شد و علوم انسانی به عنوان متهم پیش آمدن این حوادث مورد بازخواست قرار گرفت.
زیبا کلام گفت: با توجه به کسر قابل توجهی از دانشجویان، قریب به یک میلیون و 800 هزار دانشجو در رشتههای علوم انسانی تحصیل میکنند و این دانشجویانی هستند که موجبات اعتراض را پدید آوردند.
وی افزود: از اواسط تابستان گذشته مسائلی مطرح شد مبنی بر اینکه علوم انسانی چگونه باید اصلاح شود و محصول آن این باشد که دانشجویان این رشته به دولت انتقاد نکنند.
زیبا کلام درادامه تصریح کرد: برخی افراد اساتید این رشته را متهم کردند که دانشجویان علوم انسانی را بیدین بار آوردند و من معتقدم که احضار علوم انسانی به عنوان متهم به دادگاه موجب حوادث پس از خرداد 88 شده است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: ای کاش این موارد و حوادث بر گردن علوم انسانی بود چون میتوانستیم با این شیوه دانشگاهها و دانشکدههای علوم انسانی را تعطیل کنیم اما من به کسانی که علوم انسانی را نسبت به حوادث سال 88 متهم میکنم سوالی را مطرح میکنم؛ مگر این علوم انسانی در زمان محمدرضا پهلوی در این دانشگاهها تدریس نمیشد؟ این علوم انسانی در رژیم گذشته نیز در دانشگاه تهران و سایر دانشگاهها تدریس میشد و چرا آن موقع این رشته دانشجویان را بیدین بار نیاورده است بلکه بالعکس بخش عمده این دانشجویان اسلامگرا شدهاند. اگر محتوای این علوم موجب بیدینی و زوال دانشجویان میشود چرا در زمان طاغوت این اتفاق نیفتاده است؟
زیباکلام در ادامه بیان داشت: ما عکسهای شهدای دانشجوی حقوق و علوم انسانی را در راهروی همین دانشکده نصب کرده و هر روز نظارهگر آنها هستیم. حال باید پرسید آیا این دانشجویان در همین رشته درس نخواندهاند و شاید از نظر شما آنها در نجف و امثال آن درس خوانده باشند پس چطور شده است به خواسته خودشان در جبهههای جنگ روی مین رفتند.
وی با اشاره به اینکه اشکال اساسی علوم انسانی در جامعه ما این است که این رشته فوق العاده عقب مانده است خاطرنشان کرد: عقب ماندگی در علوم از لحاظ کاربردی نیز باید ملاحظه شود و این در حالی است که در شرایط کنونی محصولات ایران وارد بازارهای جهانی نمیشوند.
زیباکلام با تاکید بر اینکه عقب ماندگی در حوزه علوم انسانی را مستقیما نمیتوان دید خاطرنشان کرد: اگر کرسیهای آزاد اندیشی ادامه پیدا کند میتوانیم مفصلتر در خصوص علوم انسانی بحث کنیم و اعلام کنیم که اشکال اصلی این علوم در جامعه ما چیست.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در ادامه بیان داشت: پس از حوادث 22 خرداد سال 88 مسئله اسلامی کردن علوم انسانی به صورت جدی مطرح شده است و اگر این سلسله جلسات ادامه پیدا کند باید به صورت خیلی جدی به این امر بپردازیم که آیا واقعا علوم سیاسی و علوم انسانی اسلامی داشتهایم یا خیر؟
وی افزود: من معتقدم علوم انسانی غربی، شرقی، مسیحی، بودایی و زرتشتی هم نداریم. ما آنچه در علوم انسانی داریم نظر و اندیشه انسانهای مختلف است. لذا علوم انسانی بومی و اسلامی هم نداریم.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: نگاه به انسان در حوزه علوم انسانی در دانشگاههای کشور ما یک نگاه غربی است و باید نگاه اسلامی را در خصوص انسان در دانشگاههای خود پیدا کنیم و کرسیهای آزاد اندیشی را باید به صورت مفهومی ادامه دهیم.
در ادامه این برنامه سعید زیباکلام، ابراهیم فیاض و حسن عباسی نیز به ایراد نقظه نظرات خود در این رابطه پرداختند که به علت مرتبط بودن مباحث مطرح شده از سوی دکتر حست عباسی به سخنان صادق زیباکلام، مشروح سخنان عباسی را از نظر می گذرانیم.
رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز با اشاره به اینکه مشکلی که اکنون در این مقوله وجود دارد مشکلات ساختاری است خاطرنشان کرد: از حوزهها و دانشگاهها در خصوص بحث آزاد اندیشی چیزی استخراج نمیشود پس باید آستینها را خود بالا بزنیم و به تولید علم و روشهای آن دست بزنیم.
عباسی تصریح کرد: نهادهای کشور میخواهند تولید علم را فقط توصیف کنند و فرهنگستان علومی که یکی از مسئولینش تولید علم را فقط در حد تولید آبمیوه وصف کرده است، بهتر از این هم اقدام نخواهد کرد و نباید
وی تاکید کرد: اکنون در خصوص تولید علم و نخبه پروری فقط در کشورمان به توصیف آن اکتفا میشود در صورتی که شورای عالی انقلاب فرهنگی باید در این خصوص راهها و روشها را تبیین کند و اگر واقعا نمیتوانند به این امر بپردازند وارد گود شده و 230 واحد درسی از کارشناسی تا دکترا را در دانشگاه تدریس کنند.
وی با اشاره به اینکه من دکتری را در ایران ندیدم که دکترین داشته باشد خاطرنشان کرد: قبل از انقلاب مفهومی به نام تیمسار ارتش وجود داشت و مقام معظم رهبری فرمودند این مفهوم دارای اشکال است که اکنون این مفهوم به نام امیر تغییر نام داده است و طبق همین امر باید در خصوص آزاداندیشی و مقوله علوم انسانی پیگیری لازم را داشته باشیم و از ریشه و بسیاری از مفاهیم به اصلاح بپردازیم.
عباسی در ادامه بیان داشت: ما نه تنها در حوزهها بلکه در دانشگاههای کشورمان نیز هیچ مجتهدی نداریم. در کدام دانشگاه ما استاد دانشگاه دکترین و نظریات خود را در کلاسهای خود تدریس میکند؟ استادی که نظریات خود را تدریس میکند این استاد یک دکتر واقعی است نه اساتیدی که نظریات صدها سال قبل شرق و غرب را حفظ می کنند و مثل نوار کاست آن را تحویل دانشجو می دهند. در این صورت فرق آنها با ضبط صوت چیست؟ چرا حاضر نیستند خودشان ایده ی جدیدی را تولید کنند و بر مبنای آن تدریس کنند؟
عباسی گفت: مقام معظم رهبری چند سال گذشته در جلسهای با مسئولان نظام در بخشی از سخنان خود فرمودند کاش فردایی وجود داشت تا انسانها خارج از فضای جایگاهی خود ساعتها را به بحثهای علمی بپردازند و این در حالی است که آقایان دانشگاه تهران به مقام معظم رهبری پیشنهاد اعطای دکترا میدهند تا به همه بفهمانند امکان تولید علم در کشور وجود ندارد. اما در کشوری چون فرانسه چنین مکانهایی از سالیان دور تاسیس شده و افراد پیش نویس نظریات خود را به این مراکز ارسال میکنند و حتی میتوانند در خصوص نظریات خود صحبت علمی کنند.
رییس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز در ادامه تاکید کرد: افتخار وزیر علوم ما این است که 10 هزار مقاله در ISI ارسال کردهاند و این در حالی است که ما برای آنگولاساکسون که همان آمریکاییها، انگلیسیها و استرالیاییها هستند به صورت رایگان تولید علم میکنیم و 95 درصد این مقالهها در ایران حتی ترجمه هم نمیشود و در دسترس دانشجویان و محققان ایرانی قرار نمیگیرد.
این کارشناس مسائل استراتژیک در ادامه گفت: دانشجوی ایرانی باید برای تولید علم 300 درصد زحمت بکشد به گونهای که باید علم را به زبان انگلیسی، عربی و فارسی بداند، این در حالی است که یک دانشجوی الازهر مصر باید برای تولید علم 200 درصد زحمت کشیده و دانشجوی اروپایی 100 درصد زحمت بکشد. اما دانشجو و استاد ایرانی تنها در مقوله تولید علم 33 درصد زحمت میکشد.
رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز در ادامه تصریح کرد: آمریکا از سال 2002 به بعد از گام سوم علم که همان رسیدن به مقطع دکترا است عبور کرد و اکنون از مرحله تیمکس نیز در حال عبور است و این در حالی است که ما در جامعهای میخواهیم آزاداندیشی کنیم که هنوز به این مراحل دست پیدا نکردهایم.
وی با اشاره به اینکه در بحث آزاد اندیشی باید ریشه مفهوم را شناخته و ترمینولوژی داشته باشیم، خاطرنشان کرد: عمده مفومهای علوم انسانی که در سر در دانشگاههای کشور میبینیم محل اشکال هستند. جامعه شناسی، علوم سیاسی، روانشناسی و ... با مفهوم اصلی آنها یکی نیست.
عباسی خاطرنشان کرد: دلیل دیگر اینکه علم در جامعه ما تولید نمیشود این است که حوزه علمیه از فلسفه و اصول فاصله گرفته است.
وی گفت: ابزار در تولید علم و در حوزه علوم انسانی یک مفهوم کلی است ما باید یک مفهوم را در خود پدید آورده و 20 تا 30 سال نسبت به رشد آن مفهوم تلاش کنیم تا به تولید علم برسیم.
وی افزود: وقتی تولید علم نداریم تکیه بر ریاست فرهنگستان علوم غصب است. فرهنگستان علوم باید توضیح دهید که تا کنون پیرامون تولید علم چه اقدامی کرده است؟
عباسی در بخش دیگری از سخنان خود در واکنش به سخنان صادق زیبا کلام گفت: این استاد در سخنان خود اعلام کرد که برخی از اساتید از دانشگاهها اخراج میشوند که من به این استاد اعلام میکنم آیا شما لیبرالی فکر نمیکنید و به راحتی در دانشگاه تدریس نمیکنید؟ به من بگویید کجا به خاطر اندیشه شما با شما برخورد شده است؟ و اگر غیر از این است پس چرا هم شما و هم هزاران نمونه از شما در دانشگاه های کشور به تدریس مشغول هستند؟ شما در حیطه تخصص تان همان لیبرالیزم را درس بدهید اما به اسم اسلام نگویید علوم انسانی دینی وجود ندارد.
وی افزود: پس میان مباحث سیاسی و بحثهای امنیتی تفاوتهایی وجود دارد و باید به این استاد علوم سیاسی اعلام کنم که در کشورهای غربی نیز چندی پیش استادی را به جرم ارائه طرح تروریزم روشنفکری از یک دانشگاه آمریکایی اخراج کردند.
عباسی خاطرنشان کرد: من چندی قبل در عرصه سیاست خطاب به سیاستمداران این سئوال را مطرح کردم که چرا برخی از آنها میگویند ما نمیتوانیم؟ اما جالب این است که برخی از این سیاستمداران به رهبری رئیس فرهنگستان علوم اخیرا حدود 196 صفحه مقاله به صورت رنگی و کاغذ گلاسه تحت عنوان یک نشریه خاصی تهیه کرده و با مطالب خاصی عنوان کردند که نمیتوانیم. اینکه ما نمی توانیم هم اینقدر دیگر تبلیغ می خواهد؟ اینکه فضای ذهنی دانشجویان و جوانان این کشور را به این سمت ببریم که نمی شود و نمی توانیم و علم دینی و اسلامی و ایرانی نداریم این همه گفتن دارد؟
رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز با مطرح کردن این سئوال که چرا فرهنگستان علوم نمیتواند تولید علم کند خاطرنشان کرد: فرهنگستان علوم به این دلیل نمیتواند تولید علم کند که دکترهای فلسفه آن در نظریات کانت گیر افتادهاند.
عباسی در بخش دیگری از سخنان خود به اظهارات باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در خصوص بحث هستهای ایران اشاره و تاکید کرد: سه شنبه گذشته باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در سخنانی اعلام کرد که ما به غیر از ایران و کره شمالی به هیچ کشور دیگری حمله اتمی نمیکنیم که در اینجا باید پرسید چرا و به چه جرم؟ آیا ما به جرم رسیدن به فن آوری هستهای باید تهدید شویم؟
عباسی افزود: الان در آمریکا بنیان داروینیزم زیر سئوال است و استادانی را که با این پدیده مخالفت می کنند را به عنوان تروریزم روشنفکری از دانشگاه بیرون انداخته اند زیرا آمریکایی ها متعقد هستند وقتی کسانی اعتقاد دارند که طراحی این عالم هوشمند است و فقط می خواهند بگویند که پشت این عالم خداست پس آن زمان این اساتید می خواهند نظریه پردازی خود را بر روی تئوکراسی اعلام کند نه دموکراسی. درهمین زمینه اکنون 11فیلم مستند در فضای سایبری وجود دارد که یکی از آنها نیز امسال در قسمت فیلم های خارجی جشنواره فجر اکران شد.
عباسی در ادامه افزود: استادی که ادعا میکند چرا آزاداندیشان اخراج و دستگیر میشوند باید به وی اعلام کرد که شما چرا آدرس غلط به مخاطبان خود میدهید. آیا کسانی که اخراج و یا دستگیر میشوند آزاداندیش هستند؟ شما با عنوان یک استاد دانشگاه آیا دکترین دارید؟ من عضو هیئت علمی این دانشگاه نیستم اما شما که حقوق این نظام را می گیرید و در این دانشگاه تدریس می کنید به دانشجویانتان توضیح دهید چه حرکتی طی سالهای تدریس تان انجام داده اید؟ چقدر تلاش کرده اید که یک دکترین داشته باشید و آن را تدریس کنید نه افکار دیگران را؟ که بعد می گویید چنین چیزی وجود ندارد.
آیا شما از خود در حوزه تولید علم نظریهای داشتهاید؟ کسانی که به عنوان مثال در دانشکده مدیریت و با گرایش مسائل استراتژیک مدرک دکترا میگیرند فقط یک رویکرد و طرح استراتژیک را آموزش میبینند و در دانشگاهی چون دانشگاه عالی دفاع ملی آیا کسی هست که دو رویکرد را تدریس و یا تحصیل کرده باشد؟
رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز خطاب به اساتید دگراندیش تاکید کرد: افرادی آمدند و شورای عالی انقلاب فرهنگی را در ابتدای پیروزی انقلاب تاسیس کردند اما اکنون در صدای آمریکا و بی بی سی فارسی از آزادی بیان در ایران ابراز ناراحتی میکنند و شما استادی که حامی اینگونه افراد هستید روزی آبروی شما هم مانند آنان خواهد رفت.
عباسی تصریح کرد: اینکه شما امروز می گویید ما علم دینی و اسلامی و ایرانی نداریم برای خودتان بد است. نسل آینده از شما نخواهد گذشت چون ان شالله ما از این مرحله نیز عبور خواهیم کرد و در آینده به تولید علم بومی نیز خواهیم رسید و شما که امروز این حرفها را می زنید باید پاسخگوی آیندگان باشید. بسیاری از شما بودند که اول انقلاب حرفهایی زدند که امروز از گذشته خود شرمنده هستند چون نسل ها عوض شد و مشخص شد چه کسی درست می گفت و چه کسی اشتباه، لذا من از نسل حاضر عذرخواهی می کنم که نسل ما نتوانست اقدام مهمی در راستای تولید علم بومی انجام دهد اما انشالله با همت شما از این مرحله هم خواهیم گذشت و با سرعت بیشتر به سمت سربلندی ایران اسلامی نزدیک خواهیم شد.
کوالالامپور - خبرگزاری غیرمتعهدها روز دوشنبه با انعکاس سخنان وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ایران درباره راه اندازی سیستم جدید موشکی، نوشت: ایران با سیستم جدید موشکی خود قادر است هواپیماهای جنگی پیشرفته را منهدم کند. |