قدرت دانش، زوال ندارد . [امام علی علیه السلام]

فرهنگی سیاسی اجتماعی

 
 
انتقاد صریح علامه طباطبایی از استبدادورزی غربی به بهانه اعمال دموکراسی

گروه فرهنگی - استاد پناهیان در سخنان شب گذشته خود در برنامه دیروز امروز فردا، با اشاره به نظر مرحوم علامه طباطبایی درباره دموکراسی به مفهموم غربی کلمه، این نوع حکومت را روی دیگر استبداد شاهی دانست این در حالی است که علامه طباطبایی ذیل تفسیر آیه 200 سوره مبارکه آل عمران، با اشاره به تفاوت های جدی میان حکومت در اسلام و دموکراسی غربی، انتقادات جدی خود را به این نوع حکومت عنوان کرده است.

به گزارش رجانیوز، علامه در این بحث، دموکراسی را تجلی روح استکباری انسان در حکومتداری عنوان کرده است. در ادامه این مبحث را می خوانید:

تفاوتهاى حکومت اسلامى با نظامهاى حکومتى دیگر

چیزى که در اینجا نباید از آن غفلت ورزید این است که طریقه و رژیم]حکومت اسلامی [ از ولایت و حکومت و یا امامت بر امت، با رژیم سلطنتی که مال خدا را غنیمت صاحب تخت و تاج دانسته و بندگان خدا را بردگان او می داند متفاوت است.

هر کارى که خواست با اموال عمومى بکند و هر حکمى که دلش خواست در بندگان خدا براند چون رژیم حکومتى اسلام یکى از رژیم هائى نیست که براساس بهره کشى مادى وضع شده باشد و حتى دموکراسى هم نیست چون با دموکراسى فرق هاى بسیار روشن دارد که به هیچ وجه نمى گذارد آن را نظیر دموکراسى بدانیم و یا با آن مشتبه کنیم .

یکى از بزرگترین تفاوتها که میان رژیم اسلام و رژیم دموکراسى هست این است که در حکومتهاى دموکراسى از آنجا که اساس کار بهره گیرى مادى است قهرا روح استخدام غیر و بهره کشى از دیگران در کالبدش دمیده شده و این همان استکبار بشرى است که همه چیز را تحت اراده انسان حاکم و عمل او قرار مى دهد حتى به او اجازه مى دهد از هر راهى که خواست انسانهاى دیگر را تیول خود کند و بدون هیچ قید و شرطى بر تمامى خواسته ها و آرزوهائى که از سایر انسانها دارد مسلط باشد و این بعینه همان دیکتاتورى شاهى است که در اعصار گذشته وجود داشت چیزى که هست اسمش عوض شده و آن روز استبدادش مى گفتند و امروز دموکراسیش مى خوانند بلکه استبداد و ظلم دموکراسى بسیار بیشتر است آن روز اسم و مسما هر دو زشت بود ولى امروز مسماى زشت تر از آن در اسمى و لباسى زیبا جلوه کرده یعنى استبداد با لباس دموکراسى و تمدن که هم در مجلات مى خوانیم و هم با چشم خود مى بینیم چگونه بر سر ملل ضعیف مى تازد و چه ظلم ها و اجحافات و تحکماتى را درباره آنان روا مى دارد.

فراعنه مصر و قیصرهاى امپراطورى روم ، و کسراهاى امپراطورى فارس ، اگر ظلم مى کردند، اگر زور مى گفتند، اگر با سرنوشت مردم بازى نموده به دلخواه خود در آن عمل مى کردند تنها در رعیت خود مى کردند و احیانا اگر مورد سؤ ال قرار مى گرفتند - البته اگر _ در پاسخ عذر مى آوردند که این ظلم و زورها لازمه سلطنت کردن و تنظیم امور مملکت است اگر به یکى ظلم مى شود براى این است که مصلحت عموم تاءمین شود و اگر جز این باشد سیاست دولت در مملکت حاکم نمى گردد و شخص امپراطور معتقد بود که نبوغ و سیاست و سرورى که او دارد این حق را به او داده و احیانا هم بجاى این عذرها با شمشیر خود استدلال مى کرد (و حتى به فرزند خود مى گفت اگر بار دیگر این اعتراض را از تو بشنوم شمشیر را بر سرت فرو مى آورم.)

امروز هم اگر در روابطى که بین ابرقدرت ها و ملت هاى ضعیف برقرار است دقت کنیم ، مى بینیم که تاریخ و حوادث آن درست براى عصر ما تکرار شده و باز هم تکرار مى شود، چیزى که هست شکل سابقش عوض شده چون گفتیم که در سابق ظلم و زورها بر تک تک افراد اعمال مى شد.

ولى امروز به حق اجتماعها اعمال مى شود که در عین حال روح همان روح و هوا همان هوا است و اما طریقه و رژیم اسلام منزه از اینگونه هواها است ، دلیل روشنش سیره رسول خدا در فتوحات و پیمانهائى است که آن جناب با ملل مغلوب خود داشته است .

یکى دیگر از تفاوتها که بین رژیم هاى به اصطلاح دموکراسى و بین رژیم حکومت اسلامى هست این است که تا آنجا که تاریخ نشان داده و خود ما به چشم مى بینیم هیچ یک از این رژیم هاى غیر اسلامى خالى از اختلاف فاحش طبقاتى نیست جامعه این رژیم ها را دو طبقه تشکیل مى دهد یکى طبقه مرفه و ثروتمند و صاحب جاه و مقام و طبقه دیگر فقیر و بینوا و دور از مقام و جاه و این اختلاف طبقاتى بالاخره منجر به فساد مى گردد، براى اینکه فساد لازمه اختلاف طبقاتى است اما در رژیم حکومتى و اجتماعى اسلام افراد اجتماع همه نظیر هم مى باشند چنین نیست که بعضى بر بعضى دیگر برترى داشته باشند و یا بخواهند برترى و تفاخر نمایند تنها تفاوتى که بین مسلمین هست همان تفاوتى است که قریحه و استعداد اقتضاى آن را دارد و از آن ساکت نیست و آن تنها و تنها تقوا است که زمام آن به دست خداى تعالى است نه به دست مردم و این خداى تعالى است که مى فرماید: (یا ایها النّاس انا خلقناکم من ذکر و انثى و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند اللّه اتقیکم.)و نیز مى فرماید: (فاستبقوا الخیرات. )

و با این حساب در رژیم اجتماعى اسلام بین حاکم و محکوم ، امیر و ماءمور،رئیس و مرؤوس ، حر و برده ، مرد و زن ، غنى و فقیر صغیر و کبیر و...، هیچ فرقى نیست یعنى از نظر جریان قانون دینى در حقشان برابرند و همچنین از جهت نبود تفاضل و فاصله طبقاتى در شؤ ون اجتماعى در یک سطح و در یک افقند دلیلش هم سیره نبى اکرم (صلّى اللّه علیه و آله ) است که تحیت و سلام بر صاحب آن سیره باد.

تفاوت دیگر اینکه قوه مجریه در اسلام طایفه اى خاص و ممتاز در جامعه نیست بلکه تمامى افراد جامعه مسؤول اجراى قانونند بر همه واجب است که دیگران را به خیر دعوت و به معروف امر و از منکر نهى کنند به خلاف رژیم هاى دیگر که به افراد جامعه چنین حقى را بر هیچ فاضل و اهل بحثى پوشیده نیست .

تمام آنچه گفته شد درباره رژیم اجتماعى اسلام در زمان حیات رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله ) بود و اما بعد از رحلت آن جناب مسئله ، مورد اختلاف واقع شد، یعنى اهل تسنن گفتند: انتخاب خلیفه رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) و زمامدار و ولى مسلمین با خود مسلمین است ولى شیعه یعنى پیروان على بن ابى طالب صلوات اللّه علیه گفتند: خلیفه رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله ) از ناحیه خدا و شخص رسول اللّه (صلّى اللّه علیه و آله ) تعیین شده و بر نام یک یک خلفا تنصیص شده است و عدد آنان دوازده امام است که اسامیشان و دلیل امامتشان بطور مفصل در کتب کلام آمده است (و خواننده مى تواند در آنجا به استدلالهاى دو طایفه اطلاع یابد).

لیکن بهر حال امر حکومت اسلامى بعد از رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) و بعد از غیبت آخرین جانشین آن جناب صلوات اللّه علیه یعنى در مثل همین عصر حاضر، بدون هیچ اختلافى به دست مسلمین است اما با در نظر گرفتن معیارهائى که قرآن کریم بیان نموده و آن این است که :

اولا: مسلمین باید حاکمى براى خود تعیین کنند.

و ثانیا: آن حاکم باید کسى باشد که بتواند طبق سیره رسول اللّه (صلى اللّه علیه و آله ) حکومت نماید و سیره آن جناب سیره رهبرى و امامت بود نه سیره سلطنت و امپراطورى .

و ثالثا: باید احکام الهى را بدون هیچ کم و زیاد حفظ نماید.

و رابعا: در مواردى که حکمى از احکام الهى نیست (از قبیل حوادثى که در زمانهاى مختلف یا مکانهاى مختلف پیش مى آید با مشورت ) عقلاى قوم تصمیم بگیرند که بیانش گذشت ، دلیل بر همه اینها آیات راجع به ولایت رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) است به اضافه آیه شریفه زیر که مى فرماید: (لقد کان لکم فى رسول اللّه اسوه حسنة ).




رهروان شهادت ::: دوشنبه 89/2/20::: ساعت 2:39 عصر

محمد جواد اخوان : با توجه به تحولات فرهنگی اجتماعی اخیر کشور و آن چه که در منظر عمومی جامعه روشن است به نظر می رسد مسئله حجاب از اولویت دوچندانی از نظر پرداختن و بررسی برخوردار است. لذا لازم دیدم در چند یادداشت متوالی به ابعاد مختلف این موضوع بپردازم:

آیا بدحجابی پدیده ای ضد امنیتی است؟

حجاب مصونیت است!

بارها شنیده ایم که منتقدین برخوردهای انتظامی و یا حتی حساسیت به بی حجابی یا بدحجابی از این گزاره استفاده می کنند که «حجاب پدیده ای فرهنگی است و بدحجابی معضلی فرهنگی» بعدش هم باید منتظر این جمله بود که «نباید با مقولات فرهنگی مواجهه ای امنیتی داشت!»

این جا سوالی اساسی در ذهن شکل می گیرد و آن این است که آیا اساسا حجاب در حوزه مقولات مرتبط با مسئله امنیت جای می گیرد یا خیر؟ برای پاسخ به این سوال باید از چند منظر گوناگون به این مسئله نگریست:

نخست آن که باید امنیت تعریف گردد. چراکه باید گفت امروز تعاریف مربوط به امنیت چه به لحاظ مفهوم و چه از نظر گستره تغییر یافته است. در گذشته تعریف امنیت به مسائلی که با جان و مال بشر رابطه مستقیمی داشت معطوف می شد و حوزه نگاه امنیتی تنها در گستره تهدیدات سخت و نیمه سخت جای می گرفت.

اما امروز حوزه تعریف امنیت گسترش یافته و به حوزه هایی همچون امنیت فرهنگی، امنیت اجتماعی و امنیت سیاسی و... تسری یافته است. به مجموع این حوزه ها «امنیت نرم» اطلاق می گردد. هرچند با توجه با تفاوت های اساسی امنیت نرم با «امنیت سخت» (تعریف سنتی از مفهوم امنیت) راهبردها، راهکارها و تاکتیک های جدید و متناسب با امنیت نرم مورد توجه است.

با توجه ماهیت مکتبی-ایدئولوژیک نظام اسلامی مسئله امنیت نرم در نظام ج.ا.ا. از جایگاهی ویژه و بالاتری برخورداراست. در بسیاری از نظام های دنیا شاید چنان بی هویتی بر تاروپود نظام اجتماعی حاکم شده باشد که تغییرات اندیشه، ذائقه و رفتار جامعه در رویکرد نظام سیاسی بی اثر یا کم اثر باشد. اما در نظام اسلامی تضعیف شاخصه های دینی جامعه با تضعیف اساس نظام رابطه ای مستقیم دارد. هرچند در نظام های سکولار مسئله امنیت نرم مورد توجه ویژه است. دقیقا به همین علت است که در غرب و به ویژه اروپا با مظاهر تدین همچون (حجاب) برخورد جدی می گردد!

با توجه به این نکته باید گفت به نظر می رسد حجاب و پوشش از شاخصه های اصلی امنیت نرم در ج.ا.ا. است. چراکه ماهیت دینی نظام ایجاب می کند تا زیرساخت های ایدولژبک جامعه استمرار یابد. از سویی پایه اصلی دین مبین اسلام شریعت است. حجاب و پوشش یکی از مصادیق بارز و عینی شرع مقدس است. (در توضیح این نکته باید گفت جدا از اهمیت مسئله حجاب در احکام شریعت می توان از بیرون به این مسئله نگاه کرد. به این مفهوم که حجاب به عنوان نمادی از شریعت اسلام در میان جهانیان شناخته شده است و در افکار عمومی دنیا رعایت آن از سوی یک فرد مسلمان، میزانی برای پایبندی او به دین به حساب می آید)

از توضیحات ارائه شده در مجموع می توان چنین برداشت کرد که بی حجابی تهدیدی جدی برای امنیت نرم نظام اسلامی به شمار می آید.

از سویی باید اشاره نمود که این تهدیدات تنها حوزه به امنیت فرهنگی محدود نمی گردد. بلکه نتایج آن تأثیرات مخربی در حوزه های سیاسی و اجتماعی دارد. برای مثال روشن است که در جامعه ای که بر اساس پایه های سنتی و دینی تا کنون حجاب امری مرسوم بوده است وقتی پدیده بدحجابی به یک بیماری واگیردار بدل می گردد چه اثری بر روابط اجتماعی افراد و تعاملات آنان می گذارد. از اولین نتایج روشن آن تزلزل در بنیان خانواده (رکن اساسی اجتماع) است. ( به نظر می رسد این موضوع تاحدی روشن است که توضیح بیشتری را نیاز نباشد)

هم چنین این مسئله در رویدادهای سیاسی نیز تأثیراتی دارد. برای مثال در حوادث سال گذشته (فتنه88) دیدیم که پیش از انتخابات برخی از کاندیداها با سوءاستفاده از شرایط تبلیغاتی به حمله به «گشت ارشاد» پرداختند و تلاش کردند که از این طریق آراء افراد لاابالی و بی قید را در سبد خود بریزند! بر همین اساس بود که احساس می شد تعدادی از افرادی که در اغتشاشات پس از انتخابات حضور می یافتند چندان به نتایج انتخابات اعتراض نداشتند بلکه با برخی مناسبات و محدودیت های اجتماعی کشور عناد داشتند. نمونه بارز این رفتار را در برخی حرمت شکنی ها و علی الخصوص تلاش های نافرجام برای کشف حجاب عمومی می شد دید.

گشت ارشاد امنیت اخلاقی

حال باید دید که اگر بدحجابی تهدیدی برای حوزه امنیت نرم است، چگونه باید با آن مواجهه یافت؟ عده ای معتقدند که با توجه به پیچیدگی های این حوزه و دیگر بهانه های مشابه، اساسا از پرداختن به این مقوله خودداری کرد. این پیشنهاد معمولا در لفافه های زیبا همچون «لزوم کار فرهنگی»، «توجه به علل به جای معلول ها» طرح می گردد. اما به نظر می رسد که این جملات زیبا بیشتر بهانه های برای استمرار نگاه لیبرال به این مسئله است. نگاهی که گویا امیدوار نیست این مسئله قابل حل است و یا شاید هم چندان موافق با حل آن نیست. در تجربه سه دهه از عمر نظام اسلامی اندک نشانه ای از آن کار فرهنگی وعده داده شده (!) دیده نمی شود باید پرسید این کار فرهنگی چیست و توسط چه کسی انجام گرفته یا انجام خواهدشد؟

در مقابل آن تجربه ای از برخوردهای قهریه با معضلاتی همچون بدحجابی در کارنامه نظام به ثبت رسیده است که علاوه بر آن که چندان زیبنده نبوده است، در خصوص اثربخش بودن آن در واقع تردیدهای جدی وجود دارد.

موضوع ارائه راه حل برای مواجهه با این معضل، موضوعی است ان شاءالله که در نوشتارهای آتی بدان پرداخته خواهد شد. اما نکته ای که ذکر آن ضروری است مدارای کج دار و مریز و بی توجههی به درمان این بیماری واگیردار(!) ممکن است روزی جامعه و نظام را به نقطه ای بی بازگشت مواجه سازد که خدای ناکرده در آن روز ایستادگی بر ارزش های اسلامی به بهای گزافی تمام گردد!




رهروان شهادت ::: دوشنبه 89/2/20::: ساعت 2:28 عصر

امکان مشاهده سایت ثبت اطلاعات خانوار تنها از اینترنت داخلی

خبرگزاری فارس: معاون فناوری اطلاعات مرکز آمار با اعلام اینکه سایت ثبت اطلاعات اقتصادی خانوار با مشکلی روبه رو نیست و تاکنون بیش از 3856 نفر ثبت اطلاعات کرده اند، گفت: البته این سایت تنها توسط شبکه اینترنت داخلی قابل مشاهده است.


عزیز روستا در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس مبنی بر اختلال در سایت این مرکز جهت جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار گفت:
سایت این مرکز با هیچ مشکلی رو به رو نبوده است و از شب گذشته تیم ده نفره ای در حال مانیتورینگ این سایت هستند و حتی یک لحظه نیز این سایت با مشکل رو به رو نبوده است.
وی تصریح کرد: از شب گذشته تا کنون درحدود 32 هزار نفر به این سایت مراجعه و 3856 خانوار نیز ثبت اطلاعات کرده اند.
معاون فناوری اطلاعات مرکز آمار افزود: این سایت تنها توسط شبکه اینترنت داخلی قابل مشاهده است و ایرانیان خارج از کشور توانایی ثبت نام را در این سایت ندارند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، مرکز آمار اعلام کرده بود، خانوارهای جامانده از سال 1387 که اطلاعات اقتصادی خود را ارایه نداده اند از ساعت 24 شب یکشنبه به مدت 20 روز می توانند اقدام به درج اطلاعات خود در پایگاه اطلاع رسانی yaraneh.amar.org.ir کنند، ولی از صبح امروز جمعی از خوانندگان اخبار فارس اعلام کردند که نمی توانند سایت مرکز آمار را مشاهده کنند و البته در خبرگزاری فارس هم این سایت امکان مشاهده ندارد.




رهروان شهادت ::: دوشنبه 89/2/20::: ساعت 2:27 عصر

خبرگزاری فارس: خبرگزاری فارس با تشریح سازماندهی‌های انجام شده در وزارت دفاع ایالات متحده جهت ایجاد واحدی مخصوص جنگ‌های سایبری، از برنامه‌ریزی گسترده آمریکایی‌ها در این خصوص خبر داد.

به گزارش فارس، فرماندهی سایبری ایالات متحده زیرشاخه‌ای از نیروهای نظامی آمریکا به شمار می‌رود که تحت فرمان " فرماندهی راهبردی ایالات متحده " فعالیت می‌کند. فرمان تشکیل این سازمان فرماندهی در ژوئن 2009 ابلاغ و در اکتبر 2009 اجرایی شد.

* چشم‌انداز

فرماندهی سایبری ایالات متحده آمریکا (USCYBERCOM) واحدی وابسته به رکن فرماندهی راهبردی ایالات متحده محسوب می‌شود که توسط "رابرت گیتس " (Robert Gates) وزیر دفاع این کشور در ژوئن 2009 تشکیل شد و از سپتامبر همان سال آغاز به فعالیت کرد. "سپهبد کیت الکساندر " (Keith Alexander)، مدیر "آژانس امنیت ملی آمریکا " فرماندهی USCYBERCOM را نیز بر عهده دارد. USCYBERCOM مسئولیت بسیاری از سازمان‌های موجود را بر عهده خواهد گرفت. سازمان‌های JTF – GNO (نیروی مشترک عملیات شبکه جهانی) و JFCC-NW (مرکز فرماندهی مشترک برای نبرد شبکه‌ای) تا اکتبر 2010 منحل شده و وظایف آنها به USCYBERCOM واگذار خواهد شد. "آژانس سیستم‌های اطلاعاتی دفاعی آمریکا "، جایی که اکنون JTF – GNO تحت نظر آن مشغول به فعالیت است به USCYBERCOM پشتیبانی لازم را در زمینه تکنیک‌های شبکه و نگهداری اطلاعات ارائه خواهد کرد.

* ماموریت USCYBERCOM

ماموریت اصلی USCYBERCOM همانگونه که پیداست هماهنگ‌سازی دفاع و حمله سایبری آمریکاست. این امر از آن رو در نظر گرفته شد که گزارش‌های متعددی از حمله سایبری به شبکه‌های رایانه‌ای مطرح شده‌اند. یکی از این گزارش‌ها به تجاوز به شبکه الکترونیکی آمریکا و همچنین برنامه نرم‌افزاری جنگنده‌های اف 35 اختصاص داشت.

* واحدهای خدماتی USCYBERCOM

واحدهای ارائه کننده خدمت تحت نام USCYBERCOM عبارتند از: فرماندهی سایبری نیروهای ارتش آمریکا، واحد هجدهم نیروی هوایی، ناوگان دهم ایالات متحده و فرماندهی سایبری تکاوران دریایی آمریکا.

* استقرار و رهبری USCYBERCOM

بنابر این گزارش پیشنهاد شده است تا مقر اصلی USCYBERCOM در "اف تی مید " (Ft. Meade) در ایالت مریلند آمریکا مستقر شود. سناتور "بارابارا میکولسکی " (Barbara Mikulski) از حامیان این پیشنهاد بوده و اظهار داشته که تصمیم‌گیری در این خصوص در سه ماهه اول سال 2010 میلادی انجام خواهد شد.
در ماه می سال 2009 میلادی، ژنرال الکساندر که از وی به عنوان فرمانده USCYBERCOM نام برده می‌شود در گزارشی خطاب به کمیته نیروهای مسلح کنگره آمریکا نظرات خود را چنین بیان داشت: "به عقیده شخصی من تنها راه مقابله با اقدامات جاسوسی یا جنایات سایبری اتخاذ تدابیر پیشگیرانه است. اگر رویکرد رسمی آمریکا چنین باشد می‌توان انتظار نتیجه خوبی داشت. چینی‌ها بیشترین حجم حملات را به زیرساخت‌‌های شبکه‌ای غرب انجام می‌دهند که حمله اخیر به شبکه الکترونیکی آمریکا از جمله آنها بود. اگر بپذیریم که این حمله سازماندهی شده بوده است، به عقیده من چاره‌ای نیست جز اینکه منبع اصلی این حمله از کار بیفتد. تنها مشکل موجود این است که اینترنت ذاتا فاقد هرگونه مرز است و اگر ایالات متحده بخواهد ردای پلیس جهانی را بر تن کند شاید نتایج قابل قبولی حاصل نشوند. "
الکساندر در حال حاضر یک ژنرال سه ستاره است و در صورت تصویب سنا به ژنرالی چهار ستاره بدل خواهد شد.

* نگرانی‌ها

نگرانی‌هایی در این خصوص وجود دارند که نهادهای نظامی نظیر پنتاگون با تمرکز بیش از حد بر روی دفاع از شبکه‌های رایانه‌ای نظامی، دفاع از شبکه‌های رایانه‌ای غیرنظامی را تحت‌الشعاع قرار دهند. هنوز مشخص نیست که USCYBERCOM آیا در دفاع از شبکه‌های غیرنظامی هم فعال خواهد بود یا خیر؟ بنا بر گفته‌های "ویلیام جی. لین " (William J. Lynn)، معاون وزیر دفاع آمریکا، قرار است که USCYBERCOM به طور مستمر به حراست از کلیه شبکه‌های رایانه‌ای وزارت دفاع آمریکا بپردازد. USCYBERCOM مسئولیت شبکه‌های نظامی را عهده‌دار بوده و مسئولیت شبکه‌های رایانه‌ای غیر نظامی بر عهده "اداره امنیت داخلی " باقی خواهد ماند.
برخی از کارشناسان نظامی آمریکا بر این باورند که فرهنگ جاری در میان قوای مسلح آمریکا اعم از زمینی، دریایی و هوایی، برای تقابل با حملات سایبری مناسب نبوده لذا باید شاخه جدیدی در نیروهای مسلح آمریکا برای جنگ‌های سایبری ایجاد شود. کلنل "گریگوری کنتی " (Gregory Conti) و کلنل "جان باک سوردو " (John Buck Surdu) ابراز داشتند که نیروهای سه‌گانه ارتش آمریکا برای جنگ‌های واقعی و نه مجازی ساخته شده‌اند و به ارزش‌هایی همچون تیراندازی ماهرانه، قدرت بدنی، توانایی بیرون پریدن از هواپیما و توانایی هدایت نیروهای تحت آتش احترام می‌گذارند. به عقیده این دو کارشناس نظامی چنین فضای فکری با جنگ سایبری بیگانه است. تخصص تکنیکی برای قوای سه‌گانه آمریکا ارزش چندانی ندارد. شاهدی بر این مدعا یونیفرم‌های نظامیان آمریکایی است. هیچ مدال یا نشانی در ارتش آمریکا وجود ندارد که نشان‌دهنده افتخار به دانش فنی باشد.
این دو کارشناس نظامی می‌افزایند: "در نهایت، باید دانست که جنگ سایبری هم جنگی نظامی است که نیازمند استخدام، آموزش و نگهداری نیروهای کارآمد نظامی است. "
کنتی و سوردو در بیان دلایل خویش آورده‌اند: "افزودن یک شاخه سایبری به شاخه‌های زمینی، دریایی و هوایی در قوای مسلحه آمریکا به این کشور این امکان را می‌دهد که از زیرساخت‌های تکنولوژیک خود دفاع کرده و عملیات تهاجمی سایبری اجرا کند. از آن مهم‌تر، وجود چنین نیرویی موجب بازدارندگی در برابر دشمنان آمریکاست. "

* اثرات

به نظر می‌رسد که ایجاد USCYBERCOM منجر به انگیزش سایر کشورها برای ورود به این عرصه باشد. در ماه دسامبر سال 2009 میلادی، کره جنوبی در پاسخ به تشکیل یک واحد جنگ سایبری در کره شمالی، دست به ایجاد نهادی مشابه زد.




رهروان شهادت ::: دوشنبه 89/2/20::: ساعت 9:50 صبح

احمدی نژاد با اشاره جمعیت کم کاشان برای استان شدن سه راهکار ارایه داد و گفت: ‌چه چیزی بهتر از این‌که به جای ‌‌00 ‌‌3هزار کاشانی انقلابی و مومن، یک میلیون کاشانی نجیب داشته باشیم؟ چرا برخی حسادت می‌کنند؟ این سرمایه کشور است.
شفاف : احمدی نژاد با اشاره جمعیت کم کاشان برای استان شدن سه راهکار ارایه داد و گفت: ‌چه چیزی بهتر از این‌که به جای ‌‌00 ‌‌3هزار کاشانی انقلابی و مومن، یک میلیون کاشانی نجیب داشته باشیم؟ چرا برخی حسادت می‌کنند؟ این سرمایه کشور است.

به گزارش ایسنا محمود احمدی نژاد ظهر امروز در جریان سفر به کاشان با حضور در میدان جهاد این شهرستان در جمع مردم به حضورش در اجلاس بازنگری ان. ‌پی. ‌تی در نیویورک اشاره و یادآوری کرد: دیدیم چند تن از آن‌ها جلسه را ترک کردند؛ از قبل گفته بودند که ما بیرون می‌رویم. وقتی از جلسه بیرون رفتند، من از بالا نگاه می‌کردم که آن‌ها با سرافکندگی و خجالت این جلسه را ترک کردند و معلوم شد که در دنیا چه کسی منزوی است. من با یک شبکه آمریکایی مصاحبه کردم و گفتم که مستکبرین دائم می‌گفتند که ما ایران را منزوی می‌ کنیم، امام(ره)، رهبر معظم انقلاب و ملت ایران در پاسخ به گفته شما بارها اعلام کرده است که ملت ایران شما را صد برابر منزوی می‌کند و به زباله‌دان تاریخ می‌فرستد و اکنون نیز دیدیم که چه کسانی در عرصه جهانی منزوی هستند.

ادامه سخنان رییس جمهور کشورمان که بخش اول آن منتشر شد، عبارت است از:

*
در مصاحبه با یکی از نشریات معتبر ‌آمریکایی در نیویورک اعلام کردم که اوباما تنها فرصت آمریکاست که چهره آمریکا را اصلاح کند. اوباما باید کجا را اصلاح کند؟ باید فلسطین، عراق، افغانستان و را بطه با ایران را اصلاح کند و اصلاح بقیه امور منوط به اصلاح رابطه با ایران است. آن‌ها در خاورمیانه نمی‌توانند بدون ایران کاری کنند و در مسائل خاورمیانه ساده‌ترین مساله ایران است و بقیه مسائل پیچیده است و به سا دگی نمی‌توانند آن را حل کنند و آن‌ها نیازمند ایران هستند؛ چراکه نمی‌توانند بدون ایران کاری را انجام دهند. تنها فرصت آقای اوباما، ایران است و تنها فرصت آمریکا اوباماست.
*
در ‌آن‌جا گفتم که عده‌ای در آمریکا و برخی از کشورهای صاحب وتو تلاش می‌کنند که قطعنامه علیه ایران صادر کنند، گرچه ما از صدور قطعنامه علیه ایران استقبال نمی‌کنیم، توضیح می‌دهیم و توضیحات خود را ارائه می‌کنیم تا این اتفاق نیفتد ولی اگر این اتفاق بیفتد و قطعنامه‌ای صادر شود پشیزی نزد ملت ایران ارزش ندارد. من گفتم که خود شما می‌دانید که این قطعنامه‌ها اثری بر ملت ایران ندارد ملت ایران بر روی سکوی افتخار ایستاده و شما می‌خواهید با صدور قطعنامه‌ها ملت ایران را از سکوی افتخار پایین بکشید اما بدانید با هر یک از این قطعنامه‌ها ایران یک سکو بالاتر و جلوتر می‌رود.
*
گفتم که اولین قطعنامه پایان اوباما است و پایان اوباما به معنای پایان سیطره بین‌المللی آمریکا خواهد بود.
*
خبرنگاری به من گفت که شما نگران حمله به ایران نیستید؟ من خطاب به او گفتم؛ چه کسی می‌خواهد به ایران حمله کند. گفتم مثلا چین؟ او در پاسخ گفت؛ او دوست ملت ایران است. گفتم؛ روسیه. او گفت؛ روسیه اهل این کارها نیست. آن خبرنگار ادامه داد؛ آمریکا نیز قطعا از این کارها نمی‌کند. به خبرنگار گفتم؛ پس چه کسی می‌خواهد حمله کند؟ خبرنگار کمی صبر کرد و گفت؛ رژیم صهیونیستی. خطاب به آن خبرنگار گفتم؛ آن‌ها اصلا در معادلات ایران و حساب و کتاب ملت ایران به حساب نمی‌آیند.
*
به آن خبرنگار گفتم وقتی که ارباب آن‌ها جا زده است، دیگر آن‌ها عددی نیستند. آن‌ها خود در سراشیبی سقوط قرار دارند و کارشان تمام است و به فضل الهی از موقعی که ستون فقرات تاسیس این رژیم جعلی شکسته شده است، این رژیم مثل یک هواپیمایی که موتور آن خاموش شده است دارد با سر بر روی زمین می‌خورد. گفتم؛ ان‌شاءالله کسی جرات نمی‌کند که به ایران حمله کند، ولی اگر رژیم صهیونیستی چنین خیالی کند، همین جوانان کاشانی ظرف دو دقیقه ریشه آن را می‌کنند و جواب قاطع به آن خواهند داد.
*
رژیم صهیونیست رو به اضمحلال است. مرده را دیگر لگد نمی‌زنند.
*
در دیدارهایی که داشته‌ام خیلی‌ها این مطلب را گفتند که امروز در دنیا دو قدرت وجود دارد؛ قدرتی که دارد بالا می‌آید و شکوفا می‌شود که این قدرت نامش ایران است و دومین قدرت آمریکاست که دوره آن به پایان رسیده و رو به اضمحلال است و در حال حاضر عرصه جهانی عرصه این دو قدرت است.
*
من اعلام کردم که دوره آمریکا تمام شده است و این نظام ساقط می‌شود. برای این سخنم ‌‌5 ، ‌‌6 دلیل را گفتم و گفتم یک قدرت زمانی رو به جلو است که جاذبه دارد و ملت‌ها با افتخار در سایه او حرکت می‌کنند و به دنبال او می‌روند اما به محض این‌که به نقطه‌ای رسید که در حل کوچکترین مسائل دست به سلاح ببرد و بخواهد برای حل مسائل از ابزار فشار و اسلحه استفاده کند، این قدرت کارش رو به پایان خواهد بود.
*
خبرنگاری آمریکایی به من گفت که ایران دارای تاثیر بین‌المللی در عرصه‌ جهانی است و خوب است که ایران و آمریکا با یکدیگر همکاری داشته باشند. به او گفتم؛ همکاری خوب است ولی همکاری بر اساس چه مبنایی؟ همکاری باید بر پایه‌ احترام به انسان‌ها، کرامت انسانی و عدالت باشد. اگر بنا به همکاری این‌گونه باشد که ما دست به دست هم بدهیم و جیب افغانستان را خالی کنیم ما این همکاری را قبول نداریم. من گفتم اگر آمریکا می‌خواهد در جهت اصلاح جهان بر پایه‌ عدالت و احترام به انسان‌ها و کرامت انسان‌ها حرکت کند ما نیز همکاری می‌کنیم.
*
‌ملت ایران اهل منطق است، ایران هیچ‌گاه در دنیا از ابزار زور استفاده نکرده است، حتی در دوران هخامنشی که ما صد تا ایراد به دوران پادشاهی داریم، آن دوران نیز ملت ایران از ابزار زور استفاده نکرد، کشتار نشد و اگر ملت‌هایی زیر پرچم ایران آمدند، با افتخار آ‌مدند
*
ما اهل منطق و گفت‌وگو هستیم. همه آن‌ها بدانند که اگر کسی خیال می‌کند با تهدید و فشار و چماق و این جور کارها می‌تواند سر سوزنی ملت ایران را از حقوقش و از مسیرش عقب براند و سر سوزنی حق ملت ایران ضایع کند، اشتباه کرده است. ملت ایران اهل ایستادن است و آن‌چنان تو دهنی به آن‌ها می‌زند که آن‌ها راه خانه‌شان را گم کنند. ملت ایران با حفظ عزت، کرامت و ایستادگی بر روی ارزش‌های خود و احترام و عشق و محبت کار می‌کند، ‌جلو می‌رود و هر کسی به این اصول اعتراف و التزام دارد، می‌تواند همکار ملت ایران باشد. ملت ایران دوست او خواهد بود و اگر کسانی فکر می‌کنند که یک امپراطوری جدید می‌توانند در دنیا ایجاد کنند، بدانند که اشتباه می‌کنند، دوران شاه‌بازی و امپراطوربازی گذشته است.
*
در مورد استان شدن،کاشان الحمدلله به لحاظ سابقه تاریخی، فرهنگی و اخلاقی و به لحاظ آداب و رسوم و نجابت و به لحاظ کار و تلاش همه ویژگی‌های لازم را دارد اما این‌جا یک ایراد قانونی وجود دارد و آ‌ن بحث جمعیت است که البته سه راه وجود دارد؛ یک راه آن فقط دست شماست و راه دیگر آن دست مجلس است و راه دیگر آن نیز تلفیقی است. همفکری کنید و یک راه پیدا کنید، یا باید قانون را درست کنیم که قبول دارم مسیر سخت و طولانی است. یا این‌که شما خود فکری بکنید. یا یک راه تلفیقی به کار ببرید و ما با مجلس صحبت کنیم و مقداری سقف جمعیتی را بالا بیاوریم و خود شما نیز کمک کنید. ‌چه چیزی بهتر از این‌که به جای ‌‌00 ‌‌3هزار کاشانی انقلابی و مومن، یک میلیون کاشانی نجیب داشته باشیم؟ چرا برخی حسادت می‌کنند؟ این سرمایه کشور است. سعی می‌کنیم از دل قوانین موجود راهی را پیدا کنیم راهی جمع و جور کنیم و شما هم همراهی کنید تا کار را به نحوی جلو ببریم.



رهروان شهادت ::: دوشنبه 89/2/20::: ساعت 7:59 صبح

<      1   2   3   4   5   >>   >
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 33


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :145750
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<